پزشکیان وقتی با برخورداری از حمایت مقام معظم از صندوق شعبدهٔ نظام بیرون آمد، برای اینکه بتواند کارآیی بیشتری برای مانورهای بعدی خامنهای داشته باشد، دولت فرمایشی را با تأکید بر این که تکتک آنها را مقام ولایت تأیید کرده به تصویب مجلس ارتجاع رساند. سپس با جار و جنجال از «وفاق ملی» دم زد. بادمجان دور قاب چینها هم برای گرفتن ضرب نفرت جامعه از تمامیت نظام، این اصطلاح را معنی کردند که: «دولت وفاق ملی بهمعنای بازگشت صادقانه به مردم در حکمرانی است!»(قائممقام، معاون اجرایی پزشکیان - ۱۲مرداد).
بگذریم که واژههای «حکمرانی» نظام ولایت و «مردم»، ۲وجه سراپا متضاد یک پدیده (جامعه ایران) هستند و در هیچ کجا و هیچ زمانی احتمال همپوشانی ندارند؛ اما هدف، باد کردن بادکنکی بود که خامنهای به آن نیاز داشت.
همان موقع کارشناسان سرخورده اصلاحگر ولایت که دولت پزشکیان را دولت دوم رئیسی توصیف میکردند، دربارهٔ پشت پردهٔ «وفاق» ادعایی خطاب به رئیسجمهور نظام نوشتند: «نگرانیم انتخاب وزرای دولت شما در پشت صحنه، بدون شفافیت و بر اساس چانهزنیها و فشار گروههای سیاسی انجام شود»(رنانی - ۱۲تیر).
اما ترکیدن بادکنک وفاق ملی به زمان زیادی نیاز نداشت؛ تنها ۶ماه بعد:
در میان عربدهها و هیاهوی باندهای هار ولایت در مجلس رژیم و نیش و کنایهها و ناسزاگوییهای رسانههای آنها، همتی و ظریف، یکی پیچ و یکی مهرهٔ «وفاق» کذایی که تاریخ مصرفشان تمام شده بود، حذف شدند. اولی با استیضاح سرسری و دومی با استعفای زورکی.
صدای ترکیدن بادکنک وفاق آنقدر بلند بود که از درون نظام همه به آن اذعان کردند. یکی نوشت: «وفاق به نقطهٔ مطلوب نرسید» و «پزشکیان با واقعیات سختی روبهرو شده که تصورش را هم نمیکرد»(عباس عبدی)؛ دیگری گفت شوت کردن همتی و ظریف تازه آغاز ماجراست و «وقتی میدری و ظفرقندی هم بروند، وفاق کامل میشود»(کرباسچی).
یکی هم تیتر زد: «فاتحهٔ وفاق» و با کنایه نوشت: «پزشکیان وفاق را بد فهمیده»(هممیهن).
باند رقیب هم که بلندگوهای خامنهای و بیتش هستند، روی موج فضاحت «وفاق» نظام سوار شدند تا بگویند جدال و حذف و تصفیه در رژیم جزامی ولایت، کماکان ادامه دارد.
ثابتی، عضو مجلس ارتجاع و از مهرههای جلیلی گفت: «مسئولان دیگری نیز در دولت حضور دارند که آنها هم باید از سمت خود برکنار شوند». کیهان تیتر زد: «امید به خانه تکانی (بخوانید حذف و جراحی بیشتر) در دولت» و تأکید کرد: «استیضاح همتی «لازم اما ناکافی» است.
خود پزشکیان چه کرد؟
باز هم بعد از دعاگویی مبتذل برای «طول عمر» مقام ضحاک ولایت، برای اینکه دهان باند رقیب را ببندد و سرانجام تیغکشی و جراحی آنها را برای تمامیت نظام گوشزد کند، گوشهیی از بحرانهای مرگبار تمامیت نظام را روی دایره ریخت که:
- دولت پول ندارد
- کشور بحران برق و آب و گاز دارد
- وزارتخانهها پول ندارند که هیچ، بدهیهای کلان دارند
- شرایط اقتصادی ایران امروز بسیار بدتر از جنگ با عراق است
بعد هم به در گل ماندگی نظام برای حل بحرانها اذعان کرد که «قرار نیست معجزهای اتفاق بیفتد!».
و چنین است سرنوشت یک مانور دیگر در نظام ولایت که قرار بود با تخدیر جامعهٔ عاصی، اینبار با عنوان مبتذل «وفاق ملی» زمان بخرد؛ اما بار دیگر روشن شد که حق با جامعهٔ شورشی است که سالهاست «پایان ماجرا»ی «اصلاحطلب اصولگرا» را اعلام کرده و مسخرهبازان ولایت را پی کارشان فرستاده است.
برای همین پزشکیان به تمامی باندهای متخاصم نظام بحرانزده هشدار داد: مراقب باشید از این وضعیت «دشمن سوءاستفاده نکند» و ناامیدی به جامعه (بخوانید ساختار پوسیدهٔ نظام) «پمپاژ نشود!».