از روز دوشنبه ۵شهریور ۹۷ بررسی شکایت رژیم از آمریکا در دیوان بینالمللی لاهه آغاز شد؛ بر اساس روال کار، ابتدا دادگاه بررسی خواهد کرد و رأی خواهد داد که آیا خود را برای رسیدگی به این دعوا ذیصلاح میداند یا نه؟
در صورتی که نتیجه مثبت باشد و دادگاه وارد بررسی دعوا شود این روند طولانیمدت است و ممکن است ۲ تا ۳سال طول بکشد.
در مورد نتیجه این دادگاه، سؤالات زیادی مطرح است، مانند اینکه آیا رأی دیوان لاهه برای آمریکا الزامآور خواهد بود یا نه؟ و اگر آمریکا رأی آن را نپذیرد چه خواهد شد؟ و اینکه آیا این دادگاه میتواند حاصلی برای حکومت آخوندی داشته باشد یا نه؟ بنابراین موضوعات زیادی وجود دارد که باید حلوفصل شود ویک روند پیچیده است.
جواد ظریف در یک مصاحبه تلویزیونی در ۵شهریور ۹۷ به موضوعات مختلفی پرداخت که از جمله آنها شکایت از آمریکا به دیوان بینالمللی لاهه بود.
او در این مصاحبه روضه مفصلی از تخلفات آمریکا در برجام خواند و در جواب مجری که آیا ما در قبال این تخلفات نمیتوانیم هیچ کاری بکنیم؟ گفت: «چرا ما در مقابل تخلف آمریکا یک مبنایی داشتیم در برجام، ولی یک مبنای قراردادی هم داریم با آمریکا به اسم قرارداد ۱۹۵۵ مبنای بسیاری از دعاوی ما بوده؛ میدانید که دیوان بینالمللی دادگستری که تنها محکمه جهانی هست البته قدرت اعمال مصوباتش را نداره ضمانت اجرا ندارد ولی خب از نظر سیاسی بسیار مهم است».
به این ترتیب ظریف اعتراف کرد که رأی دیوان لاهه ضمانت اجرایی ندارد و تنها از نظر سیاسی مهم است.
البته اگر ظریف میخواست دقیقتر صحبت کند باید به جای سیاسی میگفت از نظر تبلیغاتی مهم است، سایر مهرههای حکومتی با صراحت بیشتری به این امر اذعان میکنند.
فؤاد ایزدی، از کارشناسان سیاسی باند خامنهای، در مصاحبهیی با سایت تابناک میگوید: «رأی دیوان لاهه اساساً نمیتواند الزامآور باشد و در بهترین حالت ممکن جنبه روانی و تبلیغاتی دارد. دیوان لاهه اگر بپذیرد که به این شکایت ورود کند هم... بهدلیل مکانیزمهایی که در عرصه بینالملل وجود دارد تنها میتواند برای ایران دستاورد تبلیغاتی و نمایشی داشته باشد».(تابناک ۶شهریور ۹۷)
یوسف مولایی، از کارشناسان باند روحانی، اگر چه رأی دیوان لاهه را الزامآور میداند، اما میافزاید: «مشکل اینجاست که در سازوکار بینالملل و ساختار نظام جهانی مکانیزمی برای اجرایی شدن این رأی توسط آمریکا آن هم به سود ایران وجود ندارد. شرایط بینالملل بهلحاظ حقوقی با شرایط داخلی متفاوت است و آمریکا قدرتی نیست که ایران بتواند به استناد رأی دیوان لاهه این کشور را ملزم به اجرای رأی کند».(سایت تابناک ۶شهریور ۹۷)
تلویزیون هم که دستگاه اصلی تبلیغاتی حکومت است، همین نظر را تأیید میکند و در این رابطه میگوید: «پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در بیانیهیی که شتابزده بهنظر میرسید، گفت: ایران بهدنبال سوءاستفاده از این دادگاه است. پیمان ۱۹۵۵ و پایبندی به برجام و لزوم تعلیق تحریمها را قبول ندارد. اصولاً به گفته طرف آمریکایی این دادگاه جهانی صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارد. نکته مهم اینجاست، حکم از نظر حقوقی الزامآور است. اما پیشتر هم کار ایران و آمریکا بارها به این دادگاه کشیده شده؛ دیوان یا دادگاه برای اجرای حکمش، هیچ اهرم خاصی در دست ندارد».
با این اعترافها روشن میشود که متوسل شدن به دیوان بینالمللی لاهه، حتی کارکرد و نتیجه تبلیغاتی هم ندارد.
با توجه به این وضعیت این سؤال مطرح میشود چرا رژیم دست به چنین اقدام بیحاصلی زده است؟
شاید حرف وکیل رژیم در دادگاه بینالمللی لاهه به نام محسن محبی، پاسخی به این سؤال باشد. او میگوید: «بهدنبال راهکاری دیپلماتیک برای حل نزاع میان ایران و آمریکا بودیم اما آمریکا نپذیرفت».(خبرگزاری ایسنا ۵شهریور ۹۷)
حکایت حاکمیت آخوندی در جریان اقامه دعوا در دادگاه لاهه تداعیکننده ضربالمثل «از اینجا رانده و از آنجا مانده است». یعنی با خروج آمریکا از برجام از یکطرف باید متحمل تحریمهای شدیدتری شود و از طرف دیگر در جریان شکایت به دادگاه لاهه نیز در نهایت دستخالی از این دادگاه برگردد.
آویختن نظام آخوندی و دولت روحانی به دادگاه لاهه با توجه به نتیجه از پیش تعیین شده آن که بهقول مهرهها و رسانههای رژیم «هیچ» است، بهمثابه آویختن غریقی است که به هر خس و خاشاکی میآویزد.
واقعیت این است که این تلاشهای مذبوحانه از نظام غرقه در بحرانی که کشتی شکسته آن در حال غرق شدن به دست مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها است، مسألهای حل نمیکند.