مسعود پزشکیان هرازگاهی همچون امامان جمعهی حکومتی، وقتی که تضادهای اجتماعی، روشنگریهای سیاسی و نیز افشاگریها علیه رژیم بالا میگیرند و بازتاب داخلی و بینالمللی مییابند، باب «ما قربانی ترور هستیم» را باز میکند:
«میخواهند بگویند ما تروریست هستیم. ما قربانی ترور هستیم. شاهدان زنده اینجا هستند؛ نهفقط اینها، بیش از ۲۳ هزار نفر رو تو این مملکت این نامردها ترور کردند. از بهترینهای این مردم از جان به کفترینها، از خودگذشتهترینها، از فداکارترینها، از داناها؛ اونهایی که میخواستند برای این مملکت افتخار خلق کنند، افتخار بیافرینند. این نامردها، اینهایی که پرچم ذلالت رو بهدست گرفتند و نمیخوان مردم ما رشد کنند و خارجهاند.» (تلویزیون حکومتی شبکه خبر، ۲۰ فروردین ۱۴۰۴)
فرار از بیان اصل موضوع در دو جبهه
طبق سیاق ثابت فرافکنیهای تبلیغاتیِ نظام و کارگزاران آخوندی که ۱۷ هزار را علم میکنند، پزشکیان و دیگر کارگزاران نظام ضمن همین منظور، هیچموقع سراغ اصل موضوع در دو جبههی رودرروی هم طی ۴۶ سال گذشته نمیروند. آنچه پزشکیان گاهبهگاه بر سر آن صدایش را بلند میکند، مثل تمام نمونههای هیاهوفکنی، فرافکنی و عوامفریبی، ایز گم کردن و کم آوردن در مقابل حقانیت و مشروعیت یک مبارزهی منطبق بر اصول منشور حقوق بشر بینالملل است. از بهار سال ۱۳۵۸ بهبعد، مجاهدین و طیف همراهشان خواستار آزادی و دموکراسی بودند، خمینی و همراهانش خواستار سلطنت مطلقهی فقیه. همین! اصل موضوع این بود که پزشکیان با تأسی از عوامفریبیِ «امام بزرگوار»ش و «مقام معظم رهبری»اش جرأت نمیکند به اصل موضوع اشاره کند.
صفتها گواه ماهیتها
دربارهی ماهیت «بهترینها و داناهای این مردم» که پزشکیان بهعنوان «قربانیان ترور» سرداد، کافیست که او نگاهی به وارثان همان «بهترینها و داناها» در وضعیت هماکنون کارگزاران نظام بیندازد که مردم ایران در خیابانهای شهرهای ایران صفات دقیقشان را فریاد زدهاند و میزنند:
«حسینحسین شعارشون ــ دروغ و دزدی کارشون / اسلامو پله کردن ـ ملتو ذله کردن / دولت جنایت میکند ــ مجلس حمایت میکند / ملت گدایی میکند ــ آخوند خدایی میکند / پاسدار رذل و اوباش ــ منتظر قیام باش / بسیجی بیشرف / و...»
آیا این صفتها که یک ملت تجربهی عینی و شهودی از آنها کرده است، گویای چارچوب فکری و مشخصههای ایدئولوژیک و رفتاریِ یک نظام و ساختار با پیشینههای آن در هیأت مقامات و کارگزاران سابق و فعلیاش نیستند؟
تجربههای مردم در شناخت صفتها
این صفتها را مردم ایران بهمرور که حاکمیت آخوندی را تجربه کردهاند، دریافتهاند. مجاهدین هم صفات رأس و بدنه و ساختار این نظام را بهمیزانی که از همان سال ۱۳۵۸ تجربه کردند، زودتر شناختند؛ چرا که شناخت، محصول میزان تجربهی آدمی در مواجهه با نمودهای هستیِ اجتماعی و طبیعی است. این اصل علمی چنین میگوید که هر کس با تضادها و موانع زمانهاش بیشتر مبارزه میکند، نمود و ماهیت آن تضاد را بهتر، جامعتر و زودتر خواهد شناخت. مثلاً مجاهدین بارها گفتهاند که «افعیِ ولایت فقیه، کبوتر نمیزاید». این عبارت اگرچه یک موضعگیریِ سیاسیست، ولی جوهر و اصل آن بیان علمیِ یک شناخت جامع و تاریخی از نمود و ماهیت ساختاری متکی بر ولایت فقیه و تبعات سیاسی و اجتماعیِ آن است.
گذشتهی پرسشگر و روشنگر
لازم است برای نسلهای بعد از دههی ۶۰ و آنان که مخاطب «۱۷ هزار، ۱۷ هزار ترور» تبلیغات نظام و تکرار «قربانی ترور بودن نظام» توسط پزشکیان بوده و هستند، نگاهی به گذشته بکنیم تا روشن باشد که مبارزهی مشروع و قانونیِ مسلحانهی مجاهدین خلق با ارتجاع انحصارطلب و تمامیتخواه مسمی به «جمهوری اسلامی»، به چه علت و در پی چه مراحلی اتخاذ شد. چرا هیچیک از مقامات رژیم و مستندهای تلویزیونیِ نظام، هرگز به سراغ تاریخچه و پیشینهی ۳۰ خرداد نمیروند؟ چرا صدها سند حقوقی، قضایی، سیاسی و مدنی که مجاهدین در فاصلهی بهار ۵۸ تا خرداد ۶۰ به مقامات نظام دادند تا علت بستن راه فعالیت مجاهدین و کشتن آنها رسیدگی و پاسخ داده شود، ارائه نمیشوند؟
نظر پزشکیان چیست؟
به چکیدهی روند جان بهلب رساندن آزادیخواهان و خواهندگان حیات مسالمتآمیز سیاسی و اجتماعی توسط خمینی و بهشتی و حاکمیت آخوندها توجه کنید تا روشن باشد که چرا مرحلهی ناگزیر مبارزهی مسلحانه طبق منشور حقوق بشر، یک حق ملی و ضرورت اجتنابناپذیر شد و هماکنون هم پس از قیامهای مسالمتآمیز و سرکوبشده، اجتنابناپذیر شده است:
نظر پزشکیان دربارهی این حرف خمینی که در تابستان ۱۳۵۸ گفت «ما باید از اول چوبههای دار را برقرار میکردیم، ما باید از اول قلمها را میشکستیم»، چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی شعار خمینی یعنی «حزب فقط حزبالله» و «مخالفت با ولی فقیه، مخالفت با امام زمان است»، چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی این حرف خمینی چیست که گفت «اگر همهی مردم یک حرف بزنند و ولی فقیه با آن مخالف باشد، حرف ولی فقیه اصل است»؟
نظر پزشکیان دربارهی خواستهی کشتن هر مخالف ولایت فقیه که در تبلیغات رسمیِ حکومت با فریاد «مرگ بر ضد ولایت فقیه» اعلام میشود چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی کشتن دختران و پسران فروشندهی کتاب و نشریه توسط بسیجیها و پاسداران در سالهای ۱۳۵۸ و ۵۹ چیست؟ تمام آن فعالیتها جواز قانونی داشتند.
نظر پزشکیان دربارهی آتش زدن نشریات قانونیِ گروههای سیاسی توسط چماقداران سازماندهیشده و پاسخ ندادن قوهی قضاییه و دادگستریِ وقت به شکایات گروههای سیاسی چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی حملهی بسیجیها و پاسداران به ستادها و اماکن گروههای سیاسی و تخریب و اشغال آنها چیست؟ ساختمانهایی که جواز قانونی داشتند و همواره تقاضای بازدید ارگانهای مربوطه هم داده شده بود.
نظر پزشکیان دربارهی جلوگیری از ورود نمایندهی انتخابشده به مجلس در اسفند ۱۳۵۸ که کاندید مجاهدین و نمایندهی هزاران ایرانی بود، چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی حمله و هجوم چماقداران و لمپنهای حکومتی به تجمع و میتینگ گروههای سیاسی و در مواردی کشتن شرکتکنندگان در سال ۱۳۵۸ و بهار ۵۹ چیست؟ تجمعها و گردهماییهایی که وزارت کشور جواز برگزاری آنها را داده بود. نظر پزشکیان دربارهی پاسخ ندادن خمینی، وزارت کشور و قضاییه به شکایات مجاهدین و دیگر گروههای سیاسی پیرامون این نمونه از تهاجمها و کشتارها چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی بستن تمام راههای فعالیت مسالمتآمیز و قانونیِ باورمندان متفاوت با باور حاکمیت در بهار ۱۳۶۰چیست؟
توجه ۱ ــ با استناد به همین چند نمونه، اگر گروهی بخواهد طبق منشور حقوق بشر و در چارچوب قانون اساسی، از حق آزادی فعالیت برخوردار باشد و حکومت تمام راهها را بهرویش ببندد و از او فقط تسلیم یا مرگ بخواهد، و آن گروه نخواهد تسلیم بشود، چه کار باید بکند؟ منشور حقوق بشر برای چنین وضعیتی چه راهی پیش پای مردمان گذاشته است؟ آیا جز قیام، خیزش، خشم، خروش و توسل به ابزار مشروع برای نبرد با دیکتاتور تمامیتخواه عقیدتی و سیاسی و اقتصادی؟ اسم این مبارزه، «ترور» است؟ اگر این «ترور» است، پس هیتلر هم حق داشت که علیه مبارزان استقلالطلب و آزادیخواه کشورهایی که اشغال کرد، مدعی تروریست بودن آنها شود.
ادامهی نظرخواهی از پزشکیان
نظر پزشکیان دربارهی تجاوز پاسداران و بازجوها به دختران، قبل از اعدام در دههی ۶۰ و پس از آن، چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی پنهان نگهداشتن محل مزار اعدامشدگان دههی ۶۰ ــ خاصه قتل عامشدگان تابستان ۶۷ ــ از خانوادههایشان چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی ۴۶۷ ترور مخالفان در خارج کشور با هدایت رفسنجانی و فلاحیان ــ که اسناد آن افشا شد ــ چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی خدانور لجهیی چیست که پاسداران ولایتمدار، دست و پای او را ساعتها به میلهیی بسته و سپس کشتند؟ [رفتاری که مظلومیت جگرسوز خدانور، وجدان اکثریت مردم ایران و هزاران غیر ایرانی را در جهان برانگیخت و برای او در شهرهای ایران و جهان یادبودها برگزار کردند.]
نظر پزشکیان دربارهی کشته شدن زنها و دخترها و از هم پاشیدن برخی خانوادهها بهخاطر گشت رسمی و غیر رسمی ارشاد [زیر نظر و تأیید «مقام معظم رهبری»] طی چهار دهه چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی انداختن پیکر دهها تن از شهدای قیام ۱۴۰۱ در رودخانهها توسط پاسداران و نیروی انتظامیِ تحت امر «مقام معظم رهبری» چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی بر عهده نگرفتن مسؤلیت کشتن ۱۵۰۰ تن از قیامکنندگان آبان ۱۳۹۸ و کشتهشدگان قیامهای قبل و بعد از آن توسط حاکمیت چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی تخریب خانههای مردم بینوا بر سرشان و نابود کردن تمام زندگیشان توسط پاسداران ولایتمدار و با تأیید «مقام معظم رهبری» چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی تهی کردن دانشگاهها از استادان سابقهدار، اخراج دانشجویان غیر باورمند به نظام و پر کردن دانشگاهها با بسیجیهای نظام چیست؟ نظر پزشکیان دربارهی اجبار به فرار مغزها از ایران بههمین دلایل چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی فاصلهی حیرتانگیز طبقاتی در نظام ولایت فقیه ــ که کارشناسان خود نظام میگویند در تاریخ ایران بینظیر است ــ چیست؟ نظر پزشکیان عطف به همین فاصلهی طبقاتی که موجب شیوع انواع فساد و تباهی فرهنگ و اخلاق شده است، چیست؟
نظر پزشکیان دربارهی دستچین کردن تمام نمایندگان مجلس توسط شورای نگهبان نمایندهی «مقام معظم رهبری» و بستن راه تنفس سیاسی برای تمام غیر باورمندان به عقیده و سیاست نظام، چیست؟
توجه ۲ ــ عطف به همین چند نمونه که مربوط به همهی مردم ایران میشود، آیا حاکمیت آخوندی راهی جز قیام، خیزش، خروش، خشم و توسل به ابزار مشروع برای برانداختن ولی فقیه، اصولگرا، اصلاحاتی و تمام نگاهدارندگان نظام، باقی گذاشته است؟ مگر شاهد نیستیم که وقتی در همین سالها و ماهها مهرههای نظام ــ با ویژگیهایی که اشاره شد ــ بهکیفر میرسند، بیش از ۹۰ درصد مردم ایران در شبکههای اجتماعی ابراز خرسندی میکنند؟
بنابراین آنچه از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا کنون در برابر رژیم ولایت فقیه جریان دارد، نهتنها «ترور» نیست، بلکه مبارزهیی قانونی و مشروع پس از بارها اتمام حجت با خمینی و خامنهای بوده است و ادامه دارد.
توجه ۳ ــ بر طبق فراخوان مجاهدین خلق ایران، پزشکیان هم میتواند این ادعاهایش را همراه با خامنهای و کل پروندههای «۱۷ هزار» و «دادگاه ۱۰۴ نفر»، به دادگاه بینالمللی بیاورد تا معلوم شود که کدام جبهه متکی بر مبارزهیی مردمی، قانونی، مشروع و منطبق بر منشور حقوق بشر بوده است و کدام جبهه متکی بر جنایتاندیشیِ عقیدتی و فقاهتی، جنایتگستریِ ذاتی و ساختاری، جنایتگریِ سیاسی و تروریسم حکومتی.
همهی اسناد از جانب مجاهدین به این دادگاه آورده میشود و پزشکیان و «مقام معظم رهبری»اش هم با تمام اسنادشان بیایند. تا بهحال که خامنهای و دستگاه تبلیغاتیِ گوبلزی با هیاهوهای میانتهی، جرأت نکردهاند به فراخوان مجاهدین پاسخ دهند. خامنهای و قوهی قضاییهی تحت امرش حتی جرأت نکردند وکلای بینالمللی مجاهدین به تهران در بهاصطلاح دادگاه ۱۰۴ نفر بیایند تا همانجا در زمین سیاسیِ نظام، اصالت و حقانیت و مشروعیت مبارزهی مسلحانهی مجاهدین اثبات شود.