گفتمان جواد موگویی، مستندساز وابسته به نهادهای امنیتی رژیم ایران، در مصاحبههایش با رسانههای حکومتی، بازتاب تلاش حاکمیت برای جعل و روایتسازی تاریخی از دهه ۶۰ و توجیه سرکوبهای گسترده آن دوره است.
این گفتمان، که در برنامههای تلویزیونی و رسانهیی مانند اعتماد آنلاین و سیمای رژیم در تیر ۱۴۰۴ و ۱۴۰۲ ارائه شده، بهطور خاص بر سازمان مجاهدین خلق تمرکز دارد و با ارجاع به وقایع سال ۱۳۶۰ و اعدامهای ۱۳۶۷، سعی در مشروعیتبخشی به اقدامات رژیم و همزمان هشدار درباره تهدیدات کنونی و زمینهسازی برای سرکوب گستردهتر دارد.
بازنمایی دهه ۶۰: بحران و مشروعیتسازی
دژخیم موگویی در مصاحبه خود با تلویزیون رژیم در ۵تیر ۱۴۰۴، دهه ۶۰ را بهعنوان «بدترین سال در تاریخ انقلاب»! توصیف میکند. این بازنمایی، سازمان مجاهدین خلق را بهعنوان تهدیدی وجودی برای نظام معرفی میکند:
«۱۰۰هزار نفر اعضای سازمان مجاهد خلق مسلح میریزند تو خیابون ببین الآن ۱، ۲ (منظور طبقه ۱ و ۲ استادیوم آزادی است]، ۱۰۰هزار نفر یعنی یک استادیوم آزادی طبقه ۲ و ۱ رو با همدیگه جمع کن اینها مسلح بریزند تو خیابون بمبگذاری کنند؛ یعنی شما میآیی بیرون نمیدونی زنده برمیگردی...»
موگویی با اشاره به هلاکت رئیس زندان اوین، کچویی، در ۸تیر ۱۳۶۰ توسط مجاهد قهرمان کاظم افجهای، تأکید میکند که دژخیمان حتی در داخل زندان یعنی حیات خلوت خود نیز در امان نیستند.
«در زندان رئیس زندان اوین را ترور میکنند. آقای کچویی رئیس زندان اوین است توسط نگهبان زندان ترور میشود. ۸تیر سال ۱۳۶۰ نشستند در زندان دادگاه برگزار شده است. آقای لاجوردی و گیلانی و کچویی رفتند گوشه زندان استراحت میکردند و یکباره یک نفر اسلحه میکشد و میگوید درود بر خلق فلان و شروع به تیراندازی میکند. نام نگهبان کاظم افجهای بود».
اعدامهای ۱۳۶۷: توجیه یا ابهام؟
موضوع اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ یکی از محورهای اصلی گفتمان موگویی است که با حساسیت و ابهام قابل توجهی مطرح میشود. او در این مصاحبه فرآیند اعدامها را اینگونه توصیف میکند:
«گفتند بیایید بنشینید ۳نفر نماینده که در تهران میشود دادستان، نماینده وزارت و قاضی شرع... گفتند شما عضو سازمان هستی؟ به سازمان اعتقاد داری؟ اگر بیرون بیایی هم همین است؟ بله، درود بر رجوی»(موگویی، اعتماد آنلاین، ۳۰تیر ۱۴۰۲).
منظورش یک سؤال و جواب چند کلمهیی برای رقم زدن سرنوشت یک انسان است. این دژخیم در عینحال قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ را بهعنوان واکنشی تدافعی نسبت بهعملیات فروغ جاویدان توجیه میکند. این ابهامآفرینی در توجیه فرآیند محاکمه و اجرای احکام، نشاندهنده تلاش نظام قتلعام برای گریز از پاسخگویی در قبال جنایت علیه بشریت و نسلکشی مجاهدین است.
تابآوری اجتماعی و چالشهای کنونی
دژخیم موگویی در تحلیل وضعیت کنونی رژیم، مفهوم «تابآوری اجتماعی» را بهعنوان عامل تعیینکننده در جنگ کنونی معرفی میکند: «این جنگ رو نه موشکهای ما تعیین میکنند نه جنگندههای اسراییلی، تابآوری اجتماعیه که تعیینکننده این جنگه».
این اظهارات بهطور ضمنی به طردشدگی و شکنندگی اجتماعی رژیم و نفرت فزاینده از آن اشاره دارد و نشاندهنده نگرانی از ناتوانی نظام در مدیریت نارضایتیهای عمومی است. او با مقایسه وضعیت کنونی با دهه ۶۰، تأکید میکند که «ما الآن از اون بدتریم؟ نه، کشوری که ۲سال بود تازه انقلاب پیروز شده الآن جمهوری اسلامی عمر ۴۵سالهاش است». این مقایسه، تلاشی برای سرخ نگهداشتن صورت نظام با سیلیهای بیرمق است، اما در عینحال، اذعان بهوجود بحرانهای انباشتهشدهیی در دوران سرنگونی دارد که دیگر قابل مهار نیستند.
اعتراف به بالندگی مجاهدین
دژخیم موگویی به بازسازی سازمان مجاهدین خلق در افکار عمومی در دهههای ۸۰ و ۹۰ اشاره میکند و اذعان میدارد که «دهه ۸۰ خودشان را در افکار عمومی کاملاً بازسازی کردند» این اعتراف، نشاندهنده شکست استراتژی رژیم در رویارویی با سازمان مجاهدین است. او همچنین به تأثیر خانوادههای اعدامشدگان در اعتراضات اخیر اشاره میکند: «کسی که در سال ۶۰ اعدام شده... خانوادهیی دارد و اینها انگیزه بیشتری برای براندازی نظامی که بچهاش را کشته دارند». معنای اظهارات او این است که سرکوبهای دهه ۶۰ به جای پایان دادن به مجاهدین به بالندگی آنان و ظهور نسلهای جدیدتری انجامیده است.
«خیلی خیلی سالهای سختی ما داریم. خیلی»
گفتمان موگویی، در حالی که تلاش میکند اقدامات رژیم را مشروع جلوه دهد، با تناقضات و ابهاماتی مواجه است. او از یکسو سعی دارد سازمان مجاهدین را بهعنوان تهدیدی فراگیر و سازمانیافته معرفی کند، اما از سوی دیگر، ناتوانی رژیم در ارائه آمار دقیق یا شفافیت درباره اعدامهای ۱۳۶۷ را تأیید میکند: «من چه میدونم. مگه من توی همه دادگاهها بودم؟»(موگویی، اعتماد آنلاین، ۳۰تیر ۱۴۰۲).
این فقدان شفافیت، به همراه تأکید بر بایگانی کردن پروندهها به جای پاسخگویی، نشاندهنده ضعف رژیم در مدیریت جعل و روایت تاریخی خود است. علاوه بر این، اشاره به «تابآوری اجتماعی» بهعنوان عامل تعیینکننده، بهطور ضمنی به شکنندگی ساختاری رژیم در برابر فشارهای داخلی و خارجی اشاره دارد.
او آینده تیرهوتار دیکتاتوری فرتوت خامنهای را در نهایت در یک جمله خلاصه میکند: «خیلی خیلی سالهای سختی ما داریم. خیلی».