این روزها گسترش فقر و فلاکت در میهن اسیر و در حاکمیت دزد و چپاولگر آخوندی بیداد میکند. افزایش روزافزون تورم و گرانی افسارگسیخته، نابودی زیرساختهای اقتصادی، بیکاری و تعطیلی بنگاههای تولیدی و اقتصادی، چنان تاثیرات گسترده و تکاندهندهای در سراسر میهن از خود بهجا گذاشته است که خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۳شهریور ۹۸ به نقل از وزیر کار آخوند روحانی به صراحت اعتراف میکند: «در حال حاضر در بسیاری از شهرها افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند رقم قابل توجهی دارند و این موضوع زندگی را برای این افراد سخت کرده است».
این در حالی است که حتی رسانههای فاسد حکومتی بعد از اذعان به نابود شدن طبقه متوسط در ایران، ابعاد وسیع چپاول و غارت سرکردگان حکومت را که بیش از ۷۰درصد اقتصاد کشور را در تیول خود دارند اینچنین برملا میسازد: «آمارهای اعلامی از طرف بانک مرکزی نشان میدهد که ٧٠درصد سپردههای بانکی متعلق به یکمیلیون و ٦٠٠هزار نفر یا همان ٢درصد جامعه است و ٧٨میلیون و ٤٠٠هزار نفر دیگر تنها ٣٠درصد سپردههای بانکی را دارند».
در این میان البته زندگی مردم محروم میهن در روستاها وجه گویاتری از چپاول و غارت حکومتی را افشا و برملا مینماید چرا که در نبود امکانات اولیه مانند تغذیه، آب، برق، بهداشت و درمان، مدرسه و شبکههای زیربنایی و بیکاری گسترده جوانان زندگی روزمره روستاییان به بنبست کامل رسیده است و عملا هیچ راهکاری جز فرار روستاییان و پناه بردن به حاشیه شهرها در شرایط سخت و طاقتفرسا برای آنان باقی نگذاشته است.
در اثبات این نکته خبرگزاری حکومتی ایلنا ۳۰شهریور ۹۸ ضمن اذعان به پتانسیلهای بالقوه کشاورزی و جاذبههای گردشگری روستاهای میهن در مطلبی با عنوان «خانههای روستای فارسیان را فاضلاب گرفته است» فقر و محرومیت مضاعفی را که حاکمیت پلید آخوندی بر مردم محروم این منطقه تحمیل کرده است اینچنین رونمایی میکند: «زنان و مردان روستای فارسیان، جایی که قرار بود بعد از پیادهسازی طرح مرمت و بهسازی روستایی مسئولان تبدیل به یکی از قطبهای گردشگری روستایی شود، جایی که بهگفته رئیس بنیاد مسکن آزادشهر نزدیک به ۱۰هزار مترمربع معابر آن سنگفرش شده تا جلوهای زیباتر داشته باشد، روزگار سختی میگذرانند. فقر و کمبود امکانات از پشت پرچینها به خانهها میآید و هنوز با این مردم همزیستی دارد. روستای فارسیان از توابع شهرستان آزادشهر در استان گلستان خانههایی دارد که بعد از ۴دهه از بهمن ۵۷ گاز ندارند. مردان و زنانی که زمستانهای سخت و سرما لب جاده با قاطر برای گرفتن بشکههای نفت مسیری طولانی را طی میکنند و اغلب از راه کشاورزی روزگارشان را میگذرانند».
رسانه حکومتی ایلنا در ادامه این گزارش به تعریف فصل دردناکتری از زندگی فلاکتبار مردم محروم این روستا پرداخته و از زبان اهالی این روستا اضافه میکند: «از وقتی لولههای فاضلاب شکسته، آب به داخل خانههایمان آمده است. طویله من را آب گرفته است. همراه زن به طرف طویلهاش که میروی، میبینی که آب بدبویی گوشه انتهایی طویله را پوشانده و دیوار مقابل تماماً نمدار است. زن میگوید که یکی دو سال است وضعیت فاضلاب روستا اینطور شده است. چند بار برای تعمیر آمدهاند اما بعد از مدتی دوباره به همین وضع افتاده است. من شوهرم را از دست دادهام. گاز هم نداریم و مجبورم برای تهیه نفت تک و تنها با قاطر به شهر بروم. حدوداًً دو تا سه ماه یکبار باید این کار را انجام بدهم. گذران زندگی برایم سخت است. مجبورم پارچههای خانههای دیگر را بشویم و پولی بگیرم».
این منبع حکومتی در ادامه با اشاره به پتانسیل انفجاری موجود، خشم و اعتراض مردم این روستا را اینگونه به تصویر میکشد: «کمی بعد مردی جوان جلو میآید و با نارضایتی تمام و در حالی که بلند بلند صحبت میکند میگوید: چرا یک کار درست برای ما نمیتوانند انجام بدهند؟ وقتی بنیاد مسکن تصمیم گرفت که معابر روستا را سنگفرش کند، اصلاً در نظر نگرفت که بعدها گازکشی چطور باید انجام شود. حالا هم که اداره گاز برای گازکشی برخی مناطق روستا آمده مجبور شده سنگفرشها را تخریب کند. همین بیتوجهیها باعث شده تا لولههای فاضلاب نیز شکسته شود و آب فاضلاب به سمت خانههای مردم بیاید. دیوار خانههایمان را آب گرفته و چند وقت دیگر روی سرمان میریزد».
این گزارش در نهایت وجه غارتگرانه حاکمیت فاسد آخوندی را به بیلیاقتی و ناکارآمدی متولیان حکومت گره زده و در پاسخ اینکه چرا فاضلاب به داخل خانههای مردم راه یافته است، به نقل از رئیس بنیاد مسکن شهرستان آزادشهر اضافه میکند: «در شهرستان ما حتی در شهرها نیز جمعآوری فاضلاب دقیقی وجود ندارد، چه رسد به روستاها. مردم باید خودشان چاههای جذبی برای فاضلاب بزنند آنها نیز باید بپذیرند که واقعاً امکان اجرایی کردن سیستم جمعآوری فاضلاب در یک روستایی مثل فارسیان دشوار است و هزینه زیادی لازم دارد».
در نظام غارت و سرکوب و چپاول، هرگز پاسخی از جانب هیچ مسئول و کارگزاری شنیده نمیشود. غارتگران با انگیزه کسب درآمدهای توریستی و گردشگری و... معابر روستاها را سنگفرش میکنند، با همان انگیزه دوباره تخریب میکنند و زمانی که لولهها و زیرساختها آسیب میبیند و آلودگی به خانهها سرریز میشود میگویند: «مردم باید خودشان چاههای جذبی برای فاضلاب بزنند». مردم اما به تجربه دریافتهاند که رژیم وحشی و غارتگر فقط و فقط زبان زور میفهمد و در برابر ارادهٔ تغییر و خشم روزافزون کشاورزان و روستاییان بهسرعت عقب مینشینند.
مردم بهروشنی دریافتهاند که راهکار اساسی برای حل تمام مشکلات سیاسی و مسائل اجتماعی و زیستمحیطی و... همانا وحدت و اتحاد در برابر نظام پوسیدهٔ غارت و قتلعام است.