سلاخی جسم و روان انسانها در زندانهای رژیم پیوسته یکی از موضوعات افشاگریهای مقاومت ایران و اعتراض سازمانهای حقوقبشری جهان است. پذیرش درخواست بازدید از زندانها توسط نهادهای بینالمللی و گزارشگر ویژه حقوقبشر مللمتحد، برای رژیم مرز سرخ است و این در شرایطی است که مدام خبر از شکنجه و ضربوشتم زندانیان بیپناه توسط گاردهای سرکوبگر و محروم کردن زندانیان از ابتداییترین حقوق انسانی بهگوش میرسد.
دژخیمان نه تنها حداقل غذایی را که یک انسان برای ادامهٔ زندگی نیاز دارد از زندانیان دریغ میکنند، بلکه آنها را حتی از هوای آزاد و نور آفتاب نیز محروم میکنند و در معرض پارازیتهای سرطانزا قرار میدهند.
اما نیاز رژیم به کاهش تعداد زندانیان عادی که در اثر بحران اقتصادی و شدت فقر بهطور وحشتناکی افزایش یافته باعث شده است که شماری از اعضای مجلس ارتجاع به گوشهیی از وضعیت جهنمی زندانها اذعان کنند.
روز ۲۹مهر ۹۷ در جریان رسیدگی به طرح موسوم به «ساماندهی زندانیان و کاهش جمعیت زندانیان» برخی از اعضای مجلس ارتجاع به گوشههایی از وضعیت اسفبار در زندانها اذعان کردند.
نادر قاضیپور، یکی از اعضای مجلس، اعتراف کرد سقف زندانیان رعایت نمیشود در زندانی که حداکثر طبق استانداردهای جهانی ۱۰۰۰تا زندانی باشد نزدیک به ۴هزار، ۵هزار زندانی کردند.
قاضیپور در ادامه گفت: «سازمان مدیریت برنامهریزی کشور نسبت به استاندارد زندانیان به سازمان زندانها بیش از استاندارد پول نمیدهد. اگر در این زندان مرکزی ارومیه استاندارد ۱۰۰۰نفر است بودجه غذایی ۱۰۰۰نفر را میدهند، (در حالی که) ۳هزار، ۴هزار زندانی در زندان ارومیه هستند. این تغذیه هزار نفر بین چ۴هزار نفر توزیع میشود در نتیجه همه زندانیان با کمبود غذا مواجه هستند».
وی جرایم آخوندساخته را عامل زندانیشدن افراد بیگناه دانست و افزود: «در زندانها مردان بسیار نیکی زندانی هستند بهخاطر حمایت از ناموس خودشان الآن در زندان هستند. تعدادی از مردان نیک کارآفرین الآن در زندان هستند. بهعلت بیلیاقتی بعضی از مسئولان اقتصادی کشور الآن در زندان هستند».
بختیار گلپایگانی، عضو دیگر مجلس ارتجاع، اذعان کرد: «امروز در اثر شرایط اجتماعی نامناسب زندانیان ما تعدادشان به حدود ۴برابر رسیده». وی به پیآمد طرحهای چپاولگرانه دولت از طریق افزایش نرخ سکه و ارز اعتراف کرد و گفت: «حتماً استحضار دارید شما در حوزههای انتخابیه با بالا رفتن قیمت سکه امروز تعداد زندانیان ما در همین ایام در ۲، ۳ماه گذشته ۳، ۴ماه گذشته حدود ۲برابر شدند».
آخوند احمد سالک نیز به نقش حاکمیت در افزایش آمار زندانیان اعتراف کرد و گفت: «عوامل اینکه زندانها پر از زندانیست کدام است؟ مشکلات اقتصادی معیشتی بیکاری و مشکلاتی از این مقوله را باید رفع کرد تا حضور زندانیهای ما کم شود. اینکه ما با وثیقه و کفالت و مسائل اجازه بدهیم تا آنها بیایند بیرون و به زندانها نروند حرف خوبی است. اما اساس قضیه حل معضلات جامعه و معیشت مردم است. وقتی بیکاری باشد باید زندانهایتان پر باشد وقتی مشکلات دیگر زندگی مطرح بشود باید زندانها پر شود».
ملاحظه میشود که وضعیت غیرانسانی در زندانها چگونه اسفبار است که نمایندگان مجلس ارتجاع نیز ناگزیر به اعتراف به گوشهیی از این وضعیت غیرانسانی شده و صراحتاً اذعان میکنند که زندانیان خودشان قربانیان رژیم هستند.
زندانیان اکثراً قربانیان فقری هستند که این حاکمیت بهوجود آورده است و بسیاری از آنها نیز بهدلیل جرایم آخوندساخته گرفتار بند و زندان شدهاند.
بسیاری از آنها هم قربانی بحرانهای اجتماعی از قبیل اعتیاد، بیکاری، رشد طلاق در جامعه و بقیه بحرانها هستند که به اعتراف یک مهره حکومتی تعداد آنها بالغ بر ۳۰بحران میشود که رسانهها و مهرههای آن از این بحرانها بهعنوان آسیبهای اجتماعی نام میبرند.
این چنین است که سرمداران نظام که خودشان باعث و بانی به زندان افتادن مردم هستند، به جای برطرف کردن علت، به بگیر و ببند مردم روی میآورند و آنها را با کمترین امکانات زندگی و کمترین رعایت حقوقشان به بند میکشند.
زندانیانی که به انواع بیماریها از جمله ایدز و سل مبتلا شدهاند و این بیماریها در زندانها بیداد میکند.
جنایت نظام در حق زندانیان آنچنان است که ۴سال پیش وقتی وزیر بهداشت از زندان قزلحصار کرج دیدار کرد اعتراف کرد: «در اینجا شاهد بیمارانی بودم که ایدز داشتند و دچار سل مقاوم بودند اما مراقبت و نگهداری کامل نیست و بیماریابی در این زندان بهصورت فعال انجام نمیشود». وزیر کابینهٔ آخوند روحانی در مورد شیوع انواع بیماریها در زندانها اضافه کرد: «بیماریهایی که در زندان وجود دارد جزو بیماریهای واگیردار و بسیار خطرناک است که شیوع آن ۱۰برابر بیشتر از داخل جامعه است».(روزنامه شهروند ۱۱اسفند ۹۳)
البته اعتراف مهرههای حکومتی به ظلمی که بر زندانیان وارد میشود و اعتراف آنها به محرومیت زندانیان از ابتداییترین حقوق انسانی و شهروندی برای مردم ایران تازگی ندارد.
جنایات این رژیم در حق زندانیان نمادی از کارکرد ایدئولوژی ضدبشری نظام ولایت فقیه طی ۴دهه گذشته است.
طبعا این جنایات وقتی متوجه زنان زندانی میشود ابعاد سبعانهتری پیدا میکند، آنچنان که زنان را در دخمهگاهی که در بین مردم به کهریزک دوم معروف است و قبلاً گاوداری بوده در شرایط غیرانسانی در چند سوله متعفن و فوقالعاده کثیف و غیربهداشتی زندانی میکند.
۲۰۰۰زن را در زندانی با شرایط بهغایت ضدانسانی با غذای ناچیز و در عین حال غیرقابل خوردن زندانی کرده است که آنها مجبورند در مواقع بسیاری با گرسنگی و تشنگی بسازند و روزگار سرکنند...
این وضعیت هم نمود گویایی است از ایدئولوژی زنستیزانه این حاکمیت پلید که نه تنها زنان ایرانی را از کمترین حقوق شناخته شده در دنیا برای زنان محروم کرده است بلکه آنانی را که نیز که قربانی کارکردهای ضدمردمی خود و قربانی بحرانهایی هستند که همین رژیم برای مردم ایجاد کرده است در زندانها و دخمهها در شرایط غیرانسانی به بند کشده است.