صحبت از کیهان و کائنات نیست. صحبت از کهکشانهای بیانتها با میلیونها ستاره نیست. صحبت از آفریدن کهکشانی زمینی با منظومههای انسانی در فلات ایرانزمین است. اکنون همهٔ اینها با همان تمثیل کیهانی و کهکشانیشان، در ایرانی سراسر دادخواه، زمینی شدهاند. صحبت از پیدایش و تکثیر منظومههای قیامگستر و استمراردهنده است.
با عبور از چهلمین روز قیام مهر ۱۴۰۱، این پیدایش و تکثیر را سر بازایستادن نیست. کوی به کوی، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه و قشر به قشر پیاپی میآیند و هر کدام، آینهٔ تکثیر دیگری و ظهوری دیگر در قراری و جایی دیگر میشود.
سدی را تصور کنید که سالها سال جویبارهای انتقادها، نپذیرفتنها، اعتراضها، خشمها، خواستهها و دادخواهیها در آن میریزند، موج در موج میشوند و موجها، دیوار سد را میلرزانند و میشکنند. رشتههای پیوند قیامها در ایران چنین شدهاند؛ کوی به کوی، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه، قشر به قشر با بیرق دادخواهی در مقابل ۴۳سال تباهی و جنایت.
تداوم رشتهرشته قیامهای مهر ۱۴۰۱ حکایت پیدایش و تکثیر جویبارها در شهرهاست. حالا دیگر خطوط واصل شهرها را قیامها امتداد میدهند. در این امتداد است که طنین صداها، مشتها، شعارها و حتا سنگها هم تکثیر میشوند.
اگر در قیامهای پیشین یکپارچهگی در تجمعهای بزرگ بود، در این رشتهقیامها تکثر در محلهها، منظومه شدن در شهرها و کهکشان شدن در کشور است. گویی قطعاتی از مرمر در شبکهیی منظومهیی بههم متصلاند. با چنین منظومهیی، «زنگار» حاکمیت ولایت فقیه «با سنگ مرمر» منظومههای قیام سراسری «چه تواند کرد؟».
استمرار قیام به هر شکلی که پیش برود، مهار آن از دست حاکمیت بیرون جسته است. قیامها در این ۱۳سال، یک به یک با بیرون آمدن از هر حلقهٔ کنترلیِ حاکمیت، یک مرحله به شکستن مدار نهایی نزدیک شدهاند و اکنون قیام در آخرین مدار کنترلیِ حاکمیت، چنگ در چنگ با تمام توان آن است.
ویژگیِ خاص این قیام، تکثیر آن در جایجای ایرانزمین و پیوندش با مطالبات مشترک ملی در میان تمام اقشار است. بههمین دلیل خصلت گسترشیابنده و منظومهیی یافته است. بههمین دلیل هم از کنترل حاکمیت خارج شده و تمام ایران را کمینگاه ضربه به حاکمیت نموده است.
در ساختارهای منظومهیی، هر خط واصل یا پیوند هم که ضربه بخورد یا قطع شود، خطوط دیگر و پیوند دهندههای دیگر، استمرار ارتباط و فعالیت را در شبکه تضمین میکنند. اکنون قیام مهر ۱۴۰۱ با گذشتن از پنجمین هفته، چنین ساختاری یافته است. ساختاری که کوی به کوی، محله به محله و شهر به شهر توان تولید منظومهیی از منظومهٔ دیگر دارد.
بنابراین حتا اگر اتاق جنایت حاکمیت، تمام ظرفیت سرکوبگریاش را به میدان بیاورد، توان شکست دادن منظومههای تکثیر شده در سراسر ایران را ندارد؛ چرا که ضرورت سرنگونی نظام ولایت فقیه از خط مقدم نبرد پیشتازان آن در سالیان طولانی، اکنون به جبهه سراسری و ملی در منظومهٔ کوی و محله و شهرها و به کهکشان کشور انتقال یافته است.
ایران، خانهٔ چنین منظومههایی از استمرار قیام شده است. تکثر در محلهها، منظومه شدن در شهرها و کهکشان شدن در کشور...
س.ع.نسیم