بعد از کلان ضربههای در لیست رفتن سپاه و تحریم نفتی، آنچه که بیش از هر چیز رژیم را هراسان کرده پیامدهای اجتماعی این ضربات و باز شدن فضا برای انفجار خشم مردم و جارو شدن نظام است.
این وحشت ایادی آنرا را به فاشگویی و هشدار نسبت به برخی از علل ظرفیت انفجاری جامعه و نفرت مردم از باندهای حاکم کشانده است.
ابراز وحشت از فضای انفجاری جامعه همراه با اذعان به فساد و غارتگری باندهای حاکم تریبونهای رسمی و غیررسمی را پر کرده است.
اینها که دیگر آمریکا نیست!
در جلسه روز ۱۶اردیبهشت مجلس ارتجاع امیر خجسته با اذعان به سازمانیافتگی گرانیها هشدار داد: «این وضع اقتصاد نیست فشار سنگین روی دوش مردم و مردم را داره خرد میکند زیر این فشار اقتصادی هر روز یک سناریو هر روز یک برنامه یکروز بحث دلار میشود کسی توجه نمیکند، یکروز بحث بنزین یکروز بحث پیاز، پیاز ۸۰۰تومانی میشود۱۵هزار تومان یک سناریوست چه کسی دارد مدیریت میکند؟
مردم میگویند تا کی؟ یک جا باید بحث معیشت مردم در اقتصاد مردم کنترل شود اینها که دیگر آمریکا نیست اگر میبینیم گرانیهای داخلی دارد بالا میرود و عکس العملی نشان داده نمیشود این مردم را آزرده خاطر کرده مردم را عصبانی کرده است».
سهیلا جلودارزاده با هشدار نسبت به اینکه تخطی از عدالت، حکم خدایی نابودی حاکمان را در پی دارد به فساد فراگیر و گسترده گفت با همین رویه موجبات افزایش فاصله طبقاتی فقیر و غنی را فراهم کردهایم: « عدم افزایش حقوق متناسب با تورم و تحمل تبعاًت کاهش ارزش پول ملی شرایطی را فراهم آورده که دیگر امکان زندگی با این شرایط وجود ندارد و یادآور قرون وسطی و فقر عمومی کارگران است».
آتش به خرمن نارضایتیها
نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت مجلس به بریدگی مهرههای دولت روحانی و هراس از شعلهور شدن خرمن نارضایتی مردم اذعان کرد و گفت: «بگذارید بدون تعارف عرض بکنم آقای رئیسجمهور بعضی از وزرای شما بریدهاند و در شرایط خدمتگذاری در جنگ اقتصادی نیستند. امروز صحبت از گران شدن بنزین شد بههیچوجه نباید زیر بار چنین گران شدنی حرکت کنیم گران شدن بنزین یعنی آتش زدن به خرمن نارضایتیها»
مجلس آخوندی در حالی مشغول تقلا برای همسو نشاندادن خود با مردم است که نظریه پردازان حکومتی با اشاره به بحران بیراهحلی و بنبستهای همه جانبه خاطرنشان میکنند برای مردم تاریخ مصرف هر دو باند حاکم موسوم به اصلاحطلب و اصولگرا تمام شده است.
امیر محبیان از نظریه پردازان باند موسوم به اصولگرا میگوید: « اصلاحطلبان با چالش اعتماد عمومی مواجه شدهاند و از سوی دیگر اصولگرایان قرار دارند که هیچ مانیفست و آلترناتیوی برای حل مشکلات کشور ندارند و در حالت کمای سیاسی بهسر میبرند. مردم بدبین شده و به وعدههای مثبت با دیده تردید مینگرند ولی از سوی دیگر اخبار منفی را سریعتر میپذیرند».(روزنامه آرمان ۱۶اردیبهشت ۹۸)
سیاستهای ضدمردمی نظام
بسیاری از سردمداران ومهرهای حکومتی برای در بردن نظام از زیر بار شرایط بحرانی موجود و وضعیت وخیم معیشتی مردم تلاش دارند که این شرایط را تماماً به تحریمها نسبت بدهند.
اما واقعیت این است سیاستهای ضدمردمی و غارتگرانه نظام آخوندی است که اقتصاد و صنعت و تولید کشور را با بحران مواجه کرده آنچنانکه کارگران واحدهای تولیدی در ابعاد کلان یا از کار بیکار شده، و یا توسط صاحبان صنایع و تولید از کار اخراج و به صف ارتش بیکاران ملحق میشوند.
شکاف فاحش طبقاتی
یکی از دلایل دیگر این وضعیت برای مردم، فساد روز افزون و نهادینه شده در اقتصاد کشور، و افزایش شکاف طبقاتی است.
ساختار سیاسی و اقتصادی این رژیم بهگونهای است که سیاستهای اقتصادی به زیان گروههای مردم فقیر که اکثریت ۹۶درصدی جامعه را تشکیل میدهند، و به نفع باندهای حاکم که جزو سردمداران و مهرههای آن هستند تنظیم میشود.
سال به سال هم نفوذ باندهای حاکم بیشتر میشود و عملاً سیاستهای اقتصادی منافع آنها را بیشتر تأمین میکند، که در نتیجه شکاف طبقاتی و شکاف در آمدی سال به سال بیشتر میشود.
فسادهای سیستماتیک نیز مزید بر علت است، مافیاهای فساد که در رأس قرار دارند بهنحوی سیاستگذاریهای اقتصادی را تنظیم میکنند، تا بر اساس آن بتوانند منافع فاسد و غارتگرانه خود را تأمین کنند، بیدلیل نیست که فساد سیاسی و اقتصادی امری نهادینه شده است.
انتظارات بیجای باند مقابل از دولت روحانی
در چنین شرایطی چه انتظاری از دولت درمانده آخوند حسن روحانی است که متناسب با تورم حقوقها افزایش دهد، و چه انتظاری است که« بحث معیشت مردم دراقتصاد کنترل شود».
هر باند حاکم تلاش دارد تا باند مقابل را مسبب چنین وضعیتی قلمداد کند، در صورتی که این تمامیت حاکمیت است که مسبب بهوجود آمدن چنین شرایطی است،آنچنانکه امیر محبیان هم اذعان میکند مردم به هر دو باند رژیم « بدبین شدهاند» و از نظر آنان هر دو باند سروته کرباس نظام ولایت فقیه هستند.
عملکرد غارتگرانه و ضدمردمی حاکمیت
واقعیت این است که شرایط وخیم اقتصادی کنونی و وضعیت فقر و تنگدستی مردم، صرفاً و تنها محصول عملکرد دولت آخوند حسن روحانی نیست، بلکه نتیجه سیاستهای غارتگرانه و ضدمردمی نظام آخوندی در طول حیات ننگیناش میباشد.
حاکمیتی که کارنامه آن سرکوب مردم، به بنبست رساندن اقتصاد، هدر دادن منابع، انهدام تولید، گسترش بیکاری و تولید فقر روزافزون مردم است.
نارضایتی اعضای مجلس رژیم از شرایط موجود نیز بهخاطر دلسوزی برای مردم نیست، بلکه نگرانی اصلی این است که پیآمد این وضعیت و بحرانهایی که گریبان مردم را گرفته است، بهصورت انفجار خشم مردم دامن حاکمیت ولایت فقیه وباندهای آنرا بگیرد، و آتشفشان خشم مردمی ریش و ریشه نظام و سردمداران آنرا بسوزاند.