آخوند روحانی در اظهارات روز چهارشنبه(۲۱خرداد) در جلسهٔ هیأت دولت برای اولین بار صراحتاً اعتراف کرد: «طی هفتههای گذشته ما افزایش مبتلایان به کرونا را میبینیم» و بههمین علت «مردم زیر فشار هستند»، اما بلافاصله با وقاحت خاص خود افزود که این جنبهٔ منفی ندارد.
۲سؤال مهم
اولینسؤال این است که اگر در هفتههای گذشته شاهد افزایش مبتلایان بودهای، چرا تا امروز نهتنها آن را بهزبان نیاوردی، بلکه با آبوتاب عکس آن را میگفتی و تبلیغ میکردی؟
سؤال دوم این است که اگر منحنی ابتلا بهکرونا صعودی شده و مردم زیر فشار هستند، چرا باید بازگشاییها ادامه پیدا کند؟ بهخصوص که سازمان بهداشت جهانی نیز به رژیم هشدار داده است که اکنون زمان مناسبی برای کاهش تدابیر مقابله با کرونا نیست.
جواب این سؤال را که چرا در این شرایط رژیم همچنان بر بازگشاییها یا بهعبارت درستتر فرستادن مردم به قربانگاه کرونا اصرار میورزد را خود روحانی روز شنبه ۱۷خرداد در ستاد کرونا داده است. او گفت: «ما توی این شرایط چارهای نداریم یعنی هیچ راه دومی نداریم». معنی روشن این حرف، بنبست و بیراهحلی است.
اما سؤال اول یعنی اینکه چرا روحانی پس از چند هفته که شاهد صعود کرونا بوده و کادرهای درمانی و مقامات استانی در مناطق مختلف کشور آن را بیان میکردند، امروز بهحرف آمده؟ پاسخ به این سؤال از چند جهت مهم است. نخست اینکه اذعانی است به شکست سیاست پروپاگاند و تبلیغات مبنی بر اینکه وضع رژیم در کرونا عالی است و تمام دنیا و رهبران جهان انگشتبهدهان ماندهاند که این رژیم ورشکسته و مفلوک چگونه چنین موفقیت عظیمی را رقم زده است؟! البته روحانی بدون اینکه ترکیدن این بادکنک تبلیغاتی را بهروی خودش بیاورد باز هم در اظهارات اخیرش و در ادامه دروغپردازیهای مسخره و رسوای خود گفت: «سران برخی از کشورها از ما متقاضی امکانات ضدعفونی و امکانات بهداشتی هستند».
درباره اظهارات سخیف چه میتوان گفت جز اینکه ترک عادت موجب مرض است. روحانی و خامنهای معتاد به دروغگویی هستند و با دروغ و دجالگری تعادل نظام لرزان ولایت را حفظ میکنند.
دلایل اعتراف روحانی
دومین جنبه مهم این سؤال این است که چه کسی و چگونه او را وادار به چنین اعترافی کرده است؟ در پاسخ به این سؤال از ۲عامل میتوان نام برد. اول ابعاد عظیم فاجعه و شمار دهشتناک قربانیان که در زیر پوشش پنهانکاری رژیم نمیگنجد و روزانه در کلام مدیران امور درمانی همین نظام ظاهر میشود و تلاشهای مکرر روحانی شیاد و همدستانش برای خاموش کردن آنها نهتنها نتیجهای نداشته، بلکه به جاهای حساس رسیده است.
بالاترین مقامات وزارت بهداشت دولت روحانی از جمله مینو محرز، عضو کمیته کرونا، با بیان ابتلای ۲۰درصد مردم به ویروس کووید ۱۹ و احسان مصطفوی، عضو کمیته اپیدمیولوژی وزارت بهداشت، با اشاره به وجود ۱۵میلیون مبتلا در کشور و بهویژه جهانپور، سخنگوی وقت وزارت بهداشت با اذعان به ابتلای ۱۰درصد از جمعیت کشور، بخشی از سلسله اعترافات به ابعاد شیوع کرونا است. عامل دوم افشاگریهای روزمره و بیامان مجاهدین و مقاومت ایران در مورد ابعاد فاجعهبار قربانیان و گستردگی کرونا در سراسر کشور است که باعث غیظ و کلافگی مداوم روحانی است و او تقریباً هر بار که بهصحنه میآید از آن آهوناله میکند و به مردم میگوید که به حرفهای معاندین نظام و رسانههای بیگانه و بدخواهان نظام گوش نکنند و رسانههای حکومتی هم حرفهای آنها را تکرار نکنند.
وجه پایهای این بنبست خامنهای ـ روحانی که آنها را ناگزیر از ضدونقیضگوییهای رسوا کرده، همان خفگی اقتصادی است که هر روز شدیدتر میشود و راه نفس نظام را هر روز بیشتر میبندد. همان واقعیتی که روحانی در سخنان اخیر بار دیگر نسبت به آن ابراز نگرانی و وحشت کرد و دست گدایی بهسمت ۴عضو دیگر برجام، برجامی که بهقول خودشان مرده است، دراز کرد که تو را به خدا جلو آمریکا را بگیرید که تحریمها را تمدید نکند.
جنایت علیه بشریت
آنچه که در این بحثها نبایستی از نظر دور بماند این واقعیت است که نظام ضدبشری ولایت فقیه عامدانه و برای بقای خود مردم ایران را روانه مسلخ کرونا کرده است و با دجالگری میخواهد روی آن را سرپوش بگذارد؛ اما همچنان که مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت، در پیام نوروزی خود گفت: «ضروری است مجامع بینالمللی در برابر سیاستهای جنایتبار این رژیم بایستند.
ما خواستار سفر هیأتهای نظارت و درمان سازمان بهداشت جهانی به ایران هستیم... شورای امنیت ملل متحد باید پنهانکاری مجرمانه رژیم و بازی با جان مردم ایران و دیگر کشورها توسط این رژیم را محکوم کند.
ما خواهان کمکرسانی بینالمللی به مردم کشورمان هستیم. اما کمکهای بینالمللی باید بهدور از دخالت رژیم غارتگر در اختیار بیمارستانها و مردم قرار بگیرد».