در خبرها آمده بود که تعدادی از «اصلاحطلبان» با آخوند اژهای سردژخیم قضاییه خامنهای و شمخانی دبیر «شورای عالی امنیت» نظام ملاقات کردهاند و پیشنهاداتی اصلاحی را برای «عبور از بحران» بهمخاطبان خود ارائه نمودهاند.
این ملاقات در تاریخ ۳۰آبان صورت گرفته اما سایت اعتماد آنلاین متعلق بهاصلاح طلبان درون نظام این خبر را همراه با گزارش کوتاهی از این ملاقات در تاریخ ۳آذر منتشر کرده است.
اصلاحطلبان درون رژیم که با تداوم قیام سراسری و پیشروی روز بهروز انقلاب دمکراتیک مردم ایران، نسبت بهسرنوشت نظام سخت دچار وحشت شدهاند، این روزها بر تقلاهای خود افزودهاند تا بهزعم خود از آنچه نباید اتفاق بیفتد جلوگیری کنند.
اعتماد آنلاین دربارهٔ چگونگی سر گرفتن این ملاقات خاطرنشان کرده است که اژهای در روز ۱۸مهر ماه از «ضرورت گفتگو با طیفها و اقشار مختلف» صحبت کرده و گفته بود «آمادهٔ شنیدن نظرات مختلف است، بهنظر میرسد که اصلاحطلبان» همین تعارف را قاپیده و پس از ۴۲روز چانه زدن توانستهاند بالاخره سردژخیم خامنهای و دبیر «شورای عالی امنیت» او را به این ملاقات راضی کنند.
چنانکه در گزارش اعتماد آمده، این ملاقات بهمنظور ارائهٔ «راهکارهای عملیاتی برای برونرفت از مشکلات» صورت گرفته است. یکی از کسانی که در این ملاقات حضور داشته، بهنام شکوریراد که از او با عنوان «سخنگوی جبهه اصلاحات» نام برده شده، در بارهٔ محتوای ملاقات میگوید: «در این دیدارها تحلیلی از آنچه این روزها در ایران جریان دارد ارائه شد. همچنین توضیحاتی درباره خواستها و مطالبات بهحق معترضان داده شد».
او از کدام «معترضان» و از کدام «خواستها و مطالبات بهحق» حرف میزند؟ اگر منظور، مردم کف خیابان یا بالای پشتبامهاست، آنها یک خواست و یک مطالبه بیشتر ندارند که آن را طی ۷۰روز گذشته مستمراً و هر روز میلیونها بار تکرار کردهاند: «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «... آخوند باید گم بشه».
یکی دیگر از اعضای هیأت «اصلاح طلبان» فردی بهنام فاطمهٔ راکعی است که عنوان «نایبرئیس جبهه اصلاحات» را یدک میکشد، او هم با همان دست فرمان «سخنگوی جبهه»، بهطور خندهداری میگوید: «معتقدم که سیستم هم باید با نگاه مردمسالارانه با مردم مواجه شود و مطالبات آنها را محقق کند. هر فرد ایرانی باید آزادانه دیدگاههای خود را مطرح کند».
نامبرده در ادامهٔ این اظهارات، جواب خودش را داده است: «اینکه آیا عموم جامعه بهاین دیدگاهها توجه میکنند یا نه؟ بحث دیگری است».
با این همه، نگاهی بهسایر اظهارات این «نایبرئیس» بهزحمتش میارزد: «شاید برای آشتی دیر شده باشد، اما برای جلوگیری از خونریزیهای بیشتر هنوز فرصت هست... جبهه اصلاحات معتقد است از آغاز اگر یک عذرخواهی ساده صورت میگرفت، بسیاری از مشکلات بعدی رخ نمیدادند».
بله، بههمین سادگی! اینکه چرا ولیفقیه هفتخط، عقلش بهاین چیز بهاین سادگی نرسیده و موجب شده که رژیمش بهنوشتهٔ سرمقالهٔ روزنامهٔ لوموند در لبهٔ پرتگاه نابودی قرار بگیرد؛ سؤالی است که امید است این اندیشمندان اصلاحات بتوانند بهآن جواب بدهند! البته ابراز تردید نسبت به توجه «عموم جامعه بهاین دیدگاهها» و اینکه «شاید برای آشتی دیر شده باشد»، حاکی از روشن بودن جواب، سالها پس از اعلام سیاسی و اجتماعی «دیگه تمام ماجرا» در زلرله سیاسی دیماه ۹۶ است.
جالب اینکه در این گزارش، از اینکه آخوند اژهای و شمخانی چه حرفی در قبال این رهنمودهای مشعشع داشتهاند، جز یک جمله، نشانی دیده نمیشود؛ آن یک جمله هم این است که «پیشنهادات مصداقی برای عبور از بحران» ارائه دهید! یعنی روضهخوانی موقوف! خودمان بلدیم!
اما بهنظر میرسد سایر «اصلاحطلبان» حکومتی بهاین اندازه خاماندیش نیستند. یکی از این جماعت بهنام زیدآبادی چند روز پیش ناپرهیزی کرده و نصایحی از همین قماش «جبهه اصلاحات» را بهباند غالب یادآور شده بود؛ اما در پاسخ چنان تودهنی با چاشنی «فحاشی چارپاداری تا تهدید بهقتل و تجاوز جنسی» دریافت کرد که بهقول خودش با سیاست بهکلی «خداحافظی» کرد و در یادداشت تلگرامی (۳۰آبان) خود نوشت: «اگر ممنوع الخروج نبودم و پاسپورت داشتم، برای مدتی بهیاد دوران شکوفایی فرهنگ ایران، بهسمرقند یا بخارا میرفتم و یا راهی عراق میشدم».