728 x 90

از «وضعیت خوب» تا واقعیت بحران؛ خودفریبی خامنه‌ای در آستانه فروپاشی

فقر ـ عکس از آرشیو
فقر ـ عکس از آرشیو

در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۴، علی خامنه‌ای در دیدار با وزیر کشور و استانداران، تصویری از وضعیت کشور ارائه داد که جدا از این‌که با واقعیت‌های ملموس اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در تضاد است، یادآور نوعی دجالگری، خودفریبی و انکار ساختاری است که همواره خصلت نظام‌های در حال انحطاط بوده است. او در میانه‌ی موج گسترده‌ی اعتراضات صنفی، بحران برق، نان، آب، گرانی و فروپاشی اعتماد عمومی، مدعی شد: «خوشبختانه در کشور فرصت‌ها زیاد است… فضای عمومی کشور مسأله خاصی وجود ندارد»!  و افزود: «نه جنگ داریم، نه بیماری داریم، نه یه مشکل امنیتی حادی داریم، نه اختلافات جناحی و سیاسی آن‌چنانی، بنابراین فضای کلی کشور الآن یک فضای خوبی است».

این گزاره، نمایانگر نوعی «خودفریبی اقتدارگرایانه» است که در مراحل پایانی رژیم‌های بحران‌زده تکرار می‌شود. برخلاف ادعای خامنه‌ای، کشور در یکی از بدترین وضعیت‌های اجتماعی و اقتصادی دهه‌های اخیر قرار دارد. موج گسترده‌ی اعتصاب کامیون‌داران، نانوایان و کارگران صنعتی، بحران کم‌آبی در مناطق جنوبی و مرکزی، قطعی برق سراسری، تورم افسارگسیخته، و شکاف شدید طبقاتی. این نشانه‌ها، نه تنها از «فرصت!»، که از یک جامعه‌ در آستانه‌ی فروپاشی خبر می‌دهند.

 

انکار بحران، ابزار حفظ سیطره

خامنه‌ای در تلاش است تا با بازنمایی مصنوعی از آرامش و ثبات، نوعی روایت مسلط بر فضای سیاسی کشور تحمیل کند؛ روایتی که هدف آن، تضعیف مشروعیت اعتراضات و بی‌اعتبارسازی نارضایتی مردمی است. چنین روایتی با واقعیت‌های میدانی در تناقض کامل است. نمونه‌ی روشن آن، حادثه‌ی بندرعباس و اعتراضات گسترده‌ی مردم خوزستان و اصفهان به کم‌آبی و بی‌برقی است که هرچند در رسانه‌های رسمی سانسور شد، اما در شبکه‌های اجتماعی بازتابی فراگیر یافت و صدای فرودستان را به گوش جهانیان رساند.

در همین زمینه، مسعود رجوی در واکنشی به ادعای خامنه‌ای گفت: »راستی که آنچه خوبان همه دارند، تو با وقاحت بی‌مانند، تنها داری»!  این گفته، تضاد بنیادین میان روایت رسمی و واقعیت عینی را برجسته می‌سازد. در حالی که ملت با گرانی، سرکوب، فساد و بی‌ثباتی روبه‌روست، حاکم با لبخند رضایت از «وضعیت خوب» کشور می‌گوید.

 

مردم‌گرایی نمایشی، فساد ساختاری

خامنه‌ای در ادامه‌ی سخنانش توصیه کرد: «مسئولان به میان مردم بروید، توی اجتماعات‌شون شرکت کنید، حرفشون رو گوش کنید، احیاناً حرف تندی می‌زنند، حوصله کنید...». نظامی که اساساً با سرکوب سیستماتیک، بازداشت، شکنجه و حذف معترضان اداره می‌شود، نمی‌تواند با چند توصیه‌ی سطحی درباره‌ی شنیدن صدای مردم، مشروعیت از دست رفته‌اش را بازسازی کند. مطالبه مردم دیگر فقط شنیده شدن نیست؛ بلکه تغییر بنیادین ساختار سیاسی، پایان سرکوب، و پاسخ‌گویی واقعی قدرت است.

از سوی دیگر، تأکید خامنه‌ای بر مبارزه با فساد، به‌مثابه «اژدهایی هفت‌سر»، از تناقضات بنیادین گفتار او پرده برمی‌دارد. او گفت: «ضرر و زیان دچار شدن یک مسئول به فساد به‌علت جایگاه حساسی که در آن قرار دارد مضاعف است...»، اما در عمل، فساد ساختاری نه از پایین، بلکه از رأس هرم قدرت آغاز شده و با تار و پود نظام گره خورده است. تجربه چهار دهه حکومت، نشان داده است که فساد نه یک استثناء، بلکه قاعده‌ای نهادینه در بوروکراسی نظام ولایت فقیه است؛ از پرونده‌های کلان املاک شهرداری و فساد در بنیادها گرفته تا اختلاس‌های چند ده هزار میلیاردی در بانک‌ها.

 

تناقض در چشم‌انداز قدرت

تلاش خامنه‌ای برای نمایش وضعیتی پایدار و مطلوب، در تعارض آشکار با روندهای انباشته‌ی نارضایتی در جامعه است. بحران مشروعیت، شکاف نسلی، مهاجرت گسترده نخبگان، فرار سرمایه، و فشارهای جهانی، ساختار قدرت را از درون می‌فرساید. اعتصاب سراسری اصناف، دانشگاهیان، معلمان و کارگران، نشانه‌ای از نهادینه‌شدن خشم مدنی است. در این میان، روایت اقتدارگرایانه از «فضای خوب» در کشور، بیش از آن‌که بر قدرت حاکم دلالت کند، نشان‌دهنده‌ی انزوای ایدئولوژیک دیکتاتور است.

دعوت خامنه‌ای به هم‌نشینی با مردم، در شرایطی که نظام فاقد ظرفیت بازسازی اعتماد و پاسخ‌گویی واقعی است، تنها به عمیق‌تر شدن بحران می‌انجامد. در چنین وضعیتی، جامعه‌ای که از «نان، آب، برق و کرامت» محروم شده، دیگر فریب لبخندها و واژه‌های کلیشه‌ای قدرت را نمی‌خورد. تنها چیزی که مردم ایران می‌خواهند سقوط وسرنگونی بی‌درنگ این حکومت است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/587130e4-a4a2-44bd-8bf9-f7dd6ebd1f87"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات