728 x 90

ایران‌شمول بودن و اهمیت شعار «مرگ بر ستمگر»

مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر...
مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر...

شعار «مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر» از شعارهایی است که شانه به شانه با «شعار مرگ بر خامنه‌ای» یا مرگ بر دیکتاتور» و «این ماه ماه خونه/ سیدعلی سرنگونه» راه به اقبال اجتماعی باز کرد و فراگستر شد. این شعار علاوه بر داخل ایران، در تظاهرات گستردهٔ ایرانیان در خارج از کشور نیز پژواک یافت.

تا پیش از قیام سراسری ۱۴۰۱ اتاق فکر استبداد آخوندی از طریق بسیجی‌ها و عوامل میدانی خود تلاش کرده بود با چوب زدن به مردهٔ رضاشاه، مرزبندیهای عبورناپذیر مردم ایران با استبداد و خودمکامگی تحت هر عنوان را خدشه‌دار بنماید. این طراحی عقیم بر آن بود صورت مسألهٔ سرنگونی دیکتاتوری دینی را تخطئه نموده و آن را به راه‌کارهای انحرافی سوق دهد؛ راه‌کارهایی که در نهایت در خدمت تحکیم وضعیت موجود و نجات عمامه‌داران از لبهٔ تیز قیام و براندازی بود.

رادیکالیستم ستودنی قیام ۱۴۰۱ از همان ابتدا راه را بر هر نوع واگشت به گذشته مسدود کرد و به این ترتیب بر انحراف و اپورتونیسم راست پیشی گرفت. شعار «مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر»، بیانگر بالغ شدن سلسله قیامهای مردم ایران، در دوران استیلای دیکتاتوری دینی به یک کیفیت نوین است.

در هر یک از قیامهای سراسری تضاد مشخصی حل شده و شعار معینی آن را نمایندگی کرده است. اگر این سلسله قیام‌ها را در یک بردار رو به اعتلا مورد مداقه قرار دهیم، در قیام ۸۸ با ورود رادیکالیسم به این قیام، شعار «رأی من کو» به شعار «مرگ بر دیکتاتور» تبدیل شد.

در قیام دی۹۶ قیام‌آفرینان با سر دادن شعار «اصلاح‌طلب اصول‌گرا / دیگه تمومه ماجرا» پشت پردهٔ شامورتی اصلاح‌طلبان قلابی را برملا کرده و نشان دادند که این بازی کثیف هیچ ربطی به جنبش آزادیخواهانهٔ مردم ایران ندارد. به‌عبارت دیگر سگ زرد برادر شغال است و در شاکلهٔ نظام ولایت فقیه با وجود خامنه‌ای و بیت او، هیچ اصلاحاتی متصور نیست. هر چه هست شارلاتانیسم، پاچه‌ورمالیدگی و بزک دیکتاتوری با عناوین چشم‌فریب و گمراه‌کننده است.

در قیام آبان۹۸ صورت مسأله، دیگر مرزبندی با اصلاح‌طلب و اصول‌گرا نبود، قیام‌آفرینان از این موضوع عبور کرده بودند. همدستی اصول‌گرا و اصلاح‌طلب با هم در سرکوب وحشیانهٔ کف خیابان، تردیدها در ماهیت اصلاح‌طلبان قلابی از بین برد. در این نقطه دیگر هیچ‌یک از گروه‌بندیهای داخل حکومت نمی‌توانستند جنبش آزادیخواهانه را مصادره کرده یا به‌نوعی آن را به خود منتسب نمایند. قیام، «اصل نظام» را نشانه رفته بود. در برابر چنین رادیکالیسمی، خامنه‌ای فرمان سرکوب عریان داد و تلاش کرد به ریختن خون، قیام را به محاق ببرد ولی چنین نشد. قیام۹۸ استراتژی کانون‌های شورشی و سرنگونی حکومت از طریق آتش جواب آتش را برجسته کرد.

بعد از آبان۹۸ ـ به‌دلیل استفادهٔ خامنه‌ای از کرونا به‌عنوان سپر بازدارندهٔ قیام ـ یک دورهٔ فترت پیش آمد. با ظهور مجدد دکل قیام‌ها، خامنه‌ای و اتاق فکر او درصدد انحراف آن برآمدند. تولید و بازمصرف شعار گورزاد «رضا شاه روحت شاد» محصول چنین دوره‌یی بود. شیخ در وانفسای سقوط دست به دامن روح کفن‌پوساندهٔ پدرشاه شد تا مفری بجوید.

در قیام ۱۴۰۱ رادیکالیسم رو به گسترش این قیام جایی برای عرض‌اندام این شعار باقی نگذاشت. همان‌طور که اشاره شد برجسته‌شدن شعار «مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر» در این قیام، بیانگر پختگی و بلوغ قیام سراسری است؛ قیامی که نشانگان یک انقلاب دمکراتیک را با خود دارد.

این شعار فقط جنبش آزادیخواهانهٔ مردم ایران در دوران استبداد دینی را نمایندگی نمی‌کند از آن فراتر می‌رود و انقلاب ۵۷ و سلسله مبارزات مردم ایران برای رهایی از استبداد سلطنتی را نیز در بر می‌گیرد. بهتر است بگوییم ۱۲۰سال مبارزه ایرانیان را جمع می‌زند و در عبارتی کوتاه به ثبت می‌رساند؛ زیرا صورت مسألهٔ جنبش‌های مردمی از آغاز مشروطه تاکنون چیزی جز «آزادی»، «استقلال»، «عدالت» و «جمهوری» نبوده است. نفی استبداد به هر بهانه و تحت هر پوش فریبنده، مضمون این مبارزه است. ایران و ایرانی دیگر نمی‌خواهند به گذشته برگردند. نمی‌خواهند برای نفی اکنون به گذشته یا گذشته‌تر رجوع نمایند. می‌خواهند بر روی بردار تکامل اجتماعی به آینده گام بگذارند.

این همان اراده و تصمیم ملی و تاریخی است که خود با شعار «مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر» بیان می‌کند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ac04c9d8-e251-4f49-88a0-e757039a6130"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات