روز یکشنبه ۶مرداد ۹۸سخنگوی دولت آخوند روحانی به صحنه آمد و حرفهایی درباره مجاهدین زد که از زوایایی جدید بود.
همه ساله در چنین روزهایی در سالگرد عملیات کبیر فروغ جاویدان سران، رسانهها و کارگزاران رژیم جشن میگرفتند که هنوز سرنگون نشدیم. اما روز یکشنبه ۶مرداد ۹۸سخنگوی دولت روحانی با اشاره بهعملیات فروغ گفت: ما هنوز در تنگه هستیم. این اظهارات در ادامه موجی از حرفهایی است که این روزها از جانب بالاترین سطوح دشمن رژیم آخوندی به گوش میرسد که پیاپی به دشمن اصلی خود میپردازند و نسبت به خطراتی که از جانب این دشمن بقای نظام را تهدید میکند هشدار میدهند.
مضمون تبلیغات سالهای قبل رژیم
سالهای قبل رژیم تلاش میکرد اینگونه القا کند که خطر سرنگونی از جانب مجاهدین گویا با عملیات فروغ جاویدان تمام شد و رژیم از سرنگونی جست. خطابشان هم اساساً به دو طرف بود:
اول: جامعه! دیکتاتور با آن تبلیغات تلاش میکرد. جو ناامیدی در جامعه تزریق کند و به مردم بگوید که دیگر سازمان پیشتاز و سرنگون کنندهای وجود ندارد، پس شما هم به فکر قیام و اعتراض نباشید و با همین رژیم بسازید!
دوم: بدنه نظام. دیکتاتور برای روحیه دادن به مزدورانش در بوقهای تبلیغاتی خود وانمود میکرد که گویا نظام دیگر دشمن سرنگونکننده ندارد تا جلوی ریزش مزدورانش در بدنه حکومت آخوندی را بگیرد.
اما روز یکشنبه ۶مرداد ربیعی نکتهای گفت که سراپا با خط سالیان رژیم در تناقض است. سخنگوی دولت گفت: «امروز هم ما در تنگه هستیم... امروز هم با شرایط مرصاد مواجهیم».
هنگامی که سخنگوی رسمی دولت روحانی میگوید ما با شرایط عملیات فروغ روبهرو هستیم، امروز هم در تنگه هستیم، یعنی شرایط نظام در وضعیتی هست که باز هم شمشیر سرنگونی نزدیک بالای سر نظام قرار گرفته است. کما اینکه پاسدار محسن رضایی هم جدیداً در توئیتی گفت: شرایط مرصاد ادامه دارد.
مهمترین علت این تغییر لحن و فرهنگ نزدیک شدن خطر جدی سرنگونی است و تغییر وضعیت هر دو طرف این تخاصم. یعنی رژیم در یک طرف و مجاهدین و مقاومت ایران در طرف دیگر.
وضعیت کنونی رژیم
اولا رژیم از نظر داخلی با یک اقتصاد فروپاشیده و فساد لجام گسیخته و فزاینده مواجه است. احمد توکلی گفت: «۲۰سال پیش عدد ۵۰۰میلیون و یک میلیارد عدد بزرگی برای فساد بود. ۱۵سال پیش عدد ۱۰میلیارد و ۱۵میلیارد بزرگ بود. بعد عددها شد ۱۰۰میلیارد و ۲۰۰میلیارد و ۳۰۰میلیارد و الان رسیده به چند هزار میلیارد. این وضعیت خطرناکی است. این بیاعتمادی در جامعه را باید باور کنیم!» (۶مرداد)
بهلحاظ اجتماعی با یک خشم انفجاری بیمانند مواجه است. تاجیک گفت: «شرایط ذهنی بسیار منفی و مخربی با مردم (نسبت به نظام) همراه است... جامعه بهصورت پارادوکسیکالی...تولید رادیکالیزم و اپوزیسیون و نارضایتمندی می کند» (۶مرداد)
ثانیا رژیم از نظر بینالمللی با مشکلات بنیادینی روبهروست:
-برجام شکستخورده است.
-سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه رژیم با هدف خرد کردن استخوانهای نظام ادامه دارد.
-سنگینترین تحریمهای تاریخ روی رژیم اعمال شدهاند.
-سپاه در لیست سیاه تروریستی قرار گرفته است.
-خامنهای و بیتش در تحریم هستند.
- و اروپا روزبهروز از نظام فاصله میگیرد.
ربط این شرایط به مجاهدین و فروغ جاویدان؟
این وضعیت بیانگر شرایطی بسیار بحرانی برای رژیم است. اما هر چقدر هم وضعیت درونی یک رژیم بحرانی باشد، اگر یک نیروی برانداز و یک آلترناتیو بالفعل و قدرتمند وجود نداشته باشد، با هر بالا و پایینی در نهایت کار به سرنگونی نمیانجامد.
بنابراین آن پارامتر سرنگونکننده که رژیم بهشدت از آن وحشت دارد، وجود یک آلترناتیو منسجم، با تشکیلاتی پولادین، برنامه مشخص سیاسی، و اعتبار جهانی است.
در دوران فروغ جاویدان این پارامتر همان مجاهدین و ارتش آزادیبخش بودند که تا آستانه کرمانشاه پیش رفتند و سرنگونی را پیش چشم رژیم آوردند.
اکنون که ربیعی میگوید ما امروز هم در تنگه هستیم و شرایطمان شرایط مرصاد است، به این علت است که آلترناتیو مجدداً در سطح و مدار سرنگون کنندگی عمل میکند.
اکنون نیز موقعیت این آلترناتیو سرنگونکننده مشخصاً در سلسله تظاهرات هموطنان در کشورهای مختلف و ۵روز اجلاس بینالمللی در اشرف۳به مدار جدیدی رسید.
ایادی و رسانههای رژیم خود به این حقیقت اعتراف میکنند. بهعنوان نمونه روز یکشنبه ۶مرداد روزنامههای رژیم با یک کارگردان وزارت اطلاعات که مأموریتش ساختن سریالها و فیلمهای مجعول و لجنپراکنی علیه مجاهدین است، مصاحبه کردند. او گفت: «در حال حاضر دیگر استراتژی سکوت در مورد مجاهدین برقرار نیست».
اکنون بهویژه پس از سلسله تظاهرات بینظیر مجاهدین و مقاومت ایران در اروپا و آمریکا و پس از گردهماییهای ۵روزه در اشرف۳با حضور صدها تن از نمایندگان و شخصیتهای سرشناس سیاسی، مذهبی و فرهنگی از چهار گوشه جهان که همگی مقاومت ایران را به عنوان آلترناتیو معتبر و دموکراتیک رژیم حاکم بر ایران مورد حمایت قرار دادند؛ دیگر امکان پوشاندن و نادیده گرفتن این آلترناتیو چه برای جامعه ایران و چه برای جهان مقدور نیست.
روز شنبه ۵مرداد روزنامه حکومتی جوان نوشت: «تلاش ویژهای صورت میگیرد تا مجاهدین را بهعنوان «آلترناتیوی دموکراتیک» برای نظام جمهوری اسلامی قالب کنند... سازمان مجاهدین از حمایت برخی از مراکز آمریکا مانند «انستیتوی واشنگتن برای سیاستگذاری خاور نزدیک» یا «مؤسسه آمریکن اینترپرایز» بهرهمند شده است. آنها تلاش میکنند که ایده "سازمان مجاهدین خلق جایگزین مناسب و دمکراتیکی برای حکومت ایران محسوب میشود" را بهعنوان سیاست آمریکا مطرح کنند».
یا ربیعی گفت: «امروز (مجاهدین) در لایههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی فعال هستند و حرفهای آنها امروز از دهان مسئولان آمریکایی شنیده میشود».
معنی این حرف این است که آمریکا در تحلیلش از شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، حرف و تحلیل مجاهدین را پذیرفته است. کما اینکه وزیر خارجه آن کشور گفت: «اروپاییها اکنون میبینند که تلاش برای راه آمدن با این رژیم،به نتیجهای که میخواهند نرسیده است».
ضمن اینکه باید در نظر داشت تا یکی دو ماه پیش که دولت آمریکا پیاپی رژیم را دعوت به مذاکره میکرد و... خانم رجوی بارها گفت که این رژیم توان و ظرفیت رفتن پای مذاکره برای تغییر رفتار را ندارد.
اکنون آمریکاییها به تجربه به درستی آن نقطهنظر رسیدند و حتی به اروپاییها هم توصیه میکنند که تلاش نکنید با این رژیم کنار بیایید. نتیجه ندارد!
وحشت رژیم و سخنگوی دولتش هم همین است که مجاهدین مانند یک کاتالیزور، جامعه جهانی را با شتاب به سمت تنها راهحل در برابر این رژیم، یعنی سرنگونی نزدیک میکنند.
البته حرف سخنگوی دولت روحانی تنها عطف به شرایط بینالمللی نیست. چرا که بلافاصله به پایگاه گسترده مجاهدین در داخل کشور و تاثیری که کانونهای شورشی در جامعه دارند اشاره کرده و میگوید: «پشت تخریب چهرههای نظام سازمان (مجاهدین) است».
کما اینکه چند روز پیش آخوند پورمحمدی عضو هیات مرگ قتلعام ۶۷هم اعتراف کرد: «تمامی شکستهای ما بهخاطر مجاهدین است. هر ضربهای که به نظام وارد آمده را نگاه کنید، رد پای مجاهدین در آن است» (نقل به مضمون).
بنابراین، اینکه سخنگوی دولت روحانی میگوید امروز در شرایط مرصاد هستیم و در تنگه هستیم، عطف به وضعیت رو به زوال رژیم و موقعیت رو به اعتلای مجاهدین و مقاومت ایران بهعنوان یگانه آلترناتیو سرنگون کننده این رژیم سخن میگوید!
اعترافی که نشان میدهد تمامی تلاشهای رژیم برای پوشاندن واقعیت آلترناتیو شکستخورده و در جامعهٔ ایران بذر امید برای سرنگونی همه جا پراکنده شده و جوانه زده است.
همانطور که رو به جامعه جهانی هم روشن شده که این رژیم باید سرنگون شود و سرنگونی هم کار مردم و این آلترناتیو ملی و مردمی است.آلترناتیوی که سیاستهای جهانی را هم هر چه بیشتر و با شتابی بالاتر علیه رژیم سمت و جهت داده است.
خانم مریم رجوی در پیامشان به تظاهرات ایرانیان آزاده در لندن بر همین واقعیت دست گذاشته و گفت: «رژیم حاکم در محاصره مردم بهجان آمدهای است که یقین کردهاند رهایی آنها جز با ساقط کردن آخوندها میسر نیست، این رژیم دیگر ذخیره و بنیهیی برای بقا ندارد و در گرداب سرنگونی دست و پا میزند».