تحولات در رابطه با رژیم شتاب گرفته و رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد روز دوشنبه تحریمهای جدیدی علیه رژیم اعمال میکند. بحث و گفتگو دربارهٔ احتمال اقدام نظامی علیه رژیم نیز کماکان بسیار زیاد است. در همین حال رژیم نسبت به روند تحولات ابراز رضایت کرده و از راهگشایی به نفع خودش صحبت میکند. ادعایی که بیپایه بودن آن را میتوان با مروری بر واقعیتهای صحنه سیاسی دریافت.
این ادعای رژیم تا کجا واقعیت دارد؟
این تحریمها چه مواردی را شامل میشوند؟
البته تاکنون منبع معتبری موضوع تحریمهای جدید را اعلام نکرده و بهگفته مقامات آمریکا روز دوشنبه ۳تیر همه چیز روشن میشود.
ادامه سیاست استمرار فشار
رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد روز دوشنبه ۳تیر ۹۸تحریمهای جدیدی علیه رژیم اعمال میکند. روشن است که سیاست آمریکا همچنان تشدید فشار بر رژیم از طریق تشدید تحریمهای اقتصادی است. تحریمهایی که تا همین نقطه رژیم را به نقطه خفگی رسانده است.
روحانی بارها اعلام کرده «در ۴۰سال گذشته هیچگاه فشارها تا این اندازه علیه رژیم شدید نبوده»!
زنگنه وزیر نفت نیز گفت «وضعیت کنونی ما بدتر از شرایط جنگ ۸ساله است. چرا که دستکم آن سالها میتوانستیم نفت بفروشیم و پولش را هم دریافت کنیم اما اکنون نه میتوانیم نفت بفروشیم و نه اگر بفروشیم میتوانیم پولش را دریافت کنیم»!
نگاهی به بودجه سال ۹۸رژیم هم بهخوبی گویای این خفگی است. رژیم در این بودجه روی فروش یک و نیم میلیون بشکه نفت در روز حساب کرده بود. علت هم این بود که «خیال» میکرد آمریکا معافیت چند کشور را ادامه میدهد. اما آمریکا در اردیبهشتماه تمام معافیتها را لغو کرد. تنها ۳هفته بعد از لغو معافیتها خبرگزاریها، از جمله رویترز گزارش دادند که فروش نفت رژیم به زیر ۴۰۰هزار بشکه در روز سقوط کرده است.
گزارشهای بعدی هم حاکی بود که این میزان نیز با شتاب به سمت صفر میل میکند. تا جاییکه روحانی که تا پیش از آن میگفت ۷راه برای دور زدن تحریمها داریم و اگر یک راه را ببندند، ۶راه دیگر هنوز هست، در دیدار با گردانندگان رسانههای رژیم گفت: «وضعیت اونقدر خرابه که یک کشتی ما ۱۰روزه در آبها سرگردانه و برای پهلوگیری در بندر یک کشور کوچک، آمریکا مستمر با وزارتخارجه اون کشور در تماسه».
روحانی در یککلام گفت به نقطه خفگی رسیدیم.
پس از آن تحریم فلزات و پتروشیمی هم اضافه شد.
پس در چنین وضعیتی هنگامی که دولت آمریکا اعلام میکند تحریمهای گسترده دیگری هم در راه است، در واقع وضعیت خفگی را برای رژیم بسیار سختتر میکند.
کنکاشی در یک تناقض
با تمامی این اوصاف از یکسو از وضعیت خفگی و تشدید شرایط بحرانی رژیم صحبت میشود اما همزمان و از سوی دیگر سران و رسانههای رژیم از روند تحولات ابراز رضایت کرده و آشکارا میگویند طی چند روز اخیر راهگشاییهایی برای رژیم شده است!
حقیقت چیست؟
واقعیت اینکه تمام ابراز رضایتها و راهگشاییهایی که رژیم از آنها صحبت میکند، عطف به یک موضوع هستند و آنهم اینکه آخوندها موفق شدهاند در منطقه یک فقره لگدپرانی تروریستی انجام دهند:
یک پهپاد غیرمسلح را بزنند، اما در مقابل پاسخ نظامی دریافت نکنند! یعنی از اینکه آمریکا پاسخ نظامی نداده، همین را به حساب پیروزی خودشان میگذارند.
اما اینکه دولت آمریکا در این مورد دست به اقدام نزده، در رابطه با سمت و سوی شتابان تحولات علیه رژیم، چیزی را کم نمیکند. کما اینکه همانطور که دیدیم، آمریکا جواب نظامی نداده است، ولی تحریمها را تشدید کرده است.
مشخصا روحانی چند بار گفته «جنگ اصلی، جنگ اقتصادی است و نه نظامی»!
اما جدای از این، در یک بررسی سیاسی و علمی، در یک حالت میتوان گفت ادعای رژیم درست است و روند شرایط به نفع رژیم است و آنهم هنگامی که رژیم به هر ترتیبی (از جمله با جفتکپرانیهای پاسداریـ تروریستی در خلیجفارس) توانسته باشد سیاست رسمی دولت آمریکا، یعنی سیاست فشار حداکثری را منحرف کند یا دستکم روند آن را آهسته کند.
البته چنین اتفاقی نیفتاده است. آنچه بهطور واقعی تا این نقطه نصیب رژیم آخوندی شده تشدید تحریمها است.
علت ابراز رضایت رژیم چیست؟
علت شادی رژیم اساساً به دست آوردن دستمایهای بهمنظور مصرف داخلی برای جلوگیری از ریزش بیشتر پاسداران است.
چرا که بهرحال سیاست فشار حداکثری، جدای از خفگی اقتصادی، یک تاثیر ویرانگر دیگرش روی رژیم روحیه باختگی پاسداران و بسیجیها هست.
بیجهت نیست که خامنهای در چند رشته سخنرانیش تأکید کرد: نترسید، نگران نباشید، از دشمن وحشت نکنید... حتی گفت: مسئولان نترسند، نگران نباشند.
حتی پیش از آن روحانی نیز گفته بود نیمی از وزاری کابینهاش ناامید هستند. یعنی بریدهاند!
به همین علت رژیم برای روحیه دادن به نفراتش خودداری آمریکا از حملهٔ نظامی را، در تبلیغاتش میخواهد به حساب قدرت خودش بگذارد.
نگاهی به یک سؤال
با این اوصاف آیا نمیتوان گفت گرچه رژیم توفیق اقتصادی پیدا نکرد، اما دست کم موفقیت سیاسی به دست آورد؟!
در پاسخ این مورد نیز باید معین کرد که: شاخص موفقیت سیاسی چیست؟
اصلیترین بحران سیاسی رژیم در بعد بینالمللی انزوای شدید است.
در صورتی میتوان گفت توفیق سیاسی که این انزوا اندکی کم شده باشد یا حداقل به میزانی تعدیل شده باشد.
آیا بهعنوان مثال میتوان گفت: در اروپا شکافی به نفع رژیم ایجاد شده است؟
یا برعکس؟!
اکنون انگلیس و آلمان آشکارا مواضعشان را به سمت آمریکا و برضد رژیم جهت داده و حتی در رابطه با انفجار نفتکشها بهروشنی گفتهاند کار، کار رژیم است!
فرانسه هم که جلوتر از همه اعلام کرده:
- برجام ناقص است
- محدویت اتمی باید همیشگی باشد!
- موضوع موشکی باید وارد توافق گردد!
- رژیم باید از دخالت منطقهیی دست بردارد.
و اینها همه یعنی ۳شرط جدی از ۱۲شرط آمریکا.
آیا رژیم توانسته طی این مدت که بحث از دستاورد میکند، صرفاً بهعنوان مثال:
- روسیه و چین را رودرروی آمریکا به نفع خودش قرار بدهد؟
- یا برعکس! آنگونه که آخوندها میگویند: روسها و چینیها از پشت به ما خنجر زدند! پوتین رسماً گفت از دست ما کاری ساخته نیست، چین هم تماماً به تحریمها گردن گذاشت.
بنابراین عالم واقعی بهروشنی به هر ناظری میگوید:
خبری از توفیق سیاسی نیست.
علت عدم پاسخ نظامی به اقدامات تروریستی رژیم
آیا علت خوشحالی رژیم این است که فقط از اینکه لگدپرانی تروریستی کرده، اما پاسخ نظامی دریافت نکرده، شادمانی میکند؟ البته که این هیچ ربطی به توفیق سیاسی و اقتصادی ندارد و حتی باعث شد روند تحولات در این زمینهها با شتاب علیه رژیم تشدید گردد.
اکنون گروهی از تحلیلگران استدلال میکنند اگر پاسخ مناسبی به رژیم داده نشود، رژیم به این نتیجه میرسد که دستش در ادامه کارهای تروریستی باز است.
این گروه تأکید میکنند طرفهایی که مانند اروپاییها میگویند بر اثر اقدام و حملهٔ نظامی تنش در منطقه بالا میگیرد و اوضاع از کنترل خارج میشود، عملاً آب به آسیاب تروریسم رژیم میریزند. چرا که آگاهانه یا ناآگاهانه در نظر نمیگیرند آنچه که تنش در منطقه را بالا خواهد برد، تروریسم این رژیم است. همانطور که طی ۲-۳هفته گذشته جهان نظاره کرد.
این حرف را هم البته مقاومت ایران سالهاست تأکید کرده و اعلام کرده که تنها راه در برابر این رژیم قاطعیت است. اگر در برابر این رژیم قاطعیت بکار گرفته شود، واپس میتمرگد. اما اگر به بهانه تعامل یا هر بهانه دیگری شکافی در قاطعیت گذاشته شود، رژیم پیشروی کرده و وحشیگریهایش ادامه میدهد.
چند نمونه از هشدارهای مریم رجوی
خانم رجوی طی سالهای اخیر بالاترین سطوح سیاسی جهان را به اعمال قاطعیت در برابر رژیم فراخوانده است. از جمله روز ۳۱شهریور۹۵، درست زمانیکه دنیای مماشات با رژیم برجام را امضا کرده بود، در مصاحبه با اسکای نیوز گفت:
«این رژیم بهرغم اینکه ادعا میکند که قدرت دارد، بهغایت شکننده و لرزان است، هرجا که جلوی آن قاطعیت بخرج داده شده وادار به عقبنشینی شده است، یک زبان را میفهمد که زبان زور است»
مریم رجوی در ۲۲مهر۹۷گفت:
«آخوندها بارها گفتهاند که پیروزی در ارعاب است. در نتیجه، تحمیل سکوت به دولتهای غرب یک دستاورد مهم برای آنهاست...آنها با تروریسم میخواهند جهان را به سکوت و تسلیم بکشانند. پاسخ آنها قاطعیت است. سیاست مسئولانه نسبت بهصلح و امنیت جهان همین است».
بهطور مشخص در فردای برجام خانم رجوی ضرورت قاطعیت و برچیدن کامل بساط غنیسازی توسط "فاشیسم مذهبی" را خاطرنشان و تأکید کرده بود که:
«ضرورت خلع ید از رژیم در سراسر خاورمیانه» باید «بهعنوان یک اصل بنیادین در هر گونه توافقی وارد شود» و «توافقی که حقوقبشر مردم ایران را نادیده بگیرد، تنها مشوق سرکوب و اعدامهای بیوقفه از جانب این رژیم و لگدمال کردن حقوق مردم ایران است».
چنین رهنمودهای روشنی هم ناشی از شناختی است که مقاومت ایران از این رژیم دارد و همینطور تجربه رویارویی ۴۰ساله با آن.
بنابراین کسانی که این روزها دوباره جهان را از قاطعیت در برابر رژیم پرهیز میدهند، آنهم به بهانههای مختلف، در اصل زمینه را برای کشتار، تروریسم و بحرانهای بیشتر در منطقه آماده میکنند. اما حرف مقاومت ایران این است که:
«سیاست درست، قاطعیت در برابر این رژیم است و اگر قاطعیت باشد، آخوندها واپس میتمرگند.