قیمت دلار در هفتهٔ اول تیر ۹۹ یک رکورد جدید ثبت کرد و تا مرز ۲۰هزار و ۵۰۰ بالا کشیده است. «بازارساز» یا همان بانک مرکزی پشت پرده، هم دوباره وارد صحنه شد و با ارزپاشی ناخواسته، قیمت را کمی از رکورد پایینتر آورد و در اطراف ۱۹.۵ نگه داشت. اما جالب این است که خریدار چندانی پیدا نکرده است و قیمت ارز با استحکام در همان حوالی چهارراه استانبول ایستاده است. اما بهرغم چهارراه استانبول، بازار سبزه میدان رونق بیشتری پیدا کرده است بهطوری که سکه طلا به ۸میلیون و ۳۰۰هزار تومان هم رسیده است. دستاندرکاران این بازارها معتقدند که افزایش قیمت دلار تکان محکمی به سکه و طلا وارد کرده است . البته همه اینها یک معنای مشخص دارد و آن هم بیارزشتر شدن ریال و تومان در دست مردم است.
بانک مرکزی و رئیس آن همتی غیر از ارزپاشیهای از سر ناچاری، دیگر نمیدانند چه کار بیشتر و مهمتری باید انجام داد تا از رکورد های جدید قیمت دلار جلوگیری کرد. مشکل آنجاست که بذر هندوانه ابوجهل در زمین اقتصاد ولایی، از جمله رشد شتابناک نقدینگی و پایه پولی که منجر به تورم افسارگسیخته شده است همچنان آبیاری میشود و علاوه بر سایر عوامل، جبرا باعث افزایش قیمت دلار شیطان بزرگ! شده است. عامل رشد نقدینگی در دوران آخوند روحانی بقدری حالت مهار ناپذیر به خود گرفته است که هیچ درمانی از نوع معالجات همتی را قبول نمیکند. دولت آخوند روحانی که پس از مدتها وعده و وعید به این نتیجه رسیده است که دیگر اقتصاد بیمار تحت مدیریت او خوب بشو نیست، حالا به طرح مشکلات و عوارض جانبی و روزمره پرداخته و آنها را در بوق و کرنا میدمد که این صادر کنندههای طماع و دنیاطلب هستند که ارزهای تعهد داده شده را برنمیگردانند. اما نمیگوید از قضا اینان دوستان حمام و گلستان تو و بیت رهبری و پاسداران قرارگاههای سازندگیاند؛ والا کدام بخش از مردم مصیبتزده و غارت شده ایران، جز همین جماعت، صادر کننده منابع به انحصار درآمده هستند.
هندوانه ابوجهل با طعم و مزه زهرمار
مطابق آخرین گزارش رسمی بانک مرکزی در آذرماه سال۹۸ رقم نقدینگی به دو هزار و ۲۶۲هزار میلیارد تومان رسیده است. شواهد مکفی نشان میدهد این رقم به حدود ۲۴۰۰هزار میلیارد تومان بالغ شده است.
کارشناسان اقتصادی عموماً هم نظرند که عامل اصلی نقدینگی، کسری بودجه همه دولتهای نظام ولایت فقیه و از جمله دولت آخوند روحانی است. رژیم آخوندی برای جبران کسری سرسامآور بودجه خود (برآورد برای امسال از ۱۴۰ تا ۱۸۰هزار میلیارد تومان) به بانک مرکزی و بانکهای تابعه مراجعه کرده و طلب پول میکند و حاصل این روند نیز همان هندوانه ابوجهل یعنی نقدینگی با طعم و مزه زهر مار برای ساکنان فلات ایران است.
کامران ندری عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی میگوید:
«دو عامل اصلی کسری بودجه و استفاده دولت از منابع بانک مرکزی، همچنین بدهی بانکها به بانک مرکزی عوامل اصلی رشد نقدینگی در کشور است».(تسنیم.۱۰ دی ۱۳۹۸)
پیشبینیهای بیتاثیر کارشناسان حکومتی
سایت شفقنا (۱۲ اسفند ۹۸) ضمن اشاره به پیشبینی کامران ندری (از پژوهشگران ارشد بانک مرکزی) در اسفند سال۹۸ مبنی بر این قیمت ارز و تورم افزایش خواهد یافت، نوشته بود:
«باید در بهترین حالت توقع داشته باشیم این افزایشها از رشد نقدینگی موجود در اقتصاد امروز فراتر نرود. بهنظر من، متناسب با رشدش نقدینگی کشور هم تورم و هم افزایش نرخ ارز را شاهد خواهیم بود».
ناتناسبیهای عرضه و تقاضای ارز
در اقتصاد نفتی ایران هرگاه شیرهای این منبع خدادادی بهدست دولتهای غارتگر باز میشود، سیلی از دلارهای بادآورده نصیبشان میکند تا با توزیع آن به باندهای همدست حکومتی در هیات حاکمه، بتوانند چرخ امور جاری را نیز بگردانند. هرگاه شیرهای نفت و گاز به عللی بسته شوند، دولتهای حاکم بر ایران ماتم و عزا میگیرند که با هزینههای سر به فلک کشیده چه کنند؟
پیشبینی میشود در بهترین حالت فروش نفت در همین ایام حداکثر به ۳۰۰هزار بشکه برسد. به دست آوردن پول این نفت نیز قوز بالای قوز شده است و سایر منابع صادراتی نیز مشکلشان دست کمی از نفت ندارد. بنابراین کفگیر کسب دلارهای نفتی و مشتقات آن به ته دیگ خورده است. فرض بگیریم حجم درآمدهای نفتی کشور تا پایان سال حدود ۷میلیارد دلار باشد و۲۰میلیارد دلار هم از صادرات غیرنفتی حاصل گردد. با این درآمد چگونه میتوان مخارج سر به آسمان رسیده نظام ولایت فقیه را تأمین کرد؟ هزینههایی که بهگفته وزیر اقتصاد تا همین حالا به ۱۴۰هزار میلیارد تومان بالغ میشود.
از سوی دیگر هرکس که اندک پول و ذخیرهای دارد صرف خرید کالایی (دلار) میکند که بتواند ارزش آن را حفظ کرده و بلکه بالاتر ببرد و این همان دلیل رونق پیاده روهای خیابان فردوسی است و تقاضا برای ارز اینچنین بالا و بالاتر میرود.
خودکرده را تدبیر نیست
مطابق گزارشهایی که منتشر شده است نقدینگی از یک سال گذشته تا حالا رشد ۳۱درصدی داشته است. همچنین رشد پول از شبه پول بیشتر شده است. بنابراین حجم پول سرگردان در بازار افزایش یافته است و طبعاً خود را به در و دیوار بازار سکه و طلا و ارز و مسکن و خودرو میزند. یک گزارش تحقیقی حکومتی در ابن باره میگوید:
«به نظر میرسد یکی از موضوعات بنیادی اقتصاد ایران که تحقق سیاستگذاریهای اقتصادی را ناممکن میکند، حجم بالای نقدینگی و نرخ بالای تورم است. در یک چنین اقتصادی بازارها نسبت به افزایش قیمت کشش دارند و هیچگاه روی ثبات را به خود نمیبینند. بنابراین زمانی که تمام بازارهای اقتصادی بهصورت یکدست رشد قیمتی را تجربه میکنند، دلار نیز به تبعیت از آنها گران میشود و به کاهش قیمت رضایت نمیدهد».(جهان صنعت. ۴تیر ۹۹)
ارزهای نیامده به کشور سرپوش درماندگیهای بیشتر
حالا بهخوبی روشن است که داد و بیدادهای دستگاه تبلیغاتی رژیم آخوندی برای نیامدن ارزهای صادراتی به کشور سرپوش مشکل اصلی و جدی رژیم آخوندی از درماندگیهای ناشی از ۴۰سال اقتصاد با تورم بالا، بیکاری دو رقمی و رشدهای اقتصادی یکی دو درصدی است که این چنین، شیرازه حکومتداریهای سرکوبگرانه و غارتگرانه را از هم پاشیده است.
پس برای حل تضاد اصلی یک راه بیشتر باقی نمانده است و آن هم زیر و رو کردن و علف زدایی و سم پاشی زمینی است که جز میوههای تلخ و زهرآلود محصولی نمیآورد. عیسی مسیح گفته بود درخت را از میوهاش بشناسید.