هر از گاهی تابوتهایی را در شهرها میگردانند. گفته میشود که درون آنها بقایای قربانیان جنگ است. مأموران بر گردش جمع میشوند، اشک میریزند و عزاداری میکنند. هدف اما تشییع مردگانی نیست که قربانی یک جنگ ضدمیهنی بودند. هدف قدرتنمایی یک اقلیت رو به اضمحلال است تا به خود و به جامعهیی که آن را به زیر ستم خود کشیدهاند نشان دهند، هنوز منسجم، پرقدرت، و پر سروصدا هستند؛ طبلهای توخالی قبل از ترکیدن همیشه اینطور خود را نشان میدهند.
هر از گاهی در تظاهرات اعتراضی، در بحبوحهٔ قیامها و به میدان آمدن نسل شورش و قیام، چند نفر پیدا میشوند، ابتدا چفیهها را از گردنهایشان بازمیکنند سپس به نزدیک جمعیت میروند و شعار میدهند: «رضا شاه، روحت شاد». کسانی که از قبل آمادهاند از آنها فیلم میگیرند و پس از کمتر از یک دقیقه که شعار دادن این جماعت تمام میشود، خبرها و تصاویر آن شعار از رسانههای استعماری و دوستان آنها در داخل کشور یعنی همان رسانههای ارتجاعی سر درمیآورند.
در ادامه کارشناسان آن رسانههای استعماری به تحلیل و بررسی آن شعار میپردازند. آنها از یک شعار که توسط چند مأمور داده شده است، نتایج سیاسی و اجتماعی میگیرند. در تحلیلهایشان نشان میدهند که در برابر ارتجاع مذهبی، جامعه رغبتی قابل توجه به ارتجاع سلطنتی پیدا کرده است.
در ادامه رئیس همان مأموران(خامنهای یا رئیسی یا هر دو) به صحنه میآیند و به ارتجاع سلطنتی دشنام میدهند.
ارتجاع و استعمار بر سر چیزی شروع به دعوا میکنند که مأموران ارتجاع حاکم بهعنوان یک شو چندشآور در صحنه اجرا کردهاند.
پس از پراکنده شدن آن مأموران، پس از دود و دم بسیار آن رسانههای استعماری آنچه بر جای میماند استمرار قیام است؛ نسل بیشتری به خیابان میآید. سپاه و رأس رژیم را در شعارهایش نشانه میگیرد. خواستار سرنگونی تمامیت ولایت فقیه میشود.
آنهایی که تابوتهای خالی را حمل میکردند، یعنی همانهایی که برای بقای شاه موجود(خامنهای)، شاه اسبق(رضا شاه) را از گور تاریخیاش بیرون کشیدهاند، منتظر میمانند تا خط و فرمان بعدی به آنها داده شود. فرمانی که بهطور دقیق از جنس به رگبار بستن نسل قیام در آبان ۹۸، انداختن کرونا به جان بیش از نیم میلیون از طبقات محروم و سرکوب قیام نان است.
در آنسوی ماجرا اما نسلی که به خیابان آمده است، در انتظار آن مأموران ایستاده است تا آنها را با شعار «بسیجی برو گمشو» و «ولایت، سلطنت، دو چهرهٔ جنایت»، هر چه زودتر از صفوف قیام بیرون و آنها را روانهٔ همانجایی که باید، کند.