بیمه سلامت چیست؟
بیمه سلامت یا بیمه بهداشت و درمان، یکی از انواع بیمه است که با مالیات شهروندان و کمکهزینه دولتی برقرار میشود تا هزینه درمان فرد بیمهشده را هنگام بیماری پرداخت نماید. این هزینه میتواند شامل پیشگیری، درمان، توانبخشی و... باشد.
بیمه سلامت هیچ ربطی به بیمه بازنشستگی ندارد و صرفاً برای حفظ سلامت و تأمین درمان عموم شهروندان(شهری و روستایی) است.
بیمه در قانون آخوندی
بر اساس قوانین دیکتاتوری حاکم، هر ایرانی یا باید تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی باشد یا زیر چتر حمایتی بیمه سلامت قرار داشته باشد، هر ایرانیای حتی اگر بیکار هم باشد نباید و نمیتواند فاقد بیمه(یکی از این دو نوع بیمه) باشد.(نگاه کنید به تابناک ۳آبان ۹۶)
طبق اصل ۲۹ قانون اساسی آخوندی، تأمین دسترسی عادلانه به خدمات سلامت، از وظایف دولت است. طبق این ماده: «برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشکی بهصورت بیمه و غیره، حقی است همگانی، دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکبهیک افراد کشور تأمین کند».
سایر حمایتهای مکمل بیمه سلامت هم در اصول ۴۳، ۳۰، ۲۱ و ۳ قانون اساسی همین آخوندها تعریف و تجویز شدهاند.(نگاه کنید به قانون اساسی رژیم)
بیمه در دنیای واقعی آخوندها
با این مقدمات ضروری است نگاهی شود به ۲خبر که اخیراً و پشت سر هم، منتشر شدند:
روز یکشنبه ۶آبان ۹۷ وزیر بهداشت روحانی، حسن قاضیزاده هاشمی، اعلام کرد:
« بهرغم اینکه ۱۰میلیون نفر بهصورت رایگان بیمه شدهاند اما حدود ۶.۹درصد جمعیت کشور، فاقد پوشش بیمه هستند، این در حالی است که قرار بود هیچ فردی در ایران فاقد بیمه نباشد». وی افزود: «بهرغم اینکه سازمان خدمات درمانی از ۲۳سال قبل، تأسیس شد، اما یکی از ضعیفترین بخشها از نظر توجه و نه از نظر مدیریتی بوده است و با اینکه هزینهها و یارانههای نقدی در این زمینه پرداخت شده است، اما هنوز در قرن ۲۱ و بعد از گذشت ۵سال از اجرای طرح تحول سلامت، مشکلاتی در این بخش وجود دارد».
آمار ضدونقیض وزیر آخوندها
وزیر بهداشت روحانی در همان مصاحبه گفته است: «حدود ۴۵درصد از بیمهشدگان کشور تحت پوشش سازمان بیمه سلامت و ۴۸درصد تحت پوشش تأمین اجتماعی هستند و کمیته امداد یک درصد و نیروهای مسلح ۵.۸درصد جمعیت بیمهشده کشور را تحت پوشش دارند».
با نگاهی به آنچه که وزیر روحانی گفته، در حال حاضر دقیقاً ۹۹ و ۸دهم درصد جمعیت کشور تحت پوشش بیمه قرار داشته و تنها د۲دهم درصد از جمعیت ۸۰میلیونی ایرانیان زیرپوشش بیمه نیستند. یعنی حداکثر ۱۶۰هزار نفر از هموطنان ما بیمه نیستند و بقیه بیمه هستند.
اعداد متناقض وزیر؛ ۲دهم درصد یا ۶و ۹دهم درصد؟
ولی همین وزیر در همان مصاحبه میگوید:
« بهرغم اینکه ۱۰میلیون نفر بهصورت رایگان بیمه شدهاند، اما حدود ۶.۹درصد جمعیت کشور، فاقد پوشش بیمه هستند».
با این حساب تعداد هموطنانی که بیمه نیستند، نه ۱۶۰هزار نفر، بلکه بیشتر از ۵میلیون نفر میشوند!
۱۱۰میلیون نفر بیمهشده ایرانی!
درست یک روز پس از مصاحبه وزیر بهداشت و درمان خامنهای، یک روزنامه حکومتی دیگر به اسم دنیای اقتصاد از قول خبرگزاری حکومتی ایرنا نوشت: مدیرکل زیرساخت و امنیت سازمان بیمه سلامت ایران گفت:
«آمار و ارقام نشان میدهد در حال حاضر ۱۱۰میلیون نفر در کشور زیر پوشش بیمه هستند در حالی که جمعیت کشور حدود ۸۰میلیون نفر است!
محمدرضا نظری، مدیرکل زیرساخت و امنیت سازمان بیمه سلامت، روز پنجشنبه در آیین گرامیداشت هفته بیمه سلامت در بیرجند افزود: «انبوهی از افراد، از خدمات ۲ یا ۳سازمان بیمهگر استفاده میکنند».
وی با تأکید بر اینکه نیازمند آمار، داده و افزایش قدرت کارفرمایی هستیم گفت:
«تا زمانی که اطلاعات درستی در ارتباط با خدمات قابلارایه یا ارایهشده به شهروندان نداشته باشیم با تأخیر میتوان تصمیمات لازم را در سطح جامعه اجرا کرد».
۱۱۰میلیون ایرانی بیمه شدهاند و نزدیک به ۶میلیون دیگر باقی ماندهاند!
دزدبازاری به اسم نظام ولایت فقیه
تنها نگاهی سرسری به همین ۲خبر و آنچه که برای حفظ سلامت و بهداشت ایرانیان باید انجام میشد و نمیشود، گویای همه واقعیت است.
واقعیتی که در ۲خبر به فاصله ۲۴ساعت نشان میدهند آخوندها جلوی چشم ملت، برای ۱۱۰میلیون نفر، حق بیمه از صندوق دولت یا همان خزانه و بیتالمال عمومی برداشت کرده و معلوم نیست به کجا و جیب چه کسی سرازیر میکنند؟ و مردم برای یک قرص ساده سرماخوردگی یا یک بخیهزدن معمولی، پشت در بیمارستانها انتظار میکشند و بهقول شهید خسرو گلسرخی، دختر رحمان از یک تب ساده میمیرد.
همه چیز نشان میدهد که داستان مردم ما و حکومتهای این سرزمین، از دیکتاتوری قبلی تا دیکتاتوری فعلی به همان سان که بود، ادامه دارد!
داستانی که تنها با سرنگونی این دیکتاتوریهای فاسد و رویکار آمدن یک حاکمیت ملی و مردمی، پایان مییابد. تا آن زمان نه قیام را سر بازایستادن است و نه هیچ درنگی برای فرونشستن:
در من عقاب منقلبی هست
هرگز ز خستگی نرانده سخن
هرگز: نگفته آری
از من مخواه فرود آیم...(گلسرخی)