حکومت با مردم چگونه حرف زد؟ کابوس فعلی چیست؟
رونامه حکومتی جهان صنعت در شماره ۱۲خرداد ۹۸به یکی از موضوعات مبتلابه نظام آخوندی پرداخته است: «ضرورت آسیبشناسی اعتماد عمومی».
روزنامه جهان صنعت این باب را به مناسبت انتخابات مجلس که در اسفندماه آینده برگزار خواهد شد، باز کرده است. این باب را باز کرده تا هشدار دهد که باید نظام شروع به آسیبشناسی اعتماد کند؛ چرا که: «مقبولیت نظام به نقطه اصلی منازعه میان جمهوری اسلامی ایران و دشمنانش تبدیل شده است». یک قلم اعتراف میکند که «مقبولیت نظام» زیر سؤال رفته است و تعیینتکلیف نیست.
واقعیت ناگفته و هراس اصلی اما چیست؟ این است که هر گونه نمایش انتخابات رژیم بعد از قیام دی ۹۶و قیامهای سراسر سال ۹۷بدل به یک کابوس گشته است. زمینههای این کابوس را بررسی میکنیم.
در جامعهیی که حکومت حرف اصلیاش را با مردم با گشتهای خیابانی، اعدام خیابانی، قتلعام، اختلاس حکومتی، دزدی دولتی، بیکاری، گرانی و بیخانمانی و نظایر اینها میزند، دیگر اعتمادی از جانب مردم نسبت به حکومت وجود دارد؟
در جامعهیی که مردم آن طی دو دهه دو قیام بزرگ سراسری و چندین قیام شهری و صنفی علیه حاکمیت ولایت فقیه داشتهاند؛ در جامعهیی که هر روز در کوی و برزن مردم داد و فریاد میزنند که حکومت حق ما را میخورد و به امانتهای ما خیانت میکند و بسیار بیش از اینها...آیا حکومت اعتباری میان مردم دارد و مردم اعتمادی به حکومت دارند؟
البته این مفاهیم میان مردم ایران بهخوبی معنا و ترجمه شده است و ۴۰سال است سال به سال وجود خود را از اعتمادها و امیدهایی که به خمینی داشتند تهی کرده و اکنون هم سر جنگ با وارثانش و ولیفقیه پس از خمینی و طرد کل نظام را دارند.
بازسازی صنعت نمایش هواداری
طبق معمولِ سنوات ماضی که داعیهٔ «امت همیشه در صحنه» برای نمایش و سیرک انتخابات میشده است، اینبار هم توصیه میکند: «تمام موقعیتهایی که نمایش هواداری مردم از نظام جمهوری اسلامی است، بسیار اهمیت دارد».
بعد هم اعتراف میکند که صحنهسازیهای «امت همیشه در صحنه» یک صنعت آخوندی بوده که نباید فراموش شود. نمودها و شاخصهای این صحنهسازیهای حکومتی طی سالیان را هم یادآوری میکند و آنها را بهعنوان ابزارهای دم دست خمینی و خامنهای برای دجالیت بیشتر تحت عنوان «برنامهریزی» گوشزد مینماید: «مواردی مانند راهپیماییها، انتخاباتها و حتی حضور مردم در نمازجمعهها زیر ذرهبین قرار میگیرد و تحلیل میشود چرا که از این میزان حضور میتوان بهعنوان قرینهای برای انجام تحلیلها و برنامهریزیها، اتکا کرد». در پله بعد رهنمود میدهد که حواستان باشد سیاهیلشکر انتخابات تأمین شود: «در این نمونه تظاهرات رفتار اجتماعی، انتخاباتها که میزان مشارکت شمارش و اعلام میشود، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد».
۴۰سال تجویز جنگ روانی بیگانگان برای چیست؟
سیاست خاص دجالگرانه و توتالیتاریستیِ حکومت آخوندی ۴۰سال است تبلیغ میکند که قیامهای داخل ایران و دوری مردم از حکومت و طرد کامل نظام آخوندی «جنگ روانی ایالات متحده و متحدانش» است. این سیاست، بهمثابه یک خط کار به تمام ارگانهای تبلیغی و رسانهیی تلقین و تجویز شده و انجام و رعایت آن بهشدت کنترل میشود. از این رو روزنامه جهان صنعت اولین انتخابات رژیم را بعد از قیامهای دی ۹۶و سال ۹۷که مردم ایران از اصلاحطلب و اصولگرایشان عبور کردهاند، زنگ خطر و تهدیدی برای نظام دانسته و به سبک آخوندی تلاش میکند نعل وارونه بزند و خشم و نفرت عمومی را به حساب جنگ روانی آمریکا و متحدانش مصادره کند: «نگاهی به محورهای جنگ روانی ایالات متحده و متحدانش نشان میدهد که دلسرد کردن مردم از جمهوری اسلامی ایران بهطور جدی در دستور کار آنان قرار گرفته است. در این صورت نخستین موقعیتی که محصول این جنگ روانی را میتوان ارزیابی و بهگونهیی قابل شمارش حمایت مردم ایران از حکومتشان را بررسی کرد، انتخابات پیش رو در اسفندماه آینده است».
هراس از فصلی که ورق خورده است
اما از آنجا که «بیمایه فطیر است» و خود نظام و رسانههایش بهخوبی واقفاند که حتی سفرهخواران و همسرنوشتان نظام هم با توصیه و وعده و وعید پای صندوقها میآیند، مجبور است هم اعتراف کند و هم رهنمود بدهد که: «در موارد متعددی برخی شهروندان ایرانی فقط بهخاطر توصیه مقام معظم رهبری یا مراجع تقلید، به حمایت از نظام برخاسته و در موقعیتهای مختلف با آن همراهی کردهاند» و بلافاصله پاسخ مخاطبان و دست خالیِ نظام را اعتراف میکند: «این توصیهها بارها گفته شده و کمتر به آن توجه شده است».
اما واقعیتهای رخ داده بین مردم ایران و حکومت آخوندی، بنا بر تفسیر این روزنامه، چند «دستانداز و شکاف» نیست که بشود با چند توصیه و «آسیبشناسی اعتماد» ترمیمش کرد: «آنچه در اینباره اهمیت دارد، آسیبشناسی و رفع دستاندازها و شکافهایی است که بر همراهی مردم با نظام تأثیر منفی میگذارد». این روزنامهٔ حکومتی هنوز امید به «همراهی با نظام» بسته است. اما واقعیت چیست؟ واقعیت این حکومت به قدمت ۴۰سال نسبت به مردم ایران، اعدامهای خیابانی، قتلعامها، اختلاس رسمی حکومتی، دزدی دولتی، تجاوز خارجی، تخریب محیطزیست و تباهی زیرساختها و استاندارد زندگی بوده است. از همهٔ اینها گذشته، اصلاً موضوع مبتلابه بین مردم ایران و این حکومت، «همراهی» و ترمیم و اصلاح نیست. فاز اینها سالهاست گذشته و در قیام دی ۹۶مهر پایان زده شد و فصلی بین مردم و حکومت ملایان رقم خورد که بنا بر اعتراف ضمنیِ روحانی، جهان رأی و نظر مردم ایران در قیام دی ۹۶را علیه حکومت دریافت و سمت و سویش را تغییر کرد.
بدون شرح!
نگاهی بدون شرح به سطح اعتماد جامعهٔ ایران نسبت به حکومت آخوندی در گزیدهای از زبان خودیهای نظام:
«مردم نسبت به اصل و کلیت نظام حالت خاصی پیدا کردهاند.» (محسن غرویان مدرس حوزه قم)
«امید و اعتماد در جامعه بهشدت آسیب دیده است». (ابوالفضل سروش نماینده مجلس)
«دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید. بعید میدانم مردم پای صندوقها بیایند.» (محمد خاتمی رئیسجمهور اسبق رژیم)
«جنس ناآرامیهای سال ۹۶شورش از نوع محدود و منطقهیی اما خطرناک است و آژیر خطری را به صدا در میآورد که میتواند گستردهتر شود.» (علی ربیعی، وزیر سابق کار و سخنگوی جدید دولت روحانی، دی ۹۷)
«۷۰درصد مردم با اعتراضات دیماه ۹۶همراهی داشته، اما به خیابانها نیامدهاند. مردم ایران از اصلاحطلبان سرخوردهاند و اعتمادشان به حاکمیت نیز از دست رفته است. (فیاض زاهد)
«آنچه از دشمن میتواند برای این نظام خطرناکتر باشد، فاصله گرفتن تدریجی مردم از حکومت است؛ بهویژه در نسلهایی که پس از انقلاب متولد شدهاند... هشدار از نشانههای تضعیف اعتماد ملی و چاره اندیشی فوری برای آن.» (روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی، ۴دی ۹۷)
«مناسبتهای روز قدس یا ۲۲بهمن و اربعین و امثال آن با دخالتهای افراطی رسانه ملی دارد شکل حکومتی پیدا میکند و این فریبی بیش نیست که آن را به حساب رضایت و اعتماد مردم از عملکرد خودمان بگذاریم و به آن دلخوش شویم. چشمهای تیزبین باید نظارهگر دقیق لایههای پنهان جامعه باشد.» (روزنامه جمهوری اسلامی، ۴دی ۹۷)
کارد خیانت از پوست اعتماد گذشته و به استخوان رسیده
این است واقعیت «آسیبشناسی اعتماد» در جامعهیی که بین حکومت با مردم، حرف اصلی را گشتهای خیابانی، اعدام خیابانی، قتلعام، اختلاس حکومتی، دزدی دولتی، بیکاری، گرانی و بیخانمانی و نظایر اینها میزنند.
این است سطح اعتبار حکومت آخوندی در جامعهیی که مردم آن طی دو دهه دو قیام بزرگ سراسری و چندین قیام شهری و صنفی علیه آن داشتهاند و امروز طنین فریادشان در کانونهای شورشی، شوراهای مردمی و تجمعات اعتراضی معلمان و کارگران و کشاورزان و ارتشی از گرسنگان شنیده میشود
این است مسیر آینده چالشهای بسا بزرگتر در سلب اعتماد تمامیت جامعه نسبت به حاکمیت ولایت فقیه که برآیند سیر رشد آن هیچچیزی جز نفی و سلب کامل حکومت نیست...