تظاهرات بزرگ ایران آزاد در بروکسل، بهمناسبت شصتمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، با حضور و سخنرانی شخصیتهای بینالمللی بعدی تازه یافت. در میان این صداها، سخنان جان برکو، رئیس سابق مجلس عوام انگلستان، جایگاهی ویژه داشت؛ چرا که او با صراحت و بلاغتی کمنظیر بر ضرورت وجود آلترناتیوی دموکراتیک برای ایران تأکید کرد و سیاست مماشات با دیکتاتوری مذهبی را به چالش کشید.
نقد سرکوب و تبیین ضعف ساختاری رژیم
جان برکو سخنان خود را با تأکید بر این نکته آغاز کرد که رژیم حاکم بر تهران، بهرغم تداوم ظاهری، در حقیقت نشانههای ضعف را به نمایش میگذارد: «آنچه امروز در تهران شاهدیم، سرکوب است، اما سرکوب نه نشانه قدرت، بلکه نشانه ضعف است».
او با این استدلال این واقعیت را برجسته کرد که دستگاه سرکوب، از کشتار و زندان گرفته تا سانسور و سرکوب آزادیها، از ترس و ناتوانی در اداره جامعه ناشی میشود.
در تحلیل برکو، بحرانهای عمیق اقتصادی و اجتماعی ایران بازتاب همین ضعف ساختاری است. او تصریح کرد: «اقتصاد در آستانه فروپاشی است، خدمات عمومی از هم پاشیده، آب آشامیدنی آلوده و ناکافی است. یک فاجعه تمامعیار است، زیرا کشور به دست کسانی اداره میشود که برای خدمت به خودشان آمدهاند».
این توصیف، پیوند مستقیم میان فساد ساختاری، سوءمدیریت و سرکوب را آشکار میکند.
مسأله آلترناتیو: نفی مماشات و جنگ خارجی
برکو در سخنان خود یکی از مهمترین مناقشات سیاسی درباره آینده ایران را مطرح کرد: آیا آلترناتیوی برای حکومت دینی وجود دارد؟ او با صراحت پاسخ داد: «تصور اینکه برای دیکتاتوری آخوندها هیچ آلترناتیوی وجود ندارد، توهینی نفرتانگیز و نابخشودنی به مردم ایران است».
این گزاره، هم نقدی بر سیاست مماشات مبنی بر آلترناتیو نداشتن این رژیم، و هم تأکید بر ظرفیت مردم و مقاومت ایران برای ایجاد تغییر است.
او همچنین مرزهای آلترناتیو مشروع را روشن ساخت: «آلترناتیو، مماشات با رژیم نیست. آلترناتیو، جنگ خارجی هم نیست. آلترناتیو، انتخاب آزادی است».
بدینسان، برکو میان دو قطب متضاد – سیاستهای شکستخورده مماشات از یکسو و پروژههای مداخلهجویانه نظامی از سوی دیگر – خط سومی را برجسته کرد: مردم و مقاومت ایران.
تمایز آلترناتیو واقعی از «شاهزاده خوشگذران»
یکی از پرطنینترین بخشهای سخنرانی برکو، مرزبندی او با جریاناتی بود که تلاش میکنند با اتکا به گذشته سلطنتی یا سرمایه سیاسی خانوادگی، خود را جایگزین معرفی کنند. او تصریح کرد: «منظور ما نوعی شاهبچه نیست... منظور ما کسی نیست که دههها بر سفرهٔ چپاول نشسته و حالا در لباس یک شاهزاده خوشگذران در آنسوی آبها، با سخاوتمندی ظاهری به نجات مردم ایران آمده باشد»
این سخن ایده بازگشت به سلطنت را بهطور صریح طرد میکند و با همان صراحت نوعی بازتعریف آلترناتیو بر اساس معیارهای مدرن دموکراتیک – شفافیت، فداکاری و پیوند ارگانیک با جامعه – محسوب میشود.
تأکید بر نقش شورای ملی مقاومت و رهبری مریم رجوی
برکو آلترناتیو واقعی را چنین معرفی کرد: «شورای ملی مقاومت ایران و کانونهای شورشی مجاهدین که از هر زمان دیگر بزرگتر، فعالتر و گستردهتر در میان جامعه هستند و در رأس رهبری مقاومت دموکراتیک، خانم رجوی قرار دارد».
او بر این نکته تأکید داشت که مریم رجوی، «تمام زندگی خود را نه صرف ثروتاندوزی، بلکه با فدا کردن همهچیز وقف آرمان ایران آزاد کرده است»
در این چارچوب، آلترناتیو نه یک چهره فردی یا یک سرمایه نمادین خارجی، بلکه جنبشی سازمانیافته با برنامهٔ مشخص برای آزادی بیان، آزادی مذهب، جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت، و ایران غیرهستهیی و دوستدار محیطزیست تعریف میشود.
تعهد اخلاقی و سیاسی به آزادی ایران
برکو سخنان خود را با عهدی شخصی به پایان رساند: «تا زمانی که نفس در سینه دارم، از آرمان آزادی ایران حمایت خواهم کرد و چشم به روزی دارم که، خانم رجوی! با اجازه شما، بتوانم در تهران، همراه دیگر شخصیتهای برجسته، پیروزی دموکراتیک شما را مورد ستایش و تقدیر قرار بدهم و جشن بگیرم».
سخنرانی این شخصیت شناختهشده و حامی مقاومت در بروکسل بیش از یک اظهار همبستگی معمول بود؛ این سخنان چارچوبی تحلیلی برای فهم سیاست آلترناتیو در ایران ارائه داد. او با رد سرکوب بهمثابه قدرت، افشای فساد ساختاری، مرزبندی با مماشات و سلطنتطلبی، و برجستهسازی مقاومت دموکراتیک، تصویری از آیندهای روشن برای ایران ترسیم کرد؛ آیندهای که باید آن را با وفاداری به اصول این مقاومت و پرداخت بهای آزادی محقق کرد.