تحولات داخلی و بینالمللی هر روز شتاب بیشتری میگیرند. در داخل کشور همراه با تظاهرات مردم کازرون شاهد حرکتها و خیزشهای متعدد اقشار مختلف مردم هستیم؛ در زمینه بینالمللی نیز با اقدامات و موضعگیریهای سیاستسازان و مجامع بینالمللی و دستاندرکاران درباره مسائل ایران مواجه هستیم که دامنهاش دیگر از برجام و موضوع هستهیی هم فراتر رفته است. تحولات در این ۲زمینه بیانگر آن است که حرکت رژیم به سمت سرنگونی هر روز شتاب بیشتری به خود میگیرد.
تظاهرات مردم کازرون و شتاب تحولات داخلی
قیام مردم کازرون که از روز چهارشنبه ۲۶اردیبهشت اوج تازهیی گرفت با تمام درخشندگی و قهرمانانه بودنش یک تکنمود نیست، امتداد خط سرخ و جریان آتشینی است که از دیماه سال گذشته تاکنون شهرها و مناطق مختلف کشور را به هم پیوسته است.
از کشاورزان دلیر و به جان آمده اصفهان که طی روزها و هفتههای متوالی، علیه دزدیدن حقابهشان اعتراض و تظاهرات کردند و با مأموران سرکوبگر درگیر شدند و در نمایش جمعه اصفهان حضور پیدا کردند و با شعار «پشت به دشمن، رو به میهن» نفرت و انزجار خودشان را از رژیم آخوندی و نمایشهای ریاکارانهاش نشان دادند تا خیزش قهرمانانه مردم خوزستان و بالاخص هموطنان عرب، تا بازاریان و کسبه شهرهای کردستان که اعتصابشان به مدت ۴هفته ادامه داشت تا بازاریان و اصناف تهران و سایر شهرها تا حرکتهای اعتراضی غارتشدگان و کارگران در شهرهای مختلف و تا خیزش قهرمانانه کازرون... و امروز هم که شاهد تظاهرات و اعتصاب در شهرهای شاهرود، مشهد، اهواز و تبریز هستیم.
به این ترتیب قیام کازرون نماد و آیینه و نوک پیکان این تحولات است. همه شعارها و اعتراضها با شعار بسیار روشن و انگیزاننده «وای به روزی که مسلح شویم» و با تصرف خیابانها و تهاجم به مراکز غارت و سرکوب رژیم و به آتش کشیدن آنها و گوشمالی پاسداران جنایتکار مدار جدیدی از حرکتهای اخیر را به نمایش گذاشتند.
یکی از خط قرمزهای رژیم در برخورد با تظاهرات و قیامهای مردمی این بود که به معترضان شلیک نکند. رژیم از نتیجه شلیک به طرف مردم بسیار میترسید. چون بهقول رهبر مقاومت، اگر شلیک نکند، حرکتهای اعتراضی و قیام گسترش پیدا میکند و اگر شلیک بکند، شعله بالا میگیرد، کما اینکه بالا گرفت و دیدیم.
در جریان تظاهرات مردم کازرون دیدیم که نیروی سرکوب مسلح وارد شد و به روی مردم آتش گشود. این نشانه بنبست رژیم در مواجه به دور جدید قیامهای مردمی است. این بنبست را از جمله در تضاد و کشمکشی که بعد از آتش باز کردن به روی مردم در میان باندهای رژیم بروز کرده و در روزنامههای دیروز (شنبه ۲۹اردیبهشت) هم منعکس شده، میتوان دید و همچنین در اظهارات رئیسکل دادگستری استان فارس که ضمن سوزوگداز از بهقول خودش ضدانقلاب و مجاهدین که اطلاعات بهاصطلاح نادرستی در شبکههای مجازی در این مورد منتشر میکنند، نه تنها تقصیر تیراندازی را به گردن نیروی انتظامی انداخت بلکه حتی دستگیریها را هم برعهده نگرفت و گفت: «بهرغم چندین مرحله تجمعات اعتراضی در سطح شهرستان کازرون، دستگاه قضایی از هر گونه برخورد قضایی خودداری و دستورات لازم را به دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی جهت بکارگیری اقدامات پیشگیرانه بدون احضار افراد، صادر و تصریح و تأکید نموده از متنفذین، علما و افراد اثرگذار در جهت ارشاد قانونی و توجیه و هدایت معترضان به سمت آرامش و تمکین از قانون و هشدارهای قانونی استفاده گردد».
وی در عینحال زبان به تهدید مردم گشود و برای قیامکنندگان خط و نشان کشید که «آنها توسط دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی شناسایی و در اسرع وقت این افراد در چارچوب قانون دستگیر و اقدامات قضایی و برخورد قانونی با آنان بدون اغماض صورت خواهد گرفت».
نکته قابلتوجه این است که با وجود شلیک کردن به روی مردم اما باز قوای سرکوبگر رژیم قادر به مهار تظاهرات مردم کازرون و قیام قهرمانانه آنها نشدند. رژیم گمان میکرد با شلیک به روی مردم معترض میتواند بهقول جهانگیری معاون روحانی موضوع را جمع کند، اما قیام در روزهای بعد هم ادامه پیدا کرد. به این ترتیب این واقعیت یک بار دیگر به اثبات رسید که بسا فراتر از خواستههای مشخصی که جرقه اینگونه خیزشها را میزند، صورتمسألهیی که بهسرعت بارز میشود خواست مردم برای سرنگونی تمامیت این رژیم است. قیام کازرون نشان داد که مردم در مسیر تحقق خواسته براندازی هر روز گامی به پیش برمیدارند و رژیم اگر چه در جنایت و بیرحمی چیزی فروگذار نمیکند اما هر روز در مقابله و مهار قیامهای مردمی ضعیفتر و ناتوانتر میشود.
تظاهرات مردم کازرون و شتاب دادن به تحولات بینالمللی علیه رژیم
بهموازات این کیفیت نوین در زمینه قیام و تحولات داخلی مربوط به آن، تحولات خارجی نیز در مداری بالاتری علیه رژیم آخوندی شکل گرفتهاند.
پیوسته تحولات خارجی و داخلی در رابطه با رژیم با یکدیگر ارتباط داشته و روی هم تأثیر میگذارند.
تحولات داخلی همواره نقش مبنایی و تعیینکننده داشتهاند. این را خود خامنهای بارها گفته است که اگر ما در داخل مشکل نداشته باشیم، مسائل خارجی تهدید محسوب نمیشود و یک بار از مثال مگس استفاده کرد و گفت مگس روی زخم مینشیند و خارجیها روی مشکلات و مسائل ما در داخل انگشت میگذارند.
تحولات روزهای اخیر اثبات همین حقیقت است. مقاومت قهرمانانه مردم کازرون بهسرعت در اظهارات و موضعگیریهای دبیرکل سازمان ملل و ارگانهای خاص آن و همچنین در موضعگیریها و اظهارات دولتمردان اروپایی و آمریکایی منعکس شد. مقاومت ایران این خواسته را بیشازپیش در عرصه بینالمللی طنینانداز میکند و دنیا یک بار دیگر به چشم میبیند که این رژیم هیچ جایی در میان مردم ایران ندارد و همین در شکل دادن به تحولات بینالمللی علیه رژیم نقش مبنایی ایفا میکند.
بخشی از سوزوگداز مهرهها و رسانههای حکومتی از نقش مقاومت ایران در جریان قیامهای مردمی نیز ناظر بر همین امر است. از اظهارات امامجمعه کازرون تا مقاله روز شنبه (۲۹اردیبهشت) کیهان خامنهای که مشخصاً به فراخوان خانم مریم رجوی اشاره کرده. تا اظهارات استاندار فارس که گفته مجاهدین در حوادث کازرون نقش دارند و گفته «ما حاضر نیستیم با افرادی که از منافقین گرا میگیرند مدارا کنیم».
اما صرفنظر از اباطیلی که سردمداران و مهرهها و رسانههای رژیم میگویند و مینویسند، مجاهدین وظیفه خود میدانند که مثل همیشه فریاد مردم ایران را به گوش دنیا برسانند و دولتها را از مماشات با این رژیم ضدبشری که دست در خون جوانان قیامکننده دارد باز دارد و آنها را به اتخاذ قاطعترین سیاستها علیه رژیم آخوندی فرابخواند.
به این ترتیب ۲ضلع سرنگونی رژیم بهموازات یکدیگر پیشروی میکنند. پیشروی قیام مردم ایران و شتاب یافتن آن تحولات بینالمللی علیه رژیم آخوندی را تسریع میکند و پیشروی در این ۲ضلع سرنگونی رژیم آخوندی را هر روز به سرنوشت محتوم خود نزدیکتر میکند.