روز یکشنبه (۱۸آبان) قیمت دلار در بازار ارز تهران ۲۵هزار و ۸۰۰تومان بود. این قیمت در روزهای اخیر تا ۲۳هزار تومان هم پایین آمد. کارشناسان علت این کاهش را نتیجهٔ انتخابات آمریکا میدانند و معتقدند این کاهش که عمدتاً علل روانی دارد موقتی است و دوباره دلار در ریل صعود قرار خواهد گرفت.
نکتهٔ قابل توجه این است که قیمت کالاها که قبلاً پابهپای افزایش قیمت دلار بالا میرفت، این بار از کاهش قیمت دلار تبعیت نکرده و همچنان در حال صعود است.کمااینکه برخلاف انتظار برخی که گمان میکردند، شاخصهای اقتصادی بر اثر رفتن ترامپ و آمدن بایدن، بهبود پیدا خواهد کرد، اما بهای سهام بورس تهران در مسیر سقوط، چند هزار واحد دیگر ریزش کرد.
ریشهٔ گرانی سرسامآور در کجاست؟
این رویدادها نشان میدهد که گرانی برخلاف تبلیغات رژیم، پیش از اینکه منشأ خارجی داشته باشد یا متأثر از تحریمها یا سیاست خارجی باشد، ناشی از نابودی تولیدات داخلی و فساد حاکم بر اقتصاد کشور است. یک نمونهٔ شاخص آن افزایش سرسامآور بهای مسکن در سالهای اخیر و بهخصوص در سال جاری است. این در حالی است که بهنوشتهٔ روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت (۱۸آبان) «حدود ۹۵درصدی بهای مصالح ساختمانی در داخل تعیین میشود و قیمتگذاری آن بر حسب دلار صورت نمیگیرد اما در دوره ریزشی شدن نرخ دلار باز هم با افزایش قیمت مسکن مواجه میشویم. این موضوع ریشه در انحصارهایی دارد که در جهت بقای سیستم بانکی بهعنوان یکی از اجزای وابسته بهانحصارگران عمل میکند».
باید دانست که دولت نقش اصلی را در افزایش قیمت مسکن دارد، زیر ا از هر معاملهٔ مسکن، میزان قابل توجهی مالیات میگیرد و طبعاً هر قدر حجم معامله و قیمت بالاتر باشد دولت سهم بیشتری میبرد. این تنها یکی از دلایل افزایش قیمت مسکن است و چندین علت دیگر مانند نقش بانکها و گران کردن مصالح ساختمانی مانند سیمان و آهن که اساساً در انحصار دولت و باندهای مافیایی وابسته بهرژیم است را میتوان سراغ گرفت و نشان داد که رژیم نقش اصلی را در افزایش قیمت این کالاها دارد. این نمونهیی است از افزایش قیمت همهٔ کالاها بهخصوص قیمت مواد غذایی که گرسنگی را دامنگیر میلیونها تن از مردم ایران کرده است.
مواردی از افزایش قیمتها
برای بهدست آوردن تصویر ی اجمالی از میزان افزایش قیمتها، قسمتی از گزارش یکی از سایتهای حکومتی بهنام نود اقتصادی خالی از فایده نیست.
بنابهاین گزاش، طی ۳سال اخیر از ۲۳قلم کالای خوراکی مورد بررسی، قیمت چهار قلم ۴برابر شده، قیمت ۱۴قلم نیز ۳برابر شده است.
از جمله، قیمت گوشت، برنج، چای و شیر ۳ تا ۴برابر شده. در همین مدت، قیمت گوجه فرنگی افزایش ۲۹۱درصدی، خیار ۲۵۲درصدی، رب گوجهفرنگی ۲۴۷درصدی، عدس ۱۹۷درصدی و تخممرغ و شکر بهترتیب ۱۸۶ و ۱۸۵درصدی داشته و، قیمت مرغ ۱۸۴درصد و قند نیز ۱۷۷درصد افزایش داشته است.
در همین حال، قیمت پوشک بچه در یک ماه اخیر بیش از دو برابر افزایش یافته و مصرف مورد نیاز این کالای مصرفی برای یک بچه در یک ماه به۵۰۰هزار تومان رسیده است. این در حالیست که پوشک بچه با همین قیمت نیز در بازار کمیاب است».
یک نمونهٔ دیگر افزایش تعمیرات وسایل نقلیهٔ موتوری است. بهنوشتهٔ روزنامهٔ حکومتی ایران (۱۸آبان) تعمیر یک موتور خودرو پژو ۲۰۶ که در سال گذشته حدود ۴میلیون تومان تمام میشد امسال بهبیش از ۲۴میلیون تومان رسید».
روشن است که این ۶برابر شدن قیمت تعمیر خودرو بر روی قیمت سایر کالاها و خدمات مورد مصرف عموم مردم تاثیر گذاشته و قیمت مواد غذایی را بهحدی افزایش میدهد که مردم دیگر قادر بهتهیهٔ آنها نیستند و حاصل این وضعیت فشار روزافزون بر اکثریت مردم ایران است که زیر خط فقر قرار دارند.
اما اکنون بحث این نیست که آیا این وضعیت، آن هم در جامعهای که در کمتر از دو سال دو قیام عظیم و بهخصوص قیام آتشین آبان۹۸ را پشت سر گذاشته، قابل دوام است یا نه؟ بلکه سؤال این است که آن انفجار محتوم و بهحرکت درآمدن ارتش میلیونی بیکاران و گرسنگان کی واقع خواهد شد؟ همهٔ نشانهها حاکی از این است که موعد آن دور نخواهد بود.