728 x 90

آبان ۹۸؛ صاعقه‌ای که هنوز می‌غرد و آینده ایران را شکل می‌دهد

قیام آبان ۹۸
قیام آبان ۹۸

«فضیلت بیشتر ماندن»

در ششمین سالگرد قیام بزرگ و مردمی آبان ۹۸، «هنر» و «فضیلت» «ماندن» در پای عشق به آرمان آزادی را گرامی می‌داریم و با به‌پای‌دارندگان سیاسی و اجتماعی‌اش تجدید پیوند می‌کنیم:

«ماندن هنر است؛

کمی بیشتر ماندن

هنر است

فضیلت است.

تمرین کن راه رفتن روی بند و بلا را

کمتر لغزیدن را

کمتر افتادن را

بیشتر ماندن را.»

 

شش سال کافی‌ست تا بتوان از این فاصله‌ی زمانی بر جایگاه هم‌چنان درخشان قله‌ی قیام آبان ۹۸ نگریست تا معناها، پیام‌ها، دست‌آوردها و چشم‌اندازهای برآمده از آن را گلچین نمود.

 

صاعقه‌ی خاطرات چندین نسل

شش سال پیش صاعقه‌یی با خوشه‌های خشم طبقاتی و خیزش ذخیره شده از دهه‌های متمادی، بر تبار دیکتاتوری ولایت فقیهی فرود آمد. صاعقه‌یی از خاطرات چندین نسل که در پیشتازی نسل جوان و کانون‌های شورشی نمایندگی شد. نسلی که به‌موهبت سازماندهی، به فتح سنگرهای سرکوب‌گری، چپاول‌گری، غارت‌گری و نهادهای پشتیبانی‌کننده و نگاهدارنده‌ی دیکتاتوری آخوندی ‌شتافت. این صاعقه‌ی جوان و پرانرژی و پرشتاب توانست در دو روز، نظام تا دندان مسلح را به لبه‌ی پرتگاه سرنگونی بکشاند.

 

نشانه‌های تحول‌ساز استراتژیک

عصیان و خروش اجتماعی و خیزش ضد طبقاتیِ قیام آبان ۹۸، موجب تغییرات استراتژیک رو به آینده شد:

۱ ـ به اثبات رسید که سازماندهی و تقسیم کار در بطن اتحاد برای رسیدن به هدف، رمز راهگشای آینده‌ی ایران و سرنگونی نظام آخوندی است. وحشت سراپای ارکان و کارگزاران نظام هم از بروز چنین صاعقه‌ی منظم و هدفمند بود.

 

۲ـ قیام آبان ۹۸ در منظر همگان آشکار کرد که فساد در نظام آخوندی با زعامت ولی فقیه، تمام تار و پود ساختار سیاسی و بافت اقتصادی حاکمیت را درنوردیده است. همین هم باعث ذخیره شدن خوشه‌های خشم و خیزش در اعماق جامعه و بروز آن در قیام آبان ۹۸ شد.

 

۳ ـ عزم و اراده‌ای که در خیابان‌های ۱۹۳ شهر ایران متجلی شد، سرنگونی‌خواهیِ نسل قیام‌آفرین آبان ۹۸ را بدل به نقطه‌ی عطفی نمود که دیگر بازگشت به شرایط قبل از آن را غیرممکن نمود. خروش دانشجویان در اوایل دی ۹۸ با شعار نفی ولایت فقیه از قانون اساسی و نفی شخص ولی فقیه، تحولی مکمل قیام آبان شد.

 

۴ ـ آثار ژرفای ضدطبقاتی قیام و تبعات جنایات حاکمیت، به درون نظام آخوندی سرایت کرد و آن را دچار انشقاق و تردید و جنگ‌های باندی نمود. به همین دلیل، موقعیت خامنه‌ای پس از قیام آبان ۹۸ نزد طیف قابل توجهی از خودی‌های نظام فروریخت. از آن پس تا هم‌اکنون، اصل ولایت فقیه و شخص ولی فقیه، دچار چالش بود و نبود شده است. چالشی که هرگز ترمیم نشده و نخواهد شد.

 

۵ ـ خامنه‌ای که بعد از قیام آبان، سرعت فروپاشی سرمایه‌ی اجتماعیِ نظام را دید، به‌فکر یک‌پایه کردن نظامش با شعار «دولت جوان حزب‌اللهی» افتاد. هدف، سرکوب‌گری مطلق بود. در اولین قدم هم گوشت‌های تن نظامش را کند، تصفیه کرد و در نمایش دوم اسفند از صحنه کنارشان گذاشت. مکافات آن در این ایام، بالاترین حد شکاف در نظام تا حد تخاصم و حذف است.  

 

۶ ـ قیام آبان ۹۸ یک جهش کیفی در مرزبندی جامعه‌ی ایران با حاکمیت ایجاد کرد. محصول این مرزبندی، پتانسیلی شد با چاشنی مهیای انفجار که خود را در فوران خشم اجتمای در قیام ۱۴۰۱ تکامل بخشید.

 

 ۷ ـ قیام آبان ۹۸ به‌دلیل وسعت جغرافیایی و اجتماعی‌اش،‌ تعادل قوای جهانی و نیز تمرکز جوامع حقوق بشری را علیه نظام آخوندی تشدید کرد. تغییر تعادلی که آثار آن هم‌اکنون ادامه دارد و اساساً تعادل قوای منطقه‌یی را صددرصد علیه حاکمیت ملایان تغییر داده است.

 

۸ ـ از آثار قیام آبان ۹۸ بود که پرونده‌ی همیشه باز قتل‌عام شدگان تابستان ۶۷ مورد توجه بیشتری در مجامع سیاسی و حقوقی جهان واقع شد؛ طوری که اکنون به یمن فعالیت‌های مقاومت ایران، موضوع قتل‌عام تابستان ۶۷ بدل به یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی و حقوقی علیه نظام آخوندی شده است.

 

۹ ـ در شش سال گذشته که تغییر تعادل قوای سیاسی و اجتماعی به‌طور مداوم علیه حاکمیت چرخش داشته است، به‌طور خاص از دو سال قبل به این سو، پدیده‌ی زندان و زندانی بسا بیش از چهار دهه‌ی‌ گذشته گلوی خامنه‌ای و کارگزاران تحت امرش را در قوه‌ی قضاییه می‌فشارد. در شش سال گذشته، خروش علیه احکام ضدبشری اعدام، به کارزار پرنفوذ و افزون‌شونده‌ی «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» بالغ شد.  

 

۱۰ ـ پس از قیام آبان ۹۸ که حجم جنایات حیرت‌انگیز حاکمیت به میان مردم رفت، بین اکثریت مردم ایران و نظام آخوندی دو جبهه تشکیل شد. این دو جبهه با فوران خشم اجتماعی در شهریور ۱۴۰۱، به مرزبندی بین جبهه‌ی خلق و ضد خلق بالغ گردید. تعمیق مداوم و به‌جریان افتادن این مرزبندی، نشانیِ قاطع مرحله‌ی پایانی دیکتاتوری ولایت فقیهی است. مرحله‌یی که تنش‌ها و چالش‌ها میان مردم و حاکمیت بسا بیشتر از ۹۸ و ۱۴۰۱، به موضوع روزمره‌ی بین مردم و حاکمیت بدل شده است.

اکنون شرایط ایران بسا بحرانی‌تر، حادتر و مستعدتر برای خیزش نسبت به آن زمینه‌ی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که خروش و خیزش آبان ۹۸ را برانگیخت. بحران اقتصادی و معیشت، بارها غول‌آساتر از بحران مشابه در سال ۹۸ شده است. فاصله‌ی طبقاتی که حاکمیت آن را اداره می‌کند، با شتاب تصاعدیِ بسا بیشتر از شش سال گذشته جریان دارد.

 

۱۱ ـ در قیام دادخواه ۹۸ که انفجار خشم ضد حکومت طبقاتی‌ساز بود، طبقه‌ی حاکم استثماراندیش و استثمارزی با رأس جنایت‌زا و نیروی میدانیِ جنایت‌پیشه، بیش از ۱۵۰۰ ستاره‌ی تابناک محبوب آزادی را قتل عام کرد. در خبرهای هم‌زمان با جریان قیام بود که حاکمیت، بسیاری پیکرها را به رودخانه‌ها و سدها انداخته یا در مکان‌های نامعلوم و گورهای جمعی دفن کرده است.

آن‌چه در حافظه‌ی ملی و تاریخیِ مردم ایران پایدار و زنده و جاری ماند، رودخانه‌های خون و خاک‌های شهید، به‌وسعت جغرافیای ایران است. خاکی و رودی که یک میهن را در کمین و مترصد روز و لحظه‌ی انفجاری بساخشماگین‌تر و ملی‌تر از قیام آبان ۹۸ متبلور نموده است.

تمام ترفندهای این سالیان حاکمیت برای دمیدن انواع ویروس‌ها ــ اعم از اقتصادی، معیشتی، تورم، اخلاقی ــ بر پیکر این جامعه، باهدف خنثی نمودن آن لحظه‌ی انفجار ملی و سازمانیافته است. از این‌رو حاکمیت به‌طور مداوم در وحشت و کابوسِ سررسید انفجار موعود به‌سر برده و می‌برد.

 

۱۲ ـ در شش سال گذشته، بسیاری تحولات داخلی و بین‌المللی تحقق یافتند که همگی دو نتیجه‌ی آشکار را در چشم‌انداز آینده مهر زده‌اند:

الف ـ تعادل منطقه‌یی و جهانی به‌طور کامل علیه حاکمیت آخوندی چرخیده است. دیگر اثری از نیابتی‌های محافظ نظام در منطقه نیست. سیاست چندین دهه‌ی مماشات با این حاکمیت، ضربه‌یی کلان خورده است و انزوا با تمام وجوهش، معرف موقعیت بین‌المللی حاکمیت شده است. این وضعیت برخلاف گذشته، اکنون تماماً منطبق بر خواسته‌ی اکثریت مردم ایران علیه موجودیت حاکمیت عمل می‌کند.

ب ـ از پس قیام ۹۸ و ۱۴۰۱، نفی هرگونه دیکتاتوری در گذشته و آینده‌ی ایران، به یک خواسته‌ی ملی میل نموده و به‌یمن فعالیت‌های مقاومت ایران، از اعتبار بین‌المللی نیز برخوردار شده است. راه حل نفی دیکتاتوری ملایان به یک استراتژی قاطع توأم با سازمان‌یافتگی بالغ شده است. در همین راستا در شش سال گذشته کانون‌های شورشی، هم از منظر تکثیر و هم از منظر کیفیت عملیات علیه پایگاه‌های سرکوب و حافظان نظام، به مداری نوین از حضور اجتماعی بالغ شده‌ و در رسانه‌های بین‌المللی، نیروی مهم تأثیرگذار بر روند سرنگونی حاکمیت عنوان می‌شوند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/680b9e78-2d52-4c3e-bafd-d7e400dea9c5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات