یکی از مشکلات مردم بهویژه مشکلات مردم در استانهای جنوبی، مرکزی و شرقی کشور بحران آب است، این بحران ناشی از تخریب زیرساختهای آب کشور توسط نهادهای غارتگر وابسته به نظام است.
بحران آب آشامیدنی در سیستان و بلوچستان باعث کشته و مجروح شدن کودکان این منطقه توسط تمساحهای گاندو شده است.
اضافه بر تخریب زیرساختهای آبرسانی کشور، دلیل دیگر کمبود آب پروژههای آببر برای کشت و صنعت عوامل حکومتی است.
در زمینه بحران بیآبی در یک ویدئوکلیپ که در رسانههای اجتماعی منتشر شده یک خانم مسن میگوید: «به خدا قسم، از کمردرد، سردرد، بدندرد دیگر توانی برایم نمانده. من پیرزنی هستم ۶۰سال سن دارم. نمیشود که ما دنبال یک ذره آب باشیم، با این گرفتاری و بدبختی از زندگی هیچی نمیفهمیم. ۱۰تا دام دارم که زندگیمان وابسته به همین است. همه از بیآبی از بین رفتن، با این بدبختی چطور میشود زندگی کرد».
صحبتهای دردناک این خانم به تنهایی گویای رنجی است که مردمان محروم میبرند، در شرایطی که برای تحمیل این شرایط سخت بر آنها هیچ توجیهی وجود ندارد.
زیرا بحران آب آن هم در این حد بحرانی تنها در نتیجه نظام ضدمردمی آخوندها ایجاد شده است.
عیسی کلانتری رئیس سازمان محیطزیست درمهرماه سال۹۶ در مورد ابعاد ویرانگری رژیم اعتراف کرد: « طی این سالها اگر هر دشمنی در این سرزمین حاکم میشد، این رفتار را با منابع طبیعی و محیطزیست انجام نمیداد…هر بلایی بر سر حوزه محیطزیست آمده، طی ۴دهه گذشته بوده است. پیش از این مدت، بسیاری از شاخصهای محیطزیستی کشور مثل آب در جایگاه مناسبی قرار داشت» (خبرگزاری ایسنا ۲۳مهر۹۶).
در رسانههای حکومتی گزارشاتی در زمینه بحران آب در استانهای مختلف ایران منعکس است که حاکی از وضعیت بحرانی آب در این مناطق است.
خبرگزاری تسنیم ۱۱شهریور۹۹ بهنقل از حمیدرضا کرموند، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب لرستان نوشت: «۲۹۰۰روستا در استان لرستان وجود دارد که حدود نصف این روستاها یعنی ۱۶۰۰روستا تحت پوشش آب و فاضلاب استان است»
به گزارش سایت اهوازخبر ۲۰مرداد۹۹، مجتبی یوسفی عضو مجلس ارتجاع از اهواز گفت: «مردم ۸۰۰روستای اهواز بهرغم نزدیکی به ۵سد بزرگ و ۷رودخانه، به آب شرب پایدار دسترسی ندارند».
خبرگزاری ایسنا ۳مرداد۹۹ بهنقل ازمدیرکل دفتر امور روستایی استانداری کرمان نوشت: «۱۰۰۰روستای استان کرمان دچار مشکل آب آشامیدنی هستند… از این تعداد، ۵۲۷روستا دارای مشکلات اساسیتر بوده و بهوسیله تانکر آبرسانی میشوند».
این آمار و ارقام بیانگر بخش کوچکی از مشکلات مردم در زمینه بحران بیآبی است که نظام ضدمردمی آخوندی با سدسازیهای بیرویه، و سایر سیاستهای ضدمردمی خود مردم مناطق وسیعی از کشور را با بحران کمآبی و بیآبی مواجه ساخته است.
سدسازیهای غیرعلمی بلای جان کشاورزان
در تمام کشورهای جهان از طریق سدسازی از هرزروی آبها جلوگیری شده و آب پشت سد برای مصارف کشاورزی ذخیره میشود، اما در حاکمیت آخوندی سدها بلای جان محیطزیست و فاجعهیی برای امرار معاش ساکنان مسیر رودخانهها و حاشیه تالابها شدهاند.
وقتی بر روی رودی پرآب سدی ساخته میشود، حوزه پاییندستی آن سد بهطور حتم با مشکل کمآبی روبهرو میشود و اکو سیستم آن منطقه به مرور زمان تغییر میکند.
اساساً زدن سدهای زیاد در مسیر رودخانهها و حوضه آبخیزها، هیچ توجیه و دلیل علمی ندارد، بلکه فقط بهخاطر منافع نهادهای غارتگر و بهطور مشخص سپاه پاسداران خامنهای است.
یکی از این نهادها قرارگاه ضدخاتمالانبیاء است که بهعنوان بازوی اقتصادی سپاه شناخته میشود.
غارتگری آب با حفر چاههای عمیق
واقعیت دیگر اینکه با احداث سدها در کل کشور آب خروجی از سدها کاهش یافته است، در این شرایط عوامل رژیم با حفر چاههای عمیق آب مورد نیاز خودشان را از سفرههای زیرزمینی غارت میکنند.
غارت سفرههای زیر زمینی آب در دشتهای اطراف دریاچه ارومیه، روند خشکشدن آنرا تسریع کرد و در استانهای اصفهان و چهارمحال بختیاری، یزد و خوزستان نیز باعث مشکل کمبود آب برای مردم و کشاورزان این مناطق شد.
تخریب زیرساختهای آبی مشکلات مختلفی را برای مردم ایجاد کرده، که یکی از این مشکلات بحران آب آشامیدنی در مناطقی از کشور است.
بحران آب آشامیدنی
خبرگزاری تسنیم در ۴شهریور۹۹ به بحران آب آشامیدنی در بلوچستان اعتراف و در گزارشی با عنوان «روایت تلخ از بیآبی در بلوچستان/ چرا ۱۳۰۰روستا هنوز با تانکر، آبرسانی سیار میشود؟»، نوشت: «این گودالهای دستساز آب، اصطلاحاً هوتک، در روستاهای فاقد شبکه آب، تنها راه رفع برطرف کردن نیازهای مردم است.
شرکت آب و فاضلاب سیستان و بلوچستان میگوید: به «۱۳۰۰روستای فاقد شبکه این استان، با ۲۵۱هزار نفر جمعیت، با تانکرهای آبرسانی سیار، آب میرساند. سهمیه هر نفر روزانه ۱۵لیتر. این شرکت تأکید کرده، منابع و تجهیزاتش برای آبرسانی سیار با تانکر به همه روستاهای فاقد شبکه آب کافی نیست و هزاران روستا در انتظار تخصیص تانکر و منابع برای آبرسانی سقایی و تانکریاند».
در یک نمونه دیگر در اوایل مردادماه۹۹، خانم هموطنی از اهواز درباره ابتلای فرزندانش به هپاتیت در اثر مخلوط شدن فاضلاب با آب آشامیدنی گفت: «آبمان بوی فاضلاب میدهد، مریض شدیم، بیمارشدیم، بچههایمان بیماری هپاتیت گرفتند. به ما رسیدگی کنند، ما هم آدمهای فقیر هستیم، ایرانی هستیم، از خارج که نیامدیم، آبمان کثیف است، بوی بد میدهد، ماسه دارد، دخترم ۴روز پیش هپاتیت گرفت، تا الآن کبدش مریض است، او را به بیمارستان بردم دکتر گفت خوب میشود . دوباره مریضیاش عود کرده است».
این بحران فقط در استانهای جنوبی نیست مردم در سرپل ذهاب استان کرمانشاه هم آب آشامیدنی ندارند.
خبرگزاری ایسنا ۳خرداد۹۹ گزارش داد ۴۰۰روستا در کرمانشاه مشکل آب دارند، وزارت نیرو میگوید ۷۰۰هزار نفر در روستاهای سیستان و بلوچستان شبکه آب ندارند و سقایی آبرسانی میشوند.
مردم روستای حسن سلیمان واقع در ۳۰کیلومتری شهرستان سرپل ذهاب از آب آشامیدنی محروم هستند.
بحران آب آشامیدنی یک روی سکه رنج و عذاب مردم است، روی دیگه این سکه وعدههای دروغ و پوشالی کارگزاران حکومتی برای حل و فصل این مشکل است.
همه مردم ایران شاهد بودند که بهدنبال تظاهرات و درگیریهایی که در غیزانیه اهواز در خرداد امسال اتفاق افتاد و مردم به نیروی سرکوبگر انتظامی و اماکن دولتی حمله کردند، عوامل رژیم از جمله استاندار خوزستان به صحنه آمد و گفت: «آبرسانی به بخش غیزانیه اهواز تا ۲هفته دیگر تکمیل خواهد شد و این منطقه از آب سالم و پایدار برخوردار خواهد شد» (خبرگزاری ایرنا ۵خرداد۹۹).
از روز ۵خرداد که استاندار خوزستان این وعده را داده هفتهها و ماهها گذشت اما مشکل مردم این منطقه حل نشد.
در یک نمونه دیگر سایت عصر ماه اهواز ۵مرداد۹۹ نوشت: «اهالی روستای دب حردان با گذشت ۵سال از وعده وعید برخی مدیران از بیآبی شکوه میکنند . اهالی روستا نه آبی برای خوردن و انجام امور روزانه منازل دارند نه قادر به کشاورزی و دامداری و اداره معیشت در سایه "عطش"و"خشکسالی" را دارند».
مردم روستا روز یکشنبه ۵مرداد ۹۹، در اعتراض به بیآبی و مطالبه تحقق وعده کارگزاران محلی درمقابل استانداری تجمع کردند.
این وعدههای دروغ فقط به خوزستان ختم نمیشود در روز ۳۰تیر۹۹ خبرگزاری حکومتی فارس با عنوان «بیرم در انتظار تحقق وعده آبرسانی» نوشت: «در حالیکه مسئولان بیش از شش سال است که وعده آبرسانی از طریق سد سلمان به بخش بیرم (لارستان یکی از بخشهای جنوبی استان فارس) را دادهاند٬ اما با وجود تصویب بودجه این پروژه در بودجه سال جاری و گذشت چهار ماه از سال، هنوز هیچ خبری از عملیاتی شدن پروژه آبرسانی به این منطقه نیست و این منطقه بهدلیل بحران آب به غیزانیه فارس شهرت یافته است».
عواقب دردناک بیآبی در سیستان و بلوچستان
حل نشدن معضل آب برای مردم بهخصوص مردم در سیستان و بلوچستان، آثار و عواقبی به همراه دارد که یکی از آنها، کشته و مجروح شدن کودکان توسط تمساحهاست.
در یک برنامه تلویزیون رژیم، مجری به آسیه و حوا، دختران سیستان و بلوچستانی میگوید: «میشه دیگه نرین کنار برکه؟" در جواب او کودکان میگویند"چیکار کنیم آب نداریم، مجبوریم».
یکسال پیش آسیه و حوا به کنار برکه رفتند تا برای خانه آب بیاورند گاندو (نوعی تمساح) به حوا حمله کرد. آسیه به جلو آمد و حوا را از دهن گاندو بیرون کشید و جانش را نجات داد، اما دست حوا قطع شد…
خبرگزاری برنا ۴شهریور۹۹ طی گزارشی نوشت: «بعدازظهر دیروز دو کودک بنامهای "فاطمه پا" ۳ساله و "یحیی گرگیج" ۲ساله هنگامی که برای برداشت آب کنار هوتگ رفته بودند غرق شدند. در حادثهیی دیگر "یسنا پادیان" ۵ساله اهل روستای هدار از توابع بخش مرکزی شهرستان راسک هنگامی برای بازی در کنار رودخانه رفته بود، غرق شد و جان باخت.
فاطمه، یحیی و یسنا هر چند آخرین قربانیان بیآبی در بلوچستان هستند، اما تنها قربانیان نیستد؛ علیاکبر بشکار ۶ساله اهل روستای سند مراد از توابع بخش مرکزی شهرستان دشتیاری اول شهریور۹۹ هنگامی که برای رفع حاجت به هوتگ رفته بود غرق شد و جان باخت. ۲۱مرداد۹۹ هم "امیرحمزه" ۷ساله اهل هوتگت بالا باز هم از توابع شهرستان دشتیاری هنگامی که برای برداشت آب کنار هوتگ رفته بود طعمه تمساح پوزه کوتاه ایرانی"گاندو" شد؛ ۲۰ فروردینماه امسال هم علی اصغر بهرا از روستای عارف آباد نوبندیان بازهم از دشتیاری در هوتگ غرق شد و جان باخت».
بحران گرانی آب
یکی دیگر از مشکلاتی که مردم با آن مواجه هستند، گران شدن آب است که مردم را مجبور میکند به آبهای آلوده و کم هزینهتر رو بیاورند.
وقتی رژیم آب سالم و قابل شرب را حل نمیکند مردم به سمت خرید آبهای آشامیدنی تانکری میروند که بسیاری از اوقات از کارخانههای وابسته به ایادی حکومتی تأمین میشود که قیمت آن گزاف و چپاولگرانه است.
خبرگزاری ایسنا ۳خرداد۹۹ در گزارشی با عنوان «پایتخت انرژی کشور آب ندارد» در مورد بیآبی در عسلویه نوشت: «یکی از اهالی عسلویه میگوید: بعضی وقتها تا ۶روز در عسلویه و روستاهای مجاور آب نداریم، و دیگر منبع آب و آب ذخیره جواب نمیده. مجبوریم آب آزاد بخریم و اونها که شغل و پولی ندارند هیچ راهی ندارند. ما هم که شغل و درآمد داریم ماهیانه بین ۵۰۰ تا ۶۰۰هزار تومان آب خریداری میکنیم».
سایت همشهری آنلاین ۲تیر۹۹ از قول نماینده سیستان و بلوچستان در ارگان موسوم به شورای عالی استانها نوشت: «مردم حاشیهنشین چابهار آب مورد نیازشان را خودشان بهصورت تانکر آن هم به قیمت ۲۰۰هزار تومان تأمین میکنند؛ چرا که آبرسانی سیار ندارند».
در چنین وضعیتی مردمی که بیکار هستند و درآمدی ندارند و یا با یارانه ۴۵هزار تومانی زندگی را میگذرانند، چارهای جز این ندارند که برای تأمین آب آشامیدنی مورد نیازشان از آبهای آلوده و یا کم هزینه استفاده کنند طوری که مردم فقرزده سیستان و بلوچستان مجبورند از هوتکهای آلوده آب مورد نیازشان را تأمین کنند.
بحران بیآبی و کمآبی بسیاری از استانهای کشور را گرفته است و حاکمیت آخوندی نیز جواب خواستهای مردم را با سرکوب میدهد، پاسخ سرکوبگرانه به کشاورزان در استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و...
حرکات اعتراضی مستمر مردم و کشاورزان محروم به بحران بیآبی و غارت آب رودخانهها توسط نهادهای غارتگر حکومتی از جمله در اصفهان و خوزستان و چهار محال، پاسخ متقابل آنها به چنگاندازی عناصر و نهادهای چپاولگر بر مایه حیات و زندگیشان است.