شورای ملی مقاومت ایران، گزارش داد که در فاصله ۱۷ تا ۲۸اردیبهشت ماه، در ادامه موج اعدامها در دولت رئیسی جلاد، ۱۳ اعدام دیگر در رژیم ضدبشری آخوندی انجام شده است.
همچنین از ۲۱ تا ۲۴ اردیبهشتماه، ۴ اعدام در زاهدان و مشهد، از ۲۸اردیبهشت تا اول خردادماه ۳ اعدام در کرج و اصفهان و شیراز و در روز ۳۱ اردیبهشتماه هم یک اعدام در زاهدان صورت گرفته است.
به این ترتیب فقط در دو هفته اخیر، حداقل ۲۱نفر از زندانیان بهدست دژخیمان افشاء شده رژیم آخوندی بهقتل رسیدهاند.
خامنهای و دستاربندان حکومتی ابلهانه میپندارند که با گسترش اعدام و سرکوب میتوانند بقای رژیم آخوندی را تضمین کنند.
اعدام در ایران
خمینی با دزدیدن انقلاب ضدسلطنتی، نقش ولیعهد واقعی شاه را بهعهده گرفت و بساط اعدام و سرکوب را نیز در ایرانزمین بسا گستردهتر کرد؛ تا جایی که فقط در قتلعام سال۱۳۶۷ دستکم ۳۰هزار زندانی سیاسی را بهدار آویخت.
پس از خمینی هم پسماندگان او و در رأس آنان خامنهای ولیفقیه جنایتکار رژیم، برای حفظ حاکمیت ننگین خود، چنان کردند که اینک تعداد اعدامها در میهن ما، به تنهایی بیشتر از نیمی از تمام اعدامهای جهان است (توئیتر مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دمکراسی ها-۳۱ اردیبهشت۱۴۰۱).
رئیسی جلاد و گسترش اعدامها
رژیم خامنهای خونخوار از عملکردهای خود و بهطور خاص از جنایت اعدام هرگز آمارهای واقعی ارائه نمیکند. از یافتههای آماری گزارشگر ویژه حقوقبشر سازمان ملل متحد و نیز سازمانهای مدافع حقوقبشر نیز تنها میتوان درصدی از واقعیت را دریافت؛ زیرا این گزارشها خود تأکید دارند که بسیاری از اعدامها در رژیم آخوندی مخفیانه انجام میشود.
به استناد یکی از همین گزارشها، از آغاز سال۲۰۲۱میلادی تا زمان نگارش این مقاله، رژیم دستکم ۴۸۶نفر را اعدام کرده است؛ و به این ترتیب همچنان رتبه اول اعدام را در بین تمامی کشورهای جهان به نسبت تعداد جمعیت دارد (سایت سازمان حقوقبشر ایران-۲۳می ۲۰۲۲).
این آمارها همچنین نشان میدهد که بیش از ۸۳درصد اعدامها توسط رژیم اعلام نشده و مخفیانه انجام شده است و نیز نسبت به سال قبل از آن، کل اعدامهای انجام شده، حداقل ۲۵درصد افزایش داشته است (همان منبع).
از آنجا که رئیسی در ابتدای سال۲۰۲۱ رئیس منصوب شده خامنهای در قوه قضاییه و پس از آن نیز رئیسجمهور تحمیل شده او در انتخابات فرمایشی بوده است، روشن است که مأموریت وی چه میباشد.
اطلاعیه ۲۶اردیبهشت ماه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران نیز نشان میدهد که علاوه بر اعدامهای انجام شده، بر اساس احکام صادره در بیدادگاههای رژیم جنایتکار آخوندی، ۵۱۹۷ زندانی دیگر نیز در انتظار اعدام شدن بهسر میبرند.
توهم خامنهای در راهحل اعدام و سرکوب
قیام های سراسری و ادامهدار دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ خود نشانه روشنی از این بود که اعدام و سرکوب دیگر نمیتواند عامل بازدارنده عنصر اجتماعی برای حضور در کف خیابان باشد. اما خامنهای در مرداب گندناک حفظ قدرت حیوانی خود، چاره را همچنان در جنایت هر چه بیشتر میدید. او با خونینترین سرکوب ممکن در قیام آبانماه ۹۸ حداقل ۱۵۰۰تن از جوانان این میهن را بهشهادت رساند؛ اما فقط دو ماه بعد شعارهای کوبنده دانشجویان برعلیه شخص خامنهای در موج دوم قیام در دیماه ۹۸بار دیگر اثبات کرد که خونینترین سرکوب هم برای جلوگیری از حضور مردم جان بهلب رسیده در خیابانها، دیگر اثر ندارد.
ولیفقیه پس مانده خمینی خونآشام، اما همچنان دچار این توهم بود که با در پیش گرفتن سیاست انقباضی و یکدست کردن رژیمش، میتواند تاج و تخت ولایت سفیانی خود را با اعدام و سرکوب هر چه بیشتر حفظ کند.
در همین راستا هم بود که خامنهای برای خودش مجلس یکدست فرمایشی تشکیل داد و جلاد ۶۷ را نیز در شعبدهبازی بیرونقترین انتخابات رژیم، رئیسجمهور دولتی یکدست از مزدوران دستنشانده خود کرد.
شتاب روزافزون رژیم در سراشیب سرنگونی
اینک اما فقط چند ماه پس از رویکار آوردن رئیسی جلاد و یکدست شدن همه جنایتکاران در حاکمیت ولایت فقیه، ایرانزمین شاهد خروش روزافزون خشم ملت در کف خیابانهای ایرانزمین و شعارهای «مرگ بر خامنهای-رئیسی» است.
لرزههای قیام نان و آزادی بر ارکان حکومت واپسگرای خامنهای افتاده است اما او غرقه در بلاهت فاز پایانی رژیم دیکتاتوری، قادر به درک این واقعیت نیست که دیگر قامت خشم ملت بزرگتر از قواره سرکوب است و با هر طناب دار یا هر شلیک مرگآور، تیغ آخته انقلاب ملت را به روی خود تیزتر میکند و سرنگونی خود را جلوتر میاندازد.
این نیز قانونمند است که خامنهای مانند هر دیکتاتور دیگری در فاز پایانی حکومت ننگین خود میپندارد که میتواند بهموقع از آتش خشم خلق بگریزد و فقط مزدوران جنایتکار خود را در مقابل سیل خروشان مردم بهجان آمده باقی بگذارد. توهم ناگزیری که تجربه تاریخ برخلاف آن است.