حاشیهنشینی یکی از بحرانهای اجتماعی است که نظام آخوندی گریبانگیر مردم کرده است. چالش مردم حاشیهنشین برای نظام به حدی است که به گفته مهرهها و رسانههایش حاشیهنشینی به یکی از ابرچالشها تبدیل شده است.
واضح است که علت اصلی بحران و ابرچالش حاشیهنشینی در گام اول غارت و چپاول سران و سرمداران حکومتی، فساد نهادینه شده در این حاکمیت و اختلاف طبقاتی ناشی از آن است که جامعه را به ۲قطب اقلیت دارای همه چیز و اکثریت فاقد هیچ چیز تقسیم کرده است.
به بیان روشنتر حاشیهنشینی معلول فقری است که حکومت آخوندی در جامعه تحمیل کرده است که نه تنها باعث رشد و گسترش مهاجرت روستاییان از شهرها و روستاهای کوچک به حاشیه کلانشهرها شده است، بلکه باعث راندهشدن بسیاری از مردم شهرها نیز به حاشیه شده است. مردمی که زمانی در شمار قشر متوسط جامعه بهحساب میآمدند و امروز توان سکونت در مراکز شهرها را ندارند و ناگزیر در حاشیههای سیاه شهرها اقامت گزیدهاند.
وضعیت مردم حاشیهنشین شهرها آنچنان بحرانی است که حسن غفوری فرد یکی از مهرههای باند خامنهای ضمن اعتراف به فقر مردم و بیکاری بسیاری از آنها میگوید: «این حاشیهنشینیها برای جمهوری اسلامی اصلاً زیبنده نیست. متأسفانه بسیاری از افراد جامعه زیر خط فقر هستند». (سایت حکومتی شفقتنا ۸فروردین ۹۷)
حسن لطفی نماینده مجلس ارتجاع از شهرستان رزن نیز با بیان اینکه «۳۰درصد از جمعیت شهرها حاشیهنشین هستند»، اذعان میکند که غير از فقر و بیکاری که دامنگیر این مردم است، آنها از مشکلات اجتماعی دیگر نیز رنج میبرند. (خبرگزاری مجلس رژیم ۲فروردین ۹۷)
همانطور که اشاره شد علت اصلی مردم فقرزده حاشیهنشین اختلاف عمیق طبقاتی است، در این رابطه خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) ۲۸اسفند ۹۶ در زمینه بهوجود آمدن قشر اشرافی بالای حاکمیت نظیر «مدیران اشرافی»، سبک زندگی اشرافی آنها را اینچنین تشریح میکند: «در سالهای اخیر بیشتر مدیران، مناطق شمال تهران و بعضاً ویلانشینی در اطراف تهران را برای سکونت گزیدهاند».
این رسانه حکومتی در ادامه مینویسد: «ناگفته پیداست که نمیتوان از مدیری که خوشنشینی در خانه ۴۵میلیاردی در ولنجک را برگزیده یا سرگرم دلمشغولیهای اقتصادی شخص خود و خانوادهاش است، انتظار داشت که درد حاشیهنشینان بیبضاعتی را بفهمد که کل امیدشان به یارانه ناچیز ماهانه است، یا حال زن سرپرست خانواری را درک کند که برای خرجی خود و فرزندانش، خود را به مشقت فراوان میاندازد، یا حس پدری را بفهمد که چند فرزند بیکار و فارغالتحصیل دانشگاه دارد یا مصائب مردم رنجدیده جنوب غرب کشور بر اثر ریزگردها را اندکی متوجه شود».
اکبر ترکان از مشاوران آخوند حسن روحانی در گفتگو با تلویزیون شبکه خبر رژیم ۸فروردین ۹۷ در زمینه بحران حاشیهنشینی و زندگی حاشیهنشینان میگوید: «اجازه میدهید که من اول بگویم که منظورمان از بافتهای فرسوده چیست؛ ۳دسته بافت ناپایدار شهری داریم که به اینها میگوییم بافتهای فرسوده، یکیاش حاشیهنشینی است، بیشترین جمعیت را حاشیهنشینها تشکیل میدهند دوسوم جمعیتی که در بافتهای نامناسب زندگی میکنند، حاشیهنشینها هستند.
همینطور که میدانید یک عده از این حاشیهنشینهای شهری در اثر خشکسالی در اثر ضعیف بودن اقتصاد محل زندگی قبلیشان مهاجرت کردند آمدند حاشیه شهرهای بزرگ نشستند... محلاتی هستند که فاقد فضای آموزشی کافی، فاقد فضای بهداشتی، فضای زیستی، سوارهراهها و پیادهراهها و خیلی از نیازهای اولیه شهری در این حاشیهنشینها فراهم نشده است. چون اینها محلاتیاند که همینجوری در اثر مهاجرت در طی زمان شکل گرفتند، بنابراین اهالی اونجا در زندگی خوبی نیستند و در اذیت و فشار هستند...».
ملاحظه میشود که چگونه گرداب فقر و خانهخرابی زندگی قریب ۱۹میلیون نفر از هموطنان را به خاک سیاه نشانده است که مجبورند در فقدان اولیهترین نیازهای زندگی روزگار بگذرانند.
در حال حاضر معضل و بحران حاشیهنشینی به یکی از اصلیترین بحرانهای رژیم تبدیل شده است، به گونهیی که بنا بر اعتراف مهرهها و رسانههایی از آن حاشیهنشینی پیآمد جدی برای امنیت آن بهوجود آورده است.
در رژیم پلید آخوندی حاشیهنشینان چیزی برای از دست دادن ندارند و این قشر از هموطنان بخشی از اقشار ستمدیدهیی نظیر کارگران، بیکاران، دستفروشان و... هستند که در پیکار برای براندازی نظام سرکوبگر و غارتگر ولایت فقیه جزو ارتش قیام محسوب میشوند.
این است تهدید و ابرچالشی که این مردم زحمتکش برای رژیم بهوجود آورده است که بسیاری از سردمداران، مهرهها و رسانههای حکومتی را به وحشت انداخته است.