برباد رفتن نظام در چشم انداز نزدیک
در روزنامه های حکومتی ۲۵تیر بحرانهای اقتصادی اجتماعی رژیم و بحران انزوای جهانی و منطقهای رژیم مهمترین موضوعات را به خود اختصاص داده است. در میان این موضوعات، هشدارها نسبت به قیام فصل مشترک بسیاری از مقالات است. روزنامه همدلی به نقل از یک جامعه شناس حکومتی نوشته است: «علاوه بر افزایش حاشیهنشینی ما با یک آسیب دیگری هم روبهرو هستیم و آن «سقوط طبقه متوسط» است. وقتی طبقه متوسط فرو میریزد و چون به اصطلاح تحصیلات بیشتری دارد، نسبت به حکومت بدبین میشود...
«یکی از بدترین خطرات فروریزی طبقه متوسط، «بدبینی سیاسی» است. در نتیجه نارضایتی و خیزش اجتماعی بهوجود میآید. در آبان ۹۸ نزدیک به هشتاد شهر شلوغ شدند، جاهایی که من اسم آنها را هم نشنیده بودم».
روزنامه مستقل هم خطاب به آخوندهای حکومتی نوشته است: «امروز که همه، گرفتار بحرانهای سخت شدهاند، مراجع پرنفوذ و بدون وابستگی دولتی، کجا هستند؟ چرا ملت در این ایام وحشتآور ویرانی، تنها هستند؟ چرا علما، برای حل مشکل مسکن، اشتغال، ازدواج، کرونا، سیاست منطقی و بدون توهم و شعارزدگی، روابط بینالمللی برپایهی منافع ملی و دهها معضل دیگر هیچ موضعی نمیگیرند؟ چرا به اشرافیت عدهی قلیلی از خودیها و نخودیهای نظام که خشم کپر و زاغهنشینان را به حد انفجار رسانده، عکسالعمل نشان نمیدهند؟» و در ادامه هشدار داده :« این موقعیت اگر از دست برود نه مقلد و پیروی میماند که علما، اسلام را برایش به حکم رسالهها اجرا کنند و نه (نظامی)...فرصت بسیار اندک است؛ و آینده از آن کسانیست که امروز، مردم را انتخاب میکنند».
ادعاهای برباد رفته
کرونا، بحران مسکن و قرارداد استعماری با چین بیشترین مطالب را به خود اختصاص داده است.
ابتکار در مورد شکست سیاستهای نمایشی رژیم در موردکرونا اذعان کرده: «خیلی از تصمیمهای منجر به تشدید کرونا از یک سو و کاهش حساسیت عمومی به توصیههای ضدکرونا از سوی دیگر، حاصل برخورد شعارزده با شیوع این ویروس بود...در هفتههای گذشته، این شعارهای پیشین تبدیل به اذعان به این نکته شدهاند که ایران از لحاظ اقتصادی توان قرنطینه و محدودیتهای سفت و سخت را ندارد...اگر رفتار شعارزده پس از اعمال همان محدودیتهای نصفه و نیمه نبود. اکنون کرونا با شدت بیشتری باز نمیگشت...درواقع حالا بر اثر این فرصتسوزیها، هم چوب را خوردهایم و هم پیاز را!».
آفتاب یزد در مورد عدالت مورد ادعای رژیم در مورد کارگران نوشته است: «سوزش بیعدالتی زمانی بیشتر می شود که بدانیم همین چند روز پیش نمایندگان محترم مجلس در شرایطی که غالب شان ساکن تهران هستند و یا در پایتخت منزل دارند ۲۰۰میلیون تومان ودیعه مسکن به جیب مبارک زدند تا مشکل آن کارگری که قرار است حق مسکن اش از ۱۰۰هزارتومان به ۳۰۰ هزار تومان برسد را پیگیری کنند! فاصله بین ۳۰۰هزارتومان تا ۲۰۰میلیون تومان گواه میزان فاصله ما با مبحث عدالت است».
مستقل هم در دعوای باندی به نقل از یک اقتصاددان حکومتی، در مورد قرارداد با چین اذعان کرده است: «چین به ایران به عنوان یک شریک استراتژیک نمینگرد. دلائل متعددی را میتوان برشمرد که چرا نگاه چینیها به ایران همواره به عنوان یک مشتری خوب و مطیع بوده است و نه یک شریک راهبردی».
بحران دیگر این روزهای درون رژیم دعوای تقسیم تقصیر و در بردن نظام از نتیجة سیاستهای ضدمردمی است. آش این بازی به قدری شور شده که روزنامه های باند ولی فقیه هم به ریش مجریان این نوع طرح ها خندیده اند.
از جمله سیاست روز در مطلب طنزش نوشته است:« رییس سابق کمیسیون اقتصادی مجلس:واقعیت این است که در سالهای پس از انقلاب، اقتصاد کشور نه به دست جریان اصولگرا مدیریت شد، نه به دست جریان چپ! با توجه به این اظهارنتیجه اقتصاد کشور به دست کدام یک از گزینه های زیر اداره می شود؟
الف) عمه رهبر کره شمالی
ب) جناح وسط متمایل به پایین
ج) خرزوخان
د) اسمشو نبر