یکی از مقاصد شوم رژیم جنایتکار آخوندی از بحرانسازی در غزه، سرپوش گذاشتن بر چالشهای اقتصادی اجتماعی در داخل ایران است. این رژیم که برای هیچیک از بحرانها و ابربحرانهای در حال غلیان راهحل و چارهای ندارد، چرتکه انداخته بود همزمان با شروع درگیریها در چند هزار کیلومتر دورتر، در ایران هم فتیله سرکوب را بالا میکشد و اقشار مختلف را سر جایشان مینشاند؛ یعنی از آن جنگافروزی، همچون «امداد غیبی» استفاده کرده و «بازتولید ۱۴۰۱ را متوقف» خواهد کرد! به همین سادگی و وضوح!
اما بهزودی مشخص شد که هم چوب را خورده و هم پیاز را؛ زیرا نه از بحران غزه سود دندانگیر و ماندگاری کسب کرد و نه نتوانست در داخل ایران، صدای خشم و نارضایتی مردم را خفه کند.
روزنامهٔ حکومتی اعتماد ۳۰آبان در مطلبی با عنوان «مطالبات پرستاران ادامه دارد» ضمن اظهار نگرانی از استمرار و آثار خروش پرستاران نوشت: «مسؤلان جامعه پرستاری طی ماههای اخیر بارها خطاب به دولت اخطار دادهاند که تداوم اعتراضات پرستاران و استمرار بیتوجهی مسئولان به خواستههای این قشر از کادر درمان نتیجه خوبی بهدنبال ندارد...».
در روزهای اخیر، اخبار تجمعات اعتراضی کارگران و بازنشستگان و پرستاران و کادرهای درمانی از فیلترهای خبری رژیم عبور کرده است. نگاهی گذرا به وضعیت پرستاران در همین هفته جاری گویای وضعیت وخیم این قشر زحمتکش و در نتیجه وضعیت انفجاری کل جامعه است:
روز شنبه ۲۷آبان پرستاران در شهرهای تهران، اراک، یزد و کرمانشاه در اعتراض به «عدم اجرای صحیح تعرفه، پایین بودن مقدار و مبلغ اضافهکار و...» مقابل استانداریها تجمع کردند. آنها شعار میدادند «پرستار داد بزن، حقتو فریاد بزن»! در همان روز پرسنل بیمارستان اسلامآباد غرب همین خواستهها را با فریاد تکرار کردند بهعلاوه اینکه آنها بهدلیل «عدم پرداخت تعرفه ۱۶ماه گذشته(از تیرماه ۱۴۰۱)» خشمگینتر بودند.
روز یکشنبه ۲۸آبان پرستاران شاغل در مراکز درمانی در شهرهای رشت و کرمانشاه تجمع کردند. آنها به «اعمال نشدن پاداشهای مناسبتی، حذف کارانه از سال ۱۴۰۲، پرداخت نشدن معوقات حقوقی و فوقالعاده خاص که اضافهکار و سختی کار است» اعتراض کردند.
روز دوشنبه ۲۹آبان نیز این اعتراضات ادامه داشت و اینبار پرستاران بیمارستان توحید سنندج بودند که در اعتراض به «وضعیت فاجعهبار معیشتی و عدم پرداخت تعرفه سال گذشته» جمع شدند و با توقف فعالیتهای شغلی خود بهسمت ساختمان مدیریت حرکت کردند.
پاسخ رئیسی جلاد!
پرستارانی که در ایران کار میکنند از سختی شرایط کار، حقوق کم و پرداخت نشدن حقوقشان شکایت دارند اما دستگاه تبهکار آخوندی حاضر نیست ذرهیی از خرج تروریسم و صدور بحران کم کند و همچنان در وادی «وعدهدرمانی» و «دروغدرمانی» سیر میکند.
رئیسی که روز یکشنبه ۲۸آذر به بهانه افتتاح یک بیمارستان به شهریار رفته بود در دجالیت چیزی کم نگذاشت. ابتدا با وقاحت برای «همه پرستاران و پزشکان شهید بیمارستانهای غزه» اشک تمساح ریخت و همچون ولایتی که مردم ایران را با الگوی یمنیها دعوت به «پوشیدن لنگ و خوردن نان خشک» دعوت کرده بود، شیادانه پرستاران را به «صبر» و «آرامشبخشی به جامعه» فراخواند. در ادامه هم بدون هیچ قول و زماندهی مشخص، وعده سر خرمن داد که «موضوع نظام تعرفهگذاری برای خدمات پرستاری بهعنوان یکی از مطالبات و خواستههای پرستاران کشور... پس از تأخیری ۱۲ساله در دولت مردمی آغاز شده و ما مصمم به تکمیل آن هستیم». عجیب اینکه رسانههای حکومتی هم این برخورد مزورانه او را با عنوان پرطمطراق «خبر خوش ابراهیم رئیسی برای پرستاران» در بوق و کرنا کردند«دنیای اقتصاد، ۲۸ آبان».
ساعتی ۱۵هزار تومان!
خبرگزاری ایلنا روز ۶آبان وضعیت دردناک پرستاری را منتشر کرده بود که بیش از ساعات کاری اضافهکاری انجام داده بود اما در نهایت «بابت ۱۴۷ساعت اضافه کار در اسفندماه ۱۴۰۱» در آبان ۱۴۰۲ یعنی پس از ۸ماه تأخیر «مبلغ ۲میلیون و ۲۰۰هزار تومان به حسابش واریز شده است و از اضافهکارِ ۲میلیون و ۴۰۰هزار تومانیِ او، حدود ۲۴۰هزار تومان مالیات کسر شده است»! با یک حساب ساده میتوان دید که برای هر ساعت کمتر از ۱۵هزار تومان به وی پرداخت شده است. حال اگر این مبلغ ناچیز را در مقابل قیمت رسمی و اعلامشده یک کیلو گوشت ۵۶۰هزار تومانی و مرغ ۹۰هزار تومانی بگذاریم، مشخص است که پرستاران فقط برای قوت لایموت خود تلاش میکنند.
این قشر فداکار و پرتلاش بهدلیل مجموعه مشکلات و فشار سنگین کاری هیچ آیندهای برای خود نمیبینند. آنها در دوران کرونا هم بیشترین خسارات جانی را تحمل کردند و وفادارانه در کنار بیماران خود ماندند و قربانی سیاستهای خامنهای در انتشار عمدی کرونا شدند. بنابراین عجیب نیست در حالی که بیمارستانها «حداقل با کمبود ۱۰۰هزار نفر نیرو» مواجهند، «سالانه بیش از ۳۰۰۰پرستار از کشور مهاجرت» کنند و «چند دههزار پرستار مستعفی و اخراجی هم در همین مسیر» باشند(تسنیم، ۲۸آبان).