پایان روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگی مهم و سرنوشتساز در صحنهی سیاسی ایران علیه حاکمیت ملایان ورق خورد. این برگ را نه طرفهای بینالمللیِ حکومت، نه تضادهای درونیِ آن و نه سیاست انقباض و خالصسازی و سرکوب، بلکه عزم و اراده و «نه» بزرگ سراسری در ایرانزمین ورق و رقم زد.
شبانهی ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ استراتژیِ رهنمون سرنگونیِ محتوم نظام ولایت فقیه، توسط اکثریت قاطع مردم ایران بهثبت رسید.
تیکتاک آغازین روز ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شروع فصل جدید شعلهور شدن قیامها را به قاطبهی مردم دادخواه ایران نوید داد.
پایان زمان نمایش انتخابات قلابیِ حکومت ملایان، آغاز تثبیت قطب قدرتمند جبههی اکثریت مردم ایران در مقابل تمامیت نظام اشغالگر ایران شد.
شامگاه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲، پیام رسای قیامهای آزادیخواهانهی دو دههی اخیر ایران بهمثابه یک رفراندوم، نفی حاکمیت مستقر و شکست قاطع سیاستهای چهار دههی آن را به دولتهای جهان عرضه نمود.
رأیگیریِ واقعی نه در پای صندوقهای حکومتی، که در خانهخانهی میلیونها مردمی صورت گرفت که حتا به خیابانها ــ و بنا بر گزارشهای مصور، به خرید ــ نرفتند و نامشروع بودن حاکمیت ولایت فقیه را مهر ملی و میهنی زدند.
نتیجهیی که حتا از صندوقهای نمایش حکومتی بیرون آمد، مجازات و مکافات یک عمر تکیه زدن بر جنایات سیاسی، چپاول افتصادی، سبعیت عقیدتی، دجالیت مذهبی و مردمگرایی و مردمسالاریِ مبتذل را مهر کرد.
آنچه در پایان روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ عینیت مادی یافت، افتضاح شدن بساط نمایشی بود که اتاق فکر نظام برخلاف تمام دورههای گذشته، حتا شرط شناسنامه و مْهر و حجاب اجباری را کنار گذاشته بود!
بار دیگر عقیدهی مرگاندیش و سیاست مرگآور خمینی تا خامنهای، از آزاداندیشی و حق مسلم زندگی مردم ایران شکست خورد.
ولی فقیه ارتجاع از نوروز ۱۴۰۲ مترصد بهرهبرداری از نمایش انتخابات اسفند بود. بسا سرمایههای تبلیغی، وعدهدرمانی، تطمیع و تصفیههای باندی را هزینه کرد تا هم چشم نگران امت نظام و ریزهخوران آن را با سیاهی لشکر پر کند و هم در منظر بینالمللی، مشروعیتنمایی جلوه دهد. روز ۱۱ اسفند تمام رشتههای یازده ماههی ولی فقیه، اتاق فکر نظام، امامان جمعه، مداحان و رادیو ــ تلویزیون حکومتی، تنها طی چند ساعت توسط اکثریت مردم ایران پنبه شد.
حالا برخلاف دورههای پیش که اتاق تجمیع آراء به ضریبسازی ارقام میپرداخت، دروغ گفتن برای بلندگوهای نظام روز به روز مشکلتر میشود؛ چرا که هزاران دوربین و گزارشگر و شاهد ــ حتا برخی خودیهای نظام ــ سراسر ایران را ثبت کردهاند که در اغلب جاها متصدیان صندوقها بیشتر از مراجعهکنندهگان بودهاند.
حالا بگذار اتاق فکر نظام چند روزی با آمارهای فناوریشده و پفداده در رسانههای صوتی و تصویری و نوشتاری، گیجیِ ضربهی کاریِ ملت بر ملاج حاکمیت را به خود نگیرد؛ ولی چه سود که این ضربه، از آنهاییست که اتفاقاً پژواکاش درون نظام را پر خواهد کرد و منشأ بسا «فتنه»ها میان ساختار و قوا و عناصر آن خواهد شد. این از آن کوبشهاییست که صدایش را شخص ولی فقیه همان شبانهی ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ شنید و بیشک حساب کار دستاش آمده که با قیام و خشم چه ملتی طرف است.
از پس این تحول مهم که ویژهگیهای برجستهاش را برشمردیم، فریاد سالیان «رأی من سرنگونی»، به شرایط عینی قیام و انقلاب پیوست و بهجریان افتاد. اکنون قیامآفرینان، زندانیان سیاسی، مادران دادخواه، کانونهای شورشی و کهکشان شقایقهای سرخفام آزادی بر تمامیت ارتجاع پلید آخوندی پیروز شده و فائق آمدهاند. این پیروزی، گشایش چشمانداز قیام و انقلاب در مداری نوین را متجلی میکند.