روزی خمینی کابوسش را بر زبان آورد و گفت که «دشمن همیشه دنبال این است که نظام را از داخل بپوساند» و نابود کند (۲۷ اردیبهشت۱۳۶۷). برای همین واژهٔ «دشمن» و خطر هولناک آن همواره بر زبان سران و کارگزاران رژیم جاریست و پیاپی نسبت بهآن هشدار میدهند.
البته این روزها این هشدارها وارد مدار سرختری شده و حتی از ضرورت تغییر «آرایش در برابر دشمن» سخن میگویند (پاسدار قزل سفلی، سرکردهٔ بسیج در فارس-۱۵مرداد). حرفی که نشان میدهد آرایشهای پیشین در برابر هجوم دشمن، شکستخورده و اگر بهفکر راهی دیگر نباشند «دشمن در یک دقیقه میتواند همه چیز را بهم بریزد و میریزد!» (آخوند آقا تهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ارتجاع-۱۴مرداد).
وضعیت آنقدر حاد است که پاسدار سلامی، سرکردهٔ کل سپاه پاسداران در کمتر از یک هفته دو بار بهصحنه میآید تا آژیرهای خطر را بهصدا درآورد و بهعناصر نظام یادآوری کند که «کاخ آرزوهای دشمن» براندازی تام و تمام نظام ولایت است. پاسدار سلامی «راهبرد این دشمن» را «حمله به فکرها و ذهنها» با «پیچیدهترین توطئههای شیطانی» جهت خط براندازی عنوان میکند و خط این دشمن آنقدر پیش رفته که بسیجیها هم وحشتزده «نسبت به نظام» دچار «ناباوری و تردید شک» میشوند و ریزش میکنند (۱۱مرداد).
پاسدار قزل سفلی، سرکردهٔ بسیج فارس هم بهصحنه آمد تا ضمن هشدار دوباره نسبت بهخطر «تسخیر قلب و ذهن جوانان» توسط «دشمن»، از «فضای مجازی» بهعنوان «سرزمین جنگ جدید» نام برد.
اما چه عاملی باعث این وضعیت بحرانی در نظام شده، تا حدی که پیشبینی خمینی دربارهٔ پوسیدن و نابود شدن نظام بهدست دشمن را تا این حد در چشمانداز نزدیک میبینند؟
۳علت کلی پاسخ این سؤال است:
یکم: وضعیت انفجاری جامعه؛ فساد گسترده، گرانیهای بیسابقه، فقر و نداری غیرقابل تحمل، زندگیهای از هم پاشیده و نفرت و خشم بیسابقهٔ مردم، تمامیت نظام را هر لحظه در معرض خطر قیامی آتشین قرار داده است.
دوم: گسترش کیفی کانونهای شورشی و شبکهٴ نیروهای همان دشمن خطرناک در داخل کشور. پخش فیلم ۵هزار تن از این نیروها در کهکشان مقاومت که «حاضر» میگفتند و تأکید میکردند «میتوان و باید» دیکتاتوری آخوندی را سرنگون کرد، نمودی از این گستردگی است. همچنین عملیات کانونهای شورشی که تا هدف قرار دادن قلب قرارگاههای سپاه پیش رفته، نشان از قدرت این دشمن دارد.
سوم: شکست استراتژیک پروژهٔ آوردن رئیسی توسط خامنهای، بهعنوان تیر آخر ترکش او برای مهار همین وضعیت. تا جایی که اکنون شعار «مرگ بر رئیسی» در جامعه و در هر اعتراضی فراگیر شده است.
علت اوجگیری هشدارها نسبت بهخطر دشمن و براندازی بهخاطر همین وضعیت است و برای همین از ضرورت «آرایش جدید در برابر دشمن» حرف میزنند. بدون اینکه بگویند کدام «آرایش» آزمایش نشدهٔ دیگری باقی مانده که برای مهار این دشمن بهکار نبرده باشند!