در سالهای اخیر معلمین و فرهنگیان ایران در مقابله با سیاستهای ضدمردمی همواره در ایستادگی و مقاومت بودهاند.
جنبش اعتراضی اخیر فرهنگیان و معلمان در شهرهای مختلف بهویژه در اصفهان که منجر به درگیری نیروهای رژیم با معلمان شجاع این شهر شد نیز در راستای همین ایستادگی و مقاومت است. در جنبش اعتراضی اخیر، معلمان در اعتراض به پاسخ نگرفتن مطالباتشان تجمع و اعتراض کردند.
از جمله معلمان اصفهان مقابل اداره آموزش و پرورش در خیابان هشت بهشت اصفهان تجمع کردند. حدود ۱۰۰۰تن از فرهنگیان و معلمین شاغل و همچنین بازنشستگان مقابل اداره آموزش و پرورش در اصفهان در این تجمع شرکت داشتند.
در شرایط کنونی مشکل معلمان کشور نیز مانند مشکل سایر اقشار مختلف مردم دست به گریبان بودن با هیولای فقر، حقوق پایین که متناسب با گرانی و تورم موجود و جامعه نیست، میباشد که باعث شده است چرخ زندگیشان از چرخش بازایستد.
اگر وضعیت معیشتی معلمان ایران و میزان حقوق دریافتی آنها را با معلمان سایر کشورها مقایسه کنیم آنوقت عمق فاجعهای که از طرف حاکمیت فقرگستر و جهلپرور آخوندی بر معلمان کشور وارد شده مشخص میشود.
یک مقایسه ساده با کشورهای دیگر نشان میدهد که معلمان کشور ما در چه وضعیتی هستند، در کشور لوکزامبورگ یک معلم کلاس هفتم به بالا با ۱۰سابقه کار نزدیک به ۱۰۰هزار دلار سالانه حقوق میگیرد، در آلمان ۶۵هزار و ۸۴۳دلار در کانادا ۶۳هزار و ۵۵۷دلار.
یک معلم ابتدایی در لوگزامبورگ سالانه ۶۸هزار دلار، در اسپانیا ۳۴هزار دلار و بالاخره در ترکیه ۲۷هزار دلار دریافتی دارد. در این نمودار در کمترین حقوق که در ترکیه است یک معلم ابتدایی ماهانه ۲۲۵۰دلار دریافتی دارد.
در ایران آخوندزده و چپاولشده با وجود افزایش حقوقی که دولت آخوند روحانی مدعی آن است، حقوق سالانه یک معلم ۴هزار و ۴۷۰دلار میباشد یعنی، یکششم یک معلم ترک حقوق میگیرد، این در حالی است که سرمایه و ثروت ایران با این کشور قابل مقایسه نیست.
اساسیترین مشکل معلمان مشکلات معیشتی است معلم برای گذراندن زندگی مجبور است شغل دوم و سوم داشته باشد.
بهطور متوسط حقوق معلم در ایران ۲میلیون تومان میباشد، ارزش حقوق در ابتدای سال جاری در مقایسه با دلار نزدیک به ۴۱۰دلار میشود.
در شرایط اخیر که خط فقر به حدود ۵میلیون تومان رسیده است و با توجه به گرانی اخیر معلمان ایران بیشازپیش زیر خط فقر رفتهاند.
مشکل دیگر معلمان سیاست سرکوبگرانه و تبعیض حاکمیت آخوندی در محیطهای آموزشی و مدارس است.
همچنانکه در شعارهای معلمان و خواستههای آنها میبینیم بیشترین خواستهها و شعارهای آنها هم سیاسی است.
آنها نسبت به نداشتن آزادی در محیطهای آموزشی و همچنین نسبت به سیاستهای سرکوبگرانه و تبعیضآمیز حاکمیت در آموزش و پرورش و محیطهای آموزشی خود معترضاند.
خواستهها و شعارهای سیاسی معلمان در سراسر کشور هم یکسان است زیرا همه آنها زیر ستم سرکوب و فشار آخوندی در سراسر نقاط ایران قرار دارند. از اینرو معلمان شهرهایی که در جنبش اعتراضی اخیر شرکت داشتند شعارهای سیاسیشان یکصدا بود و یکصدا فریاد میزدند:
ننگ ما، ننگ ما، صدای و سیمای ما!
معلم زندانی، آزاد یاید گردد!
قرار انقلاب ما این نبود۷ حبس و فساد و فقر و تبعیض نبود!
دشمن ما همین جاست، دروغ می گند آمریکاست!
این همه بیعدالتی هرگز ندید ه ملتی!
وزیر بیلیاقت، استعفا! استعفا!
در تجمع فرهنگیان اصفهان در اعتراض به بیداد و ستم حاکمیت آخوندی یک معلم گفت: «معلمان با سیلی صورت خود را سرخ نگهمیدارند و قلبهایشان برای خواستههای انسانیشان و برای تکتک فرزندانشان و برای دانشآموزانشان تکتک میتپد. بنیآدم اعضای یک دیگرند چو عضوی بدرد آورد روز گار دگر عضوها را نماند قرار».
معلمان در بسیاری از اعتراضات خود نشان دادهاند، راهحل آنها برای مقابله با اعمال سیاستهای سرکوبگرانه و غارتگرانه حکومت آخوندی اتحاد و اعتراض مستمر آنها است.
با چنین اتحاد و اعتراض مستمر است که آنها به آزادی و نان دست پیدا میکنند، و با چنین اتحاد و اعتراض مستمر است که ارکان رژیم به لرزه درمیآید.
در قیام دیماه ۹۶ و مرداد ۹۷ نیز اعتراض اقشار مختلف مردم در شهرهای کشور با اتحاد بینظیری که داشت باعث هراس و وحشت سردمداران و مهرههای حکومتی بهویژه مهرهای نظامی و اطلاعاتی آن شد، آنچنانکه هنوز هم نسبت به ضربهای که رژیم از مردم خورد سوزوگداز میکنند.
بیشترین هراس نظام آخوندی نیز نسبت به اعتراضات مردم وحشت از اتحاد و صفوف فشرده مردم است، زیرا وقتی با خیزشی عظیم و گسترده مواجه است که تمامی اقشار مردم در آن شرکت دارد اهرم سرکوب هم نمیتواند مانند گذشته مؤثر واقع شود، ضمن اینکه در شرایط کنونی با بحران سرنگونی مواجه است و در ضعیفترین مرحله عمر ننگین خود قرار دارد.