728 x 90

حاکمیت ایران سوز؛ بحران در میادین مشترک نفت و گاز ایران

بحران در میادین مشترک نفت و گاز ایران
بحران در میادین مشترک نفت و گاز ایران

کشور عزیز مان ایران به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، یکی از بازیگران اصلی انرژی در جهان است. کشور ما ۱۰ درصد از ذخایر نفتی و ۱۸ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. ۴۲ درصد ذخیره گاز ایران با عربستان، کویت، آذربایجان، ترکمنستان و قطر و ۱۴ درصد ذخیره نفت با کشورهای عربستان، آذربایجان، امارات و عراق مشترک است.

در یک بیان جزئی‌تر «ایران دارای ۳۰ میدان هیدروکربوری مشترک اعم از نفت و گاز با کشورهای عراق، عربستان، کویت، قطر، امارات متحده عربی، عمان و ترکمنستان است که ۱۳ میدان در آب‌های خلیج‌فارس، ۲ میدان در دریای خزر و ۱۵ میدان در خشکی قرار گرفته است. پارس جنوبی، بزرگ‌ترین میدان گازی جهان و میدان نفتی عظیم آزادگان از میادین نفتی بزرگ جهان در این لیست قرار دارند» (جامعهٔ اندیشکده‌ها. ۱۰شهریور ۱۴۰۱).

با این توصیف بخش قابل توجهی از ذخایر نفت و گاز ایران در میادین مشترک قرار گرفته است. این مخازن از لحاظ زمین شناسی، یکپارچـه و از لحـاظ مالکیت، مشترک هستند. کشورهای همسایه نظیر قطر، عراق و عربستان سعودی با سرعتی خیره‌کننده در حال بهره‌برداری از این میادین هستند، اما در ایران با وجود حاکمیتی ضدایرانی و بی‌اعتنا به مصالح و منافع مردم ایران سیاست مشخصی برای بهره‌برداری از این سرمایه‌های ملی وجود ندارد.

 

میادین مشترک؛ فرصت‌های از دست‌رفته

یکی از مهم‌ترین میادین مشترک ایران، میدان گازی پارس‌جنوبی است که با قطر به اشتراک گذاشته شده است. این میدان که بزرگ‌ترین میدان گازی جهان محسوب می‌شود، نزدیک به ۷۰ درصد گاز تولیدی ایران را تأمین می‌کند. افت فشار گاز در بخش ایرانی این میدان، زنگ خطر جدی برای آینده انرژی کشور به صدا درآورده است. قطر با سرمایه‌گذاری گسترده و استفاده از فناوریهای پیشرفته، توانسته است بخش عمده‌یی از ظرفیت این میدان را بهره‌برداری کند. در مقابل، حاکمیت آخوندی به دلیل سیاست‌های ایران سوز و بی‌کفایتی در حفظ و توسعه منابع ملی، اهتمامی به این موضوع نداشته است.

در میادین نفتی مشترک دیگر نظیر میدان آرش، وضعیت حتی وخیم‌تر است. کشورهای عربستان و کویت به‌سرعت در حال پیشروی در این میدان هستند. در میدانهای غرب کارون نیز عراق با عقد قراردادهای کلان با شرکت‌های بین‌المللی، بهره‌برداری از منابع مشترک را به اوج رسانده است. این در حالی است که حاکمیت ایران‌فروش آخوندی هنوز نتوانسته است برنامه‌یی مشخص و عملیاتی ارائه دهد.

 

فرآیندهای اداری و طولانی بودن صدور مجوز

یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت کشورهای همسایه در توسعه میادین مشترک، دیپلماسی فعال انرژی است. فاشیسم دینی حاکم بر ایران نتوانسته است روابط دوجانبه و مبتنی بر صلح و همجواری با کشورهای همسایه برقرار کند. آنچه در سیاست‌های این رژیم برجسته بوده تلاش برای دخالت در امور کشورها از طریق بال و پر دادن به نیروهای نیابتی بوده است. از آنجا که برنامه و سیاست و اراده‌ای برای توسعهٔ میادین نفتی مشترک در حاکمیت وجود ندارد، تلاش‌های متفرقه در این زمینه به شکست انجامیده است.

بر اساس اظهارات عرفان افاضلی، دبیرکل فدراسیون صنعت نفت، یکی از دلایل اصلی عقب‌ماندگی ایران، پیچیدگی فرآیندهای اداری و طولانی بودن صدور مجوزها است. وی تأکید می‌کند که بدون بازنگری در این روندها و تسهیل شرایط برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، نمی‌توان انتظار پیشرفت در توسعه میادین مشترک را داشت. البته او نمی‌گوید که در ایران بخش خصوصی مستقل وجود ندارد و آنچه تحت عنوان «بخش خصوصی» عنوان می‌شود، مافیای وابسته به حاکمیت است.

 

سیاست‌های فاسد و مدیریت ناکارآمد

فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی، معتقد است که عقب‌ماندگی ایران در توسعه میادین مشترک، نتیجه مستقیم سیاست‌های نادرست حاکمیت است. او تأکید می‌کند که کشورهای همسایه با استفاده از تکنولوژی روز و سرمایه‌گذاری خارجی، به‌سرعت از ایران پیشی گرفته‌اند. در حالی که ایران [بخوانید حاکمیت ایران‌ستیز آخوندی] هم‌چنان درگیر حل مسائل ابتدایی نظیر تعیین مرزهای دقیق و قراردادهای بهره‌برداری است.

 

تکنولوژی‌های روز و دانش فنی

یکی از عوامل کلیدی در توسعه میادین مشترک، استفاده از فناوریهای پیشرفته و دانش فنی است. قطر با سرمایه‌گذاری در فناوریهای فشارافزایی، توانسته است افت فشار در میدان پارس‌جنوبی را مدیریت کند. در حالی که نظام ولایت فقیه هم‌چنان در تلاش است تا تجهیزات فشارافزایی مناسب برای فاز ۱۱ این میدان را در داخل تولید کند. این تأخیرها نه تنها بهره‌وری را کاهش داده، بلکه باعث شده است تا فرصت‌های اقتصادی و استراتژیک از دست برود.

یادآوری می‌کنیم که این تأخیرها ریشه در سیاست و ایدئولوژی فاشیسم دینی دارد. اولویت این حاکمیت همواره ارتقاء صنعت پهپاد و موشک‌سازی و تلاش برای دستیابی به بمب اتمی بوده است. در این زمینه با صرف هزینه‌های کلان دانش و تکنولوژی مربوط به آن را از طرق غیرقانونی به‌دست آورده است.

 

«وضعیت قرمز و شرایط اضطراری»

عدم توسعه میادین مشترک، پیامدهای جدی برای اقتصاد ایران دارد. کاهش درآمدهای نفتی و گازی، علاوه بر تأثیر مستقیم بر بودجه کشور، موجب تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی می‌شود. از سوی دیگر، از دست رفتن منابع مشترک به نفع کشورهای همسایه، جایگاه ایران را در بازار انرژی جهان تضعیف می‌کند.

ادامه وضعیت کنونی تنها به زیان نسل‌های آینده تمام خواهد شد و فرصت‌های طلایی برای بهره‌برداری از منابع عظیم انرژی ایران را از بین خواهد برد.

به گفتهٔ فرزین سوادکوهی «تردیدی نیست که توسعه میادین مشترک باید در اولویت قرار بگیرد زیرا شرایط امروز انرژی در کشور، یک وضعیت قرمز است. ما در شرایط اضطراری هستیم... هر چقدر این موضوع به‌عقب رانده شود، زیان آن متوجه نسل‌های بعدی خواهد بود.» (جهان صنعت. ۲دی ۱۴۰۳)

***

با توجه به آنچه که گفته شد، آیا برای نجات ایران و سرمایه‌های ملی آن و سرنوشت نسل‌های آینده، چاره‌ای به‌جز واژگون‌سازی این حاکمیت ضدایرانی وجود دارد؟

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5ba643d2-ec62-4440-99ad-532590f523a0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات