در روز چهارشنبه ۲۱ آبان، رسانههای حکومتی ایران عمدتاً بازتابدهندهٔ تنشهای لفظی در مجلس، بحرانهای معیشتی و شکاف طبقاتی فزاینده بودند. در کنار درگیری حمید رسایی با قوه قضاییه و تذکرهای نمایندگان، موضوع فقر، گرانی، خشکسالی و فروپاشی طبقه متوسط نیز در صدر گزارشها قرار گرفت. در همین حال، رسانههای اقتصادی از تعمیق رکود، بحران بهرهوری و نفوذ شبکههای رانتی در ساختار حکمرانی سخن گفتند.
خلاصه گزیده رسانهها:
شبکه خبر حکومتی: پوشش مفصل از جدال حمید رسایی با هیئترئیسه و قوه قضاییه بر سر انتصاب دادستان معزول؛ تأکید بر تکذیب رسمی و هشدار درباره“ مطالب خلاف واقع ”نمایندگان؛ همچنین دفاع پزشکیان از وضعیت اقتصادی و گلایه از انتقادات رسانهیی.
توسعه ایرانی حکومتی: اعتراض به طرح افزایش حق بیمه کارگران ساختمانی و انتقاد از“ دستبرد به جیب کارگر ”بهعنوان راهحل دائمی تأمین اجتماعی برای کمبود منابع.
هممیهن حکومتی: تمرکز بر پرونده خودسوزی احمد بالدی در اهواز و درخواست گزارش شفاف از وزیر کشور؛ همچنین گزارش اجتماعی درباره رهاشدگی فرزندان بهزیستی پس از ترخیص.
اعتماد حکومتی: تحلیلهایی درباره شاخص فلاکت در خوزستان، فقر ساختاری، بحران آب در مکران و مقالهیی درباره“ تحریم، فساد و فرسایش امید ”با انتقاد از تمرکز قدرت و سوءمدیریت.
خبرآنلاین حکومتی: گفتگوی اقتصادی با حسین راغفر درباره گسترش فقر و فساد بانکی و هشدار نسبت به“ سائوپائولوئیزه شدن ایران ”؛ ۴۰درصد جمعیت در فقر مطلق و ۷میلیون نفر زیر خط گرسنگی.
بهارنیوز حکومتی: گزارشهای متعدد از گرانی لبنیات، بحران آب تهران، بیکاری پرستاران، سقوط طبقه متوسط و انتقاد از رشد بودجه مجلس در برابر تورم افسارگسیخته.
سیاستروز حکومتی: یادداشت تحلیلی درباره افزایش قیمت بنزین و هشدار نسبت به تبعات اجتماعی تصمیمات اقتصادی بیپشتوانه.
جهانصنعت حکومتی: مجموعهیی از گزارشها درباره بحران نقدینگی در مسکن، کنار زدن بخش خصوصی توسط دولت، بهرهوری پایین در صنعت و رانتپروری در نظام حکمرانی؛ تأکید بر نفوذ شبکههای سود برنده از تحریم و فساد ساختاری.
کامل رسانهها:
شبکه خبر- جلسه علنی مجلس
عضو هیأترئیسه مجلس: … حمید رسایی… طی نطقی مورخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴ مطالب خلاف واقعی را در خصوص قوه قضاییه ایراد کرد و تقریر داشت که اخیراً دادستانی ۲سال پیش دادستانی که ۲سال پیش بازداشت و از کار برکنار شده بود در شهر دیگری حکم گرفته و مجدد به کار برگشته است. مطلب فوقالاشعار با وضوح با حقیقت و واقعیت در تعارض و تنافی ست و مصداق ایراد مطالب خلاف واقع و جعلی علیه یکی از قوای کشور است… شایان ذکر است که نتیجه بررسیها نشان میدهد که ادعای رسایی در مورد انتصاب مجدد دادستان دستگیر شده مقرون به صحت و ثواب نیست و از اساس کذب است
حمید رسایی: چرا وقتی دستگاهی کمکاری کنه بیتدبیری کنه تنبلی کنه قانونی کنه ما اعتراض میکنیم میگن اعتراض نکنید آبروی نظام میره مگه این نظامه؟ ولی وقتی نمایندهای از پشت تریبون مجلس به این بیتدبیریها کمکاریها دله دزدیها اعتراض میکنه این نظام نیست؟…
ولی تذکری که بنده از پشت تریبون دادم درباره این دادستانی که این آقایون گفتند نیست درباره دادستان یه شهر دیگه است من اینو به خودشان هم اعلام کردم خودشان هم میدانند اون دادستان شهر دیگه هم عزل شده و الآن به کارگیری شده بنده هم سؤال کردم گفتم چرا عزل شد چرا به کارگیری شد؟ این سؤالم بعد از ۳ماه پیگیری انجام دادم یعنی ۳ماه هی پرسیدم گفتم آقا به من جواب بدید من را توجیه کنید بگویید در طول این ۳ماه هیچکس جواب داده نشد گفتند انشاالله اقدام میشه و شما خیالتون راحت باشه الآنم میگم به رسانه قوه قضاییه هم آقای دکتر قالیباف اعلام کردم گفتم میخواید جزئیاتش را بگم شهرش را بگم آدمش را بگم عیب نداره با مشخصات کامل چه اتفاقی افتاده در تاریخی و اون روزی که حفاظت اطلاعات قوه او را بازداشت کرده اتفاقاتی که افتاده برکنار شده همه رو من در اختیار رسانه قوه میگذارم به جای این کار بهتر و دوستانم تو این دو سه روز همراهی کردند من تعجب میکنم از این جوابیهای که امروز خوندید...
پاکمهر نماینده مجلس: برنامهای که بنا به فرمایش آقای دکتر پزشکیان: قانون برنامه توسعه کشور مینویسیم برای اجرا نه برای تماشا قانون برنامه توسعه کشور مینویسیم برای حل مشکلات مردم و رفع دغدغههای نظام نه برای روضهخوانی و تماشای مشکلات مردم
پزشکیان: در زمانی که جنگ بود بنده هیچ ترسی از اینکه چه اتفاقی بیفته نداشتم ولی از این واهمه داشتم یک اتفاقی برای رهبری رخ بده اونوقت ما با همدیگه دعوا میکنیم…
اینکه یک عده میروند توی تلویزیون مینشینند میگویند اینها عرضه ندارند فلان کار رو بکنند خب اونی که ادعا داره عرضه داره بیاید تمام اختیار رو میدهم برود درستش کنه اختیار میدم بره درستش کنه آخه معلومه پشت سد چقدر آب وجود داره معلومه زیر پای ما چقدر آب وجود داره اینکه دعوا نداره…
وقتی پولی وجود نداره توقعی ایجاد نکنیم خب پولی وجود نداره برای چی توقع ایجاد میکنیم؟…
قالیباف: آقای میدری من یک سؤال هم بکنم… دیشب سخنگوی محترم دولت سبد کالا اعلام کردند خب طبیعتاً این همون ادامه روند قبلی است… خب یکمرتبه دیشب این اعلام شده یعنی همین الآن هم باز برنامه رو نمیخواهیم اجرا کنیم یا قانون بودجه رو نمیخواهیم اجرا کنیم چطور شد که گفتند سبد کالا؟… یعنی سخنگو بدون خواست دولت بدون خواست مجلس بدون اینها اعلام بکنه سبد کالا
میدری: نه والله…
قالیباف: حالا جلسه با ما دارید من میگویم خب اون دیشب اعلام کرده خلاف قانون خلاف برنامه، سبد کالا، حالا یعنی واقعاً شما بیاطلاع بودید هان؟
شبکه خبر-صباغیان و کیک ۱۲متری-
صباغیان بافقی نماینده مجلس: در چند روز گذشته کلیپی در خبرگزاریها و فضای مجازی به شکل گستردهیی وایرال شد بهعنوان اینکه پخت کیک ۱۲ متری در جشن تولد این جانب… اولاً اینکه برخلاف آنچه عنوان شده ارتباط با تولد این جانب ندارد بلکه آن یکی دو روز بعد از انتخابات مجلس توسط تعدادی از جوانان و هواداران برای پیروزی این جانب در انتخابات تهیه شده… خیلی این موضوع وایرال شد و مردم ذهن شون به نمایندگان و حتی مجلس طبیعتاً بدبین میشه… الآن شما سرچ کنید میتونید ببینید که از مجلس من و دفتر چقدر حقوق میگیریم هر دوره هم اعلام شده نه یک دوره و کجا هزینه شده… شرکتهای تو موضع من معادن و شرکتهای زیادی هست (قطع میکروفون بهدلیل اتمام وقت)
تلگرام خبر دانشجو-عباس گودرزی سخنگوی هیأترئیسه مجلس-اشاره به روحانی
ما معتقدیم که شرایط فعلی کشور رو باید دید بعد دست به هر تصمیمی زد… ما یک وقتی شاهد افزایش قیمت بودیم اما مردم در زندگی شون قبل از آنی که هر گونه افزایش رخ بده تأثیرش رو دیدند خب مردم همراهی کردند. یک وقت هم نه شبیخون زده شد و البته آقایون گفتند ما خودمون هم صبح جمعه مطلع شدیم. خب این هم یک خسارت برای کشور داشت من معتقدم هر تصمیمی حتماً باید با تدبیر دنبال بشه…
شبکه خبر -نشست خبری اصغر جهانگیر سخنگوی قوه قضاییه:
خبرنگار: آقای جهانگیر شما در جلسات گذشته گفته بودید راجع به خانم شبنم نعمتزاده که ایشون بعد از جنگ ۱۲روزه به زندان برنگشتند و دستور ضبط وثیقه شون صادر شده و همچنین دستور جلب اش هم فرمودید که صادر شده آیا ایشون برگشتند به زندان یا خیر؟ ممنون
جهانگیر: خدمت شما عرض بکنم که در خصوص بازگشت یا عدم بازگشت این فرد من با پیگیریهایی که صورت دادم گفتند که نه همچنان نامبرده غیبت از مرخصی است و غیبت اش به مرجع قضایی اعلام شد بلافاصله وثیقهاش ضبط شده الآن ارجاع به کارشناس شده قیمتگذاری ملک داره صورت میگیره برای اینکه بهاصطلاح به فروش برسه اما نکتهیی که وجود داره این است که حتماً ضابطین دنبال میکنند و این محکوم علیهها رو به زندان بر خواهند گرداند ولی ملاحظهای که وجود داره باید دقت بکنیم که اون چیزی که قانونگذار اجازه داده که افراد بتونند از مرخصی استفاده کنند و این از الطاف نظام است که جزو معدود کشورهایی در دنیا هستیم یا حتی من جایی ندیدم در قوانین کشورهای دیگه که به زندانیان مرخصی داده بشه اما قانونگذار ما برای حفظ حقوق مردم و کمک به خانواده زندانیان اومده بحث مرخصی رو در قانون پیشبینی کرده که زندانیان میتونند از مرخصی بهرهمند بشوند باید کاری نکنیم که قوانین مقرر زیر سؤال بره یا خدای نکرده این رفتارها باعث تجدید نظر در اعطای مرخصی به افراد در موارد مشابه بشه امیدواریم با برگشتن سریع ایشون حالا چه با دستگیری چه توسط خودشون یعنی به اختیار خودشون شاهد این باشیم که اون فرصتهایی که قانونگذار در اختیار همه قرار میده سوءاستفاده از این فرصتها صورت نگیره
دورخیز مجلس و تأمین اجتماعی برای افزایش دو برابری حق بیمه کارگران ساختمانی
توسعه ایرانی: دستبرد به جیب کارگر؛ راهحل همیشگی برای تأمین منابع
مدتی است فعالان کارگری از تلاش برای تصویب یک طرح جدید ضدکارگری خبر میدهند؛ افزایش سهم حق بیمه کارگران ساختمانی از ۷ به ۱۳.۵درصد... . . از قرار معلوم، تأمین اجتماعی قصد دارد مشکل ۱۸ساله کمبود منابع را با دسترنج خود کارگران جبران و برای تخصیص سهمیه بیمه دست در جیب آنها کند. پیشنهاد افزایش سهم حق بیمه کارگران در حالی مطرح میشود که کارگران ساختمانی بهدلیل فصلی بودن شغل خود، حتی سهم ۷درصد حق بیمه خود را هم به سختی پرداخت میکنند. این کارگران هر روز در معرض بازرسیهای گاه و بیگاه سازمان تأمین اجتماعی هستند و قطع بیمه آنها محتملترین اتفاق است... رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی کشور میگوید: کارگران ساختمانی یکی از سختترین و زیانآورترین مشاغل کشور را دارا هستند. ۷درصد از کل شاغلان کشور کارگر ساختمانی هستند اما ۵۰درصد حوادث کار مربوط به آنان است. روزانه دو تا سه نفر از کارگران ساختمانی بر اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند و تعداد زیادی نیز دچار قطع عضو یا قطع نخاع میشوند... ایستادن مجلس در کنار کارفرمایان و مقابل کارگران، البته موضوع جدیدی نیست. پیشتر نیز هنگام تصویب قانون اصلاحیه ماده ۵ بیمه کارگران ساختمانی، شاهد همدستی قانونگذاران با گروه کارفرمایی بودیم...
هم میهن: زندگی زیر سایه رهاشدگی/فعالان اجتماعی از مشکلات پیش روی فرزندان ترخیصشده از بهزیستی میگویند
طردشدگی، دلبستگی ناایمن، برطرفنشدن نیازهای روانشناختی و نگرانی از افشای هویت؛ این چند عبارت تنها بخشی از تجربهای است که فرزندان ۱۸ساله و تازهترخیصشده از مراکز بهزیستی آنها را پشتسر میگذارند، گاهی به تنهایی، گاهی به کمک مراکز شبهخانواده و گاهی هم به کمک حمایتهای پنج ساله سازمان بهزیستی.
در حال حاضر حدود ۹هزار و ۳۰۰نفر در ۶۶۷خانه کودک و نوجوانان از صفر سال به بالا در این مراکز تحت مراقبتهای تعلیم و تربیت و توانمندسازی شبانهروزی سازمان بهزیستی قرار دارند و ۱۷هزار و ۹۳۰نفر از آنها در درون خانوادههای جایگزین مناسب زندگی میکنند یا با خانواده زیستی یا اقوام و بستگان سببی و نسبی خود بازپیوند شدهاند و بعد از ترخیص از این مراکز همچنان تا مدت محدودی تحت حمایتهای این سازمان قرار دارند. در سال ۱۳۹۳ این فرزندان در زمان پس از مراقبت سازمانی از بهزیستی رقمی تا ۷ میلیون تومان برای تأمین اثاثیه منزل و ودیعه مسکن دریافت میکردند که همان زمان هم با این مبالغ، امکان رهن و اجارهخانه بسیار سخت بود... . در حال حاضر این مبلغ پنج میلیون و ۷۰۰هزار تومان است...
هم میهن: خواستهای از وزیر محترم کشور: گزارشی بیطرفانه جامع، سریع و شفاف منتشر کنید
نهادهای حکومتی از جمله شوراهای پرسش مهمتر از همه اینها متوجه دستگاه قضایی و امنیتی است که در برابر نوشتن یک مطلب، فوری و جدی واکنش نشان میدهند؛ ولی تاکنون فکر نکردهاند که این رفتارها در اهواز یا جاهای دیگر متأثر از انحصار تندروها برشهر و شهرداریها است؟ چرا آنان چنین بیمحابا با مردم بهسان بیگانگان برخورد میکنند؟ آیا تبعات امنیتی این رفتارها را نمیدانند یا عامدانه دنبال ایجاد بحران هستند؟اکنون توپ در زمین وزارت کشور و استانداری خوزستان است. تاکنون دادستانی و شهرداری اهواز بیانیههایی را صادر کردهاند که همه حقیقت را پوشش نمیدهد. در اینجا چند پرسش را مطرح میکنیم که امیدوارم بهصورت شفاف در گزارش احتمالی آقای وزیر کشور که بهزودی منتشر خواهد شد، به آنها نیز پاسخ داده شود. به نظر ما، این گزارش را میتوان در مدت ۵روز تهیه و منتشر کرد. گزارش غیرعلنی هم پذیرفتنی نیست.
آیا ادعاهای پدر و مادر متوفی درباره نحوه رفتار با این جوان و یا درخواست چند روز مهلت درست است یا خیر؟ این گزارش دیروز در هممیهن منتشر شده است.
آیا درست است که مأموران این جوان را با کنایه به دادن فندک، به خودسوزی تحریک کردهاند؟ آیا فیلمهای منتشر شده از این واقعه اسفبار را دیدهاید؟ مأموران اجرایی شهرداری چه حقی در برخورد فیزیکی با زنان یا بازداشت آنان دارند؟ چرا با مشاهده مقاومت نیروی اجرایی شهرداری شدت عمل بیشتری به خرج میدهد؟ آیا اظهارات دادستان درست است که مأموران شهرداری خلاف حکم رفتار کردهاند؟ آیا نحوه برخورد با مادر این جوان درست است؟ فیلمهای صحنه چه میگویند؟ آیا شهرداری طرحی اجرایی برای آن محل در دست اقدام دارد یا فقط ادعا بوده تا مغازه را تصاحب کنند؟ علت فوت جوان سوختگی است یا خفگی ناشی از کپسول ضدحریق؟ چرا او را با کپسول آتشنشانی خاموش کردند؟
آوردن یک شهردار غیرآشنا با امور شهر از سوی شورای شهر تابع جریان تندرو تا چه اندازه در شکلگیری چنین فجایعی مؤثر بوده است؟ فریادهای پدر متوفی که ماجرا را مرتبط با اراده یک نفر نماینده شهر اهواز میداند، چیست؟ باید ادعاهای پدر متوفی را درباره این فرد بهطور دقیق شنید. نکته اینجاست که اغلب برای گرفتن از مستاجر و دادن به دیگرانی که دوست و آشنا هستند، چنین کاری را میکنند. یکی از توجیهات متقلبانه هم این است که اینجا برنامه اجرای طرح داریم که یا چنین طرحی ندارند یا در زمان آینده نامعلوم اجرا خواهد شد و فقط یک بهانه است.
گفته میشود که همین کار را قبلاً با واحدی نزدیک به همین مغازه انجام دادند و پس از خلعید وی، مدتی بعد سروکله مستاجر دیگری پیدا میشود. پرسش دیگر اینکه، مجلسیها خودشان را میکُشند که با صرف هزینههای وحشتناک فرزندآوری را زیاد کنند که موفق نمیشوند و کم میکنند. چرا حالا که یک نفر ۶فرزند دارد که با او زندگی میکنند، بهراحتی و شاید بدون هیچ دلیل موجهی نانشان را آجر میکنند؟ آنهم در شهری که وضعیت آن از نگاه ناظران رسمی، بحرانی توصیف میشود... .
اعتماد: رابطه احمد بالدی و شاخص فلاکت در خوزستان
قاسم آلکثیر
بهار امسال بود که شاخص فلاکت در استان خوزستان قد کشید و به ۴۲.۲درصد رسید... . فهم این موضوع باید ساده باشد که در جغرافیایی با تراکم بیکاری جوانان، کمبود خدمات شهری و تخریب محیطزیست، «فلاکت» فقط در آمار خودش را نشان نمیدهد، بلکه در خلقوخوی اجتماعی و احساس ناکامی جمعی رسوخ میکند. از همین بستر است که یک اتفاق ظاهراً کوچک مانند برخورد مأموران با یک دستفروش یا جوان بیکار میتواند به یک انفجار احساسی و کنش خودویرانگر منجر شود. به نظرم ماجرای احمد بالدی نیز بیارتباط با وضعیتِ فلاکت در خوزستان نیست. بخش چشمگیری از جوانانِ بیکار در خوزستان احساسِ «به آخر خط رسیدن» دارند. احمد بالدی وقتی دید تنها محل ارتزاقِ یک خانواده ۸ نفره در حال حذف و نابودی است، احساس کرد در اوج جوانی و سرزندگی، اما به آخر خط رسیده است. برای همین است که وقتی برخورد با او در گستره عمومی دیده شد پیامش بسیار بازتاب پیدا کرد گویی پیامی بود از «هزاران نادیده گرفته شده». زمانی که فرد یا خانواده احساس میکند فرصتها محدود است، صدایش شنیده نمیشود و نهادی که باید حامی باشد اینبار در نقش کنترلکننده ظاهر میشود. این میشود انگیزهای برای خشم و ناامیدی... .
اعتماد: مکران؛ از کولبری زنان برای آب تا دلبری برای پایتخت!
محمد بلوچزهی همین حالا که بحث بر سرِ کمبود منابع آبی تهران و انتقال پایتخت به سواحل پرظرفیت و زرخیز مکران دوباره در بین مقامات مختلف و نیز در دلِ محافل سیاسی و اجتماعی بالا گرفته، بسیاری از زنان و کودکانِ روستاهای مختلف این پهنه آب شرب مورد نیاز خانواده را با کولبری از مسافتهای بسیار طولانی تأمین میکنند! در اکثریت روستاها و مناطق جنوبی حاشیه سواحل مکران بار خلأ مردان خانواده که بیشتر برای کار به استانهای همجوار یا کشورهای همسایه میروند بر دوش زنان خواهد بود و وظیفه تأمین آب برای خانواده نیز همانند خانهداری ذیل نقش و وظایف آنان تعریف شده است. بنابراین در وضعیتی که روستاهای بلوچستان با بحران شدید کمبود آب و چالشهای متعدد آبی مواجه میشوند این زنان هستند و البته نیز کودکان و دختران که آب مورد نیاز خانواده را از محل قنوات و چاههای کشاورزی با حمل دبههای ۲۰لیتری بر روی کول و دوش تأمین میکنند... در یکی از گزارشهای مربوط به کولبری آب که پزشکان و کارشناسان مربوطه پیامدها و عوارض جدی چنین پدیدهیی را بررسی کرده بودند، آسیبهای مفصلی و استخوانی، گردندرد و سردردهای ناگهانی و حتی خطر معیوب شدن مفاصل را برخی از عوارض جدی این پدیده برای زنان و دختران بهخصوص برای کودکان برشمرده بودند. طبق آمارهای منتشر شده وزارت نیرو فقط در سال ۱۴۰۰ بیش از سههزار روستا با جمعیتی بالغ بر ۷۰۰هزار نفر در سیستانوبلوچستان از نعمت شبکه آب لولهکشی محروم بودهاند و در چنین شرایطی خانوادهها بیشتر نیاز خود را از منابع آبی موجود در بخش کشاورزی یا رودخانههای فصلی و هوتکها تأمین میکنند که آنهم خطر آلودگی و غیربهداشتی بودن چنین آبهایی بسیار بالاست و نیز تهدیدی جدی برای سلامت روستاییان محسوب میگردد... .
«مردم» اولویت اقتصاد ایران نیست
خبرآنلاین: ۷میلیون نفر زیر خط گرسنگی هستند/ راغفر: رشد فقر و فساد بانک آینده با هم ارتباط دارند/ایران به سمت «سائوپائولوئیزه شدن» میرود
راغفر معتقد است فقری که امروز در کشور در حال گسترش است محصول یک نظام تبعیضآمیز تخصیص منابع و فرصتها است و این نظام است که زمینه شکاف بیشتر طبقاتی را فراهم میکند.
بانک جهانی هم در گزارش اخیر خود ضمن تأیید برخی آمارهای محافظه کارانه، نرخ فقر در ایران را حدود ۳۶درصد برآورد کرد و هشدار داد با ادامه وضعیت فعلی در سال آینده، جمعیت فقرا به حدود ۴۰ درصد از کل جمعیت ایران خواهد رسید.
حسین راغفر، کارشناس اقتصادی، در این باره به خبرآنلاین گفت: میان گسترش فقر و فساد بزرگ بانک آینده ارتباط مستقیم وجود دارد. مسأله اصلی امروز کشور ما فساد است که محصول آن تبعیض، نابرابری و فقر گسترده است. از یکطرف فقر رشد میکند و از سوی دیگر یک طبقه کوچک اما بسیار ثروتمند شکل گرفته که در داخل سیستم هم نفوذ دارند و سیاستگذاری را به نفع خودشان منحرف میکنند.
محاسباتی که دوستان داشتهاند، نشان میدهد حدود ۴۰درصد از جمعیت کشور دچار فقر مطلق شدهاند. در عینحال هفت میلیون نفر از مردم هم اگر تمام درآمدشان را صرف تهیه غذا بکنند باز هم به کالری کافی دست پیدا نمیکنند که بهاصطلاح آنها را باید زیر خط گرسنگی حساب کرد. این هفت میلیون نفر دچار سو تغذیه و گرسنگی هستند…
در این یک سال ۳.۵میلیارد دلار برای خودرو و ۴میلیارد دلار برای واردات قطعات خودرو صرف کردند. این در حالی است که برای واردات دارو و دیگر کالاهای اساسی اکنون ارز کافی وجود ندارد... در این مدت معادل ۸میلیارد دلار طلا وارد کشور شده که بخش قابل توجه آن را آب کرده و در قالب سکه و با نرخ دلار ۱۲۰هزار تومانی در بازار عرضه کردند. زمانی نرخ دلار برای طلای وارداتی را معادل ۱۲۰هزار تومان تعیین کردند که نرخ دلار ۶۰ یا ۷۰هزار تومان بود. در اقتصاد امروز کشور ما چون مردم در اولویت نیستند و منافع یک اقلیت سوپر سرمایهدار در اولویت است، چنین سیاستهایی اجرا میشوند... . من فکر میکنم ادامه این وضعیت از نظر امنیتی و اجتماعی هم به ایران صدمه خواهد زد چرا که در نهایت واکنشهای شدید اجتماعی بروز خواهد کرد... . من فکر میکنم در آینده شرایط از این نیز بدتر شود. چنانکه شکاف طبقاتی امروز نسبت به ابتدای دهه ۹۰ بهمراتب افزایش یافته است. ما امروز به جای یک کشور توسعه یافته، به برزیل دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی شباهت داریم. از یکطرف چند صد هزار نفر در کشور ما کارتن خواب هستند و به اعتیاد سنگین دچار شدند و نه تنها شغل و خانوادهای ندارند که امکان مهارت آموزی را از دست دادهاند و از سوی دیگر یک اقلیت ناچیز زندگی شاهانهای برای خود رقم زدند که پیش از این سابقه نداشته است... . اکنون میدانیم که بانکهای خصوصی دیگری هم در مسیر تبدیل شدن به بانکهای آینده دیگری هستند. این شبکه در نظام تصمیمگیریهای کلان و اساسی ما نفوذ حداکثری دارند و تصمیماتی را اخذ میکنند که به سود خودشان باشد.
تورم بالای ۴۰درصد و فروپاشی تدریجی طبقه متوسط
بهارنیوز: پازوکی: مجلس ایران از سنای آمریکا بیاموزد
تورم به نقطه خطرناک تثبیت شدن در وضعیت دو رقمی رسیده است و گزارشها حکایت از تشدید این وضعیت نیز دارد... . ، قیمت خوراکیها نیز از ابتدای دولت مسعود پزشکیان با افزایش ۱۷۱درصدی مواجه شده است...
«مهدی پازوکی»: «وضعیت نه جنگ، نه مذاکره کنونی، انتظارات تورمی اقتصاد ایران را تشدید میکند. اعتقاد عمیق کارشناسی دارم که سیاست خارجی کشور باید در راستای منافع ملی ملت ایران تغییر پارادایم بدهد. اگر این روند، تغییر نکرده و همچنان تعاملی با جامعه جهانی نداشته باشیم، این مسأله آثار بسیار منفی خود را در میانمدت و درازمدت بهدنبال خواهد داشت»...» . «متأسفانه، ما استاد از دست دادن فرصت و زمان هستیم و باید بدانیم که هزینه از دست دادن فرصت در اقتصاد ما بهشدت بالا رفته است. مسأله دیگر این که، حاکمان ایران باید بدانند که سیاست داخلی هم باید در راستای منافع ملت ایران، تغییر شیفت بدهد»... . نمایندگان این مجلس، بیش از ۳هفته است که زیر بار مخارج دولت نرفته و سعی در محدود کردن آن دارند. همین بودجه مجلس را در نظر بگیرید از سال اول دولت رئیسی از رقم هزار و ۵۵۰میلیارد تومان در سال ۱۴۰۱، امسال به رقم هنگفت ۷هزار و ۶۰۰میلیارد تومان رسیده است. چه اتفاقی افتاده که بودجه مجلس در سه سال، بیش از ۵برابر افزایش پیدا کرده است؟»
بهارنیوز: موج جدید گرانی لبنیات؛ از شیر خام تا ماست و پنیر
افزایش چشمگیر قیمت شیر خام در هفتههای اخیر تا مرز ۳۰درصد، به واسطه رشد بیش از ۴۰درصدی نهادههای دامی و افزایش هزینههای انرژی، موجی از گرانی را به بازار محصولات لبنی سرایت داده است. افزایش ناگهانی و غیررسمی ۳۰درصدی قیمت هر کیلو گرم شیر خام به حدود ۳۰هزار تومان طی یک ماه اخیر، که رقمی ۷هزار تومان بالاتر از نرخ مصوب است، زنگ خطر جدی برای بازار محصولات لبنی محسوب میشود... .
بهارنیوز: تهران؛ محتاج آخرین قطرههای آب سدها
پایتخت با ۲۲۱میلیون مترمکعب کسری؛ وارد ششمین سال خشکسالی شد
وضعیت منابع آبی کشور و بهویژه تهران در سال آبی جاری بسیار نگرانکننده است. کاهش چشمگیر ورودی آب به سدها، حجم ذخایر سدها و میزان بارندگی و همچنین روند برداشت از آبهای زیرزمینی که وجود خارجی ندارد؛ هشدار جدی برای مدیریت منابع آب و برنامهریزی بلندمدت در این حوزه را حکایت میکند. اگر چه در مورد تهران و البرز؛ عدم انتقال آب از طالقان شهر را در مرداد ماه به اوج بحران میرساند، اما اکنون همچنان در وضعیت بیثبات آبی هستیم، انتظار این بود که آبان ماه بارندگی رخ دهد اما این اتفاق نیفتاد و پایتخت با ۲۲۱میلیون مترمکعب کسری نسبت به مدت مشابه سال قبل وارد ششمین سال خشکسالی متوالی و محتاج آخرین قطرههای آب سدها شد تا جایی که در صورت عدم بارش مناسب و مدیریت مصرف؛ احتمالاً دیماه مجبور به ورود به فاز جیرهبندی خواهیم شد؛ این وضعیت نیازمند توجه فوری و اقدامات مؤثر برای جلوگیری از بحرانهای آتی است.
بهارنیوز: بحران اشتغال پرستاران؛ تناقض میان ظرفیت دانشگاهها و نیاز سیستم درمان
«عباس عبادی» معاون پرستاری وزارت بهداشت، درباره علت عدم تناسب میزان جذب نیرو در حوزه پرستاری با تعداد فارغالتحصیلان این رشته، اظهار کرد: مجوزهای استخدامی را برای دولت، سازمان امور استخدامی صادر میکند. بحث تربیت نیروی انسانی برعهده معاونت آموزشی وزارت بهداشت است، فکر میکنم در یک دهه گذشته، این معاونت کار خود را به درستی انجام داده و هر سال ظرفیت آموزش پرستاری افزایش پیدا کرده است. بهطوری که در گروه پرستاری شامل پرستار، اتاق عمل، هوشبری و فوریتها، شاید سالانه حدود ۱۸هزار نفر دانشجو میپذیریم، اما جذب ما بهطور میانگین در سال کمتر از پنج هزار نفر است... .
بهارنیوز: درآمدی که آب میرود!
«علیرضا حیدری» کارشناس رفاه و تأمین اجتماعی، ... گفت: ۹ درصد کارگرانِ مشمول قانون کار در کشور، قرارداد موقت و بخش عمدهیی از آنها پیمانکاری هستند؛ بنابراین درآمد این کارگران نیز موقت و مقطعیست و نمیتواند معیار خوبی برای دهک بندی و خذف یارانه نقدی باشد... . نایبرئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در ادامه تأکید کرد: دستمزدِ بیثباتِ کارگران قرارداد موقت و پیمانکاری نمیتواند مبنای درستی برای دهک بندی باشد؛ اگر یک خانواده سه نفرهٔ کارگری در ماه ۳۰میلیون تومان درآمد دارد به این معنا نیست که این درآمد قابل اتکاست و در بلندمدت هم پایدار است، ممکن است خیلی زود کاهش یابد یا حتی به صفر برسد.
بهارنیوز: طبقه متوسط در حال از بین رفتن است
محمدرضا عارف در شرایطی که قیمت گوشت گوساله و گوسفند سر به فلک میکشد گفته است اطمینان داشته باشید که نهادههای دامی تأمین شده است و مشکلی وجود ندارد اما این سخن جامعه را اقناع نکرده و نه تنها اطمینان نسبت به وضعیت اقتصادی و معیشتی وجود ندارد بلکه نگرانی گستردهیی هم در میان است که چه خواهد شد؟
کامران ندری، اقتصاددان، درباره این موضوع گفت: «واقعیت همین قیمتهایی است که امروز در بازار مشاهده میکنیم این اقتصاددان همچنین بیان کرد: «جامعه در چنین شرایطی به دو بخش ثروتمند و فقیر تقسیم میشود که اکثریت در طبقه فقیر جای میگیرند. آقایان پزشکیان و عارف بهتر است به جای تداوم توزیع رانت در اقتصاد و تمرکز بر اصلاح قیمتها ـ که از نگاه آنها در واقع افزایش قیمتهاست ـ به فکر اصلاح واقعی حقوق و دستمزد طبقات حقوقبگیر باشند». چرا مسئولان ما چنین بیتفاوتاند؟ حتی در نظامهای سرمایهداری نیز مردم اینگونه بهحال خود رها نمیشوند. به نظر میرسد بسیاری از مسئولان، وظایف و مسئولیتهای واقعی خود را به کلی فراموش کردهاند».
سیاست روز: سفسطهای برای پنهان کردن گرانی واقعی، چرا بنزین در ایران از اروپا گرانتر است؟
نمیتوان قیمت اسمی بنزین را در ایران با قیمت آن در اروپا یا دوبی مقایسه کرد، در حالی که اختلاف فاحش در حداقل دستمزدها و نرخ تبدیل ارز، معنای واقعی این مقایسه را از بین میبرد. آنچه باید مبنا قرار گیرد، نسبت قیمت بنزین به حداقل دستمزد در هر کشور است، نه عدد مطلقی که روی پمپبنزین نوشته شده است... دولتها معمولاً زمانی به سراغ افزایش قیمت بنزین میروند که چارهای برای جبران کسری بودجه ندارند. این تصمیم در ظاهر اقتصادی اما در باطن سیاسی و اجتماعی است؛ چرا که هر بار تجربه افزایش قیمت سوخت، با ناآرامیهای اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی همراه بوده است... . بازی با قیمت بنزین بدون اصلاح ساختار اقتصادی و بدون توجه به جیب مردم، نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه تنها شعله نارضایتی اجتماعی را تیزتر خواهد کرد... .
تأثیر چالشهای نظام تسهیلات بانکی بر وضعیت ساختوساز در نیمه دوم سال۱۴۰۴ بررسی شد:
جهان صنعت: بحران نقدینگی در مسکن
جهش قیمت زمین، فولاد، سیمان، مصالح وارداتی و حتی دستمزدها هزینه تولید هر واحد مسکونی را به سطح بیسابقهای رسانده بهطوری که بخش خصوصی بدون برخورداری از تسهیلات بانکی کارآمد و قابل اتکا عملاً توان ادامه مسیر را ندارد. مسأله اما اینجاست که نظام تسهیلات بانکی در ایران بهجای ایفای نقش حمایتی و ضدچرخهای بیش از هر زمان دیگری در برابر فعالیتهای ساختمانی دیوارکشی کرده است... بانک مسکن که طبق قانون باید بانک تخصصی حوزه ساختوساز باشد بهگفته بسیاری از سازندگان اکنون بیش از هر زمان دیگری بر سیاستهای محافظهکارانه و سودمحور تأکید میکند؛ سیاستی که در ظاهر برای حفظ ثبات مالی بانک اتخاذ شده اما در عمل به بهای توقف چرخه تولید مسکن تمام شده است. ارائه وثایق به ارزش چند برابر اصل تسهیلات، الزام به انتقال وثایق جدید در هر مرحله از پیشرفت پروژه، طولانی شدن مراحل کارشناسی و حتی تغییرات پیدرپی در دستورالعملها همگی موجب شده که فرایند دریافت وام خود به یک پروژه جداگانه تبدیل شود؛ پروژهیی که معمولاً چند ماه زمان میبرد و همین زمانبر بودن هزینههای پروژه را بار دیگر افزایش میدهد. در بازاری که قیمت مصالح روزانه تغییر میکند تأخیرهای چندماهه در پرداخت تسهیلات میتواند یک پروژه را از سودآوری به زیاندهی تبدیل کند... .
جهان صنعت: وقتی دولت بخش خصوصی را کنار میزند
اثر برونرانی در اقتصاد ایران بهمعنای کاهش ظرفیت منابع مالی قابل تخصیص به بخش خصوصی بهدلیل جذب این منابع توسط دولت است که باعث کاهش سرمایهگذاری خصوصی و رشد اقتصادی میشود.
در نگاه نخست افزایش هزینههای دولت معمولاً نشانهای از سیاستهای انبساطی و محرک رشد اقتصادی تلقی میشود بهویژه در دوران رکود و هنگامی که تقاضای کل کاهش یافته و دولت با افزایش مخارج خود سعی میکند چرخ اقتصاد را به حرکت درآورد. تجربههای تاریخی و تحلیلهای اقتصاد کلان اما نشان دادند که اگر این سیاستها از حد بگذرند میتوانند به پدیدهیی معکوس منجر شوند که اقتصاددانان آن را «اثر برونرانی» یا Crowding Out Effect مینامند یعنی زمانی که گسترش هزینههای دولت به جای تحریک تولید بخش خصوصی را از میدان سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی بیرون میراند.
جهانصنعت از پیامدهای کمبود انرژی بر صنعت گزارش میدهد:
جهان صنعت: بهرهوری پایین، گریبانگیر تولید
صنعت ایران در محاصره تناقضی مرگبار گرفتار شده است؛ یارانههای انرژی که قرار بود تولید را تقویت کنند، امروز به عاملی برای تضعیف بهرهوری تبدیل شدهاند... کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش حلقهای از بحران را حول محور تولید تنگ کرده است و اجازه نفس کشیدن را به آنها نمیدهد. پرسش اما اینجاست که آیا مشکل اصلی کمبود منابع است یا مدیریت ناکارآمد؟ اقتصاد ایران در دور باطل خامفروشی اسیر شده، جایی که تولید با ارزش جایی در اولویتها ندارد... .
پیامدهای ادامه روند فعلی بهرهوری پایین در صنعت ایران جز فرسایش تدریجی و نابودی بنیانهای تولید ملی نخواهد بود؛ واحدهایی که با کمتر از نصف ظرفیت واقعی خود کار میکنند نهتنها قادر به ایجاد ارزشافزوده نیستند بلکه به تدریج به بار اقتصادی سنگینی برای کشور تبدیل خواهند شد. این وضعیت بحرانی، بیکاری فزاینده، تورم ساختاری و وابستگی روزافزون به درآمدهای نفتی را تشدید میکند. واقعیت تلخ این است که بدون بازنگری اساسی در سیاستهای اقتصادی، حذف انحصارها و هدفمندکردن حمایتها، چرخه معیوب بهرهوری پایین ادامه خواهد یافت. این مسیر به ورشکستگی تدریجی نظام تولیدی کشور و افزایش شکاف اقتصادی با جهان منجر خواهد شد... .
در نشست «مبارزه با فساد اقتصادی» تشریح شد
جهان صنعت: رانت در آینه حکمرانی
نشست «مبارزه با فساد اقتصادی» بههمت هیأت اندیشهورز بانک مرکزی و پژوهشکده پولی و بانکی در محل دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد؛
اوج هشدارها اما در سخنان وحید محمودی نمایان شد؛ اقتصاددانی که ریشه فساد را نه در کمبود منابع بلکه در ضعف حکمرانی جستوجو کرد. او گفت هرجا اراده توسعه وجود نداشته باشد فساد در سایه قدرت میبالد. محمودی فساد را نتیجه تمرکز قدرت، نظام تصمیمگیری بسته و ساختارهای غیرشفاف دانست و تصریح کرد که بدون بازمهندسی عمیق در نظام حکمرانی هیچ اصلاحی به نتیجه نمیرسد...
وحید محمودی، اقتصاددان برجسته کشور و عضو هیأتعلمی دانشگاهتهران:…... چهار دهه است که تحریم را حل نکردیم چون عدهیی نمیخواهند حل شود. همانهایی که از دل تحریم سود برده، شرکتهای پنهانی تأسیس کرده و فرزندانشان را برای تجارتهای خاص به دوبی و سایر مراکز مالی فرستادهاند. امروز بیش از هزار شرکت در خارج از کشور با منشأ همین شبکههای رانتی فعالند و روزانه میلیونها دلار سود میبرند. محمودی گفت: اینها همان گروههایی هستند که مانع رفع تحریم و احیای برجام میشوند چون از تداوم ابهام و انسداد منفعت میبرند.
اعتماد: تحریم، فساد و فرسایش امید؛ راه برونرفت کجاست؟
آذر منصوری ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار دارد. در حالی که فشارهای اقتصادی، نارضایتی اجتماعی و چالشهای زیستمحیطی رو به افزایش است، پرسش بنیادین پیش روی حاکمیت و جامعه چنین است: راه نجات ایران کدام است؟... تحریمها در کنار سوءمدیریت و فساد در نهادهای رسمی، چنان در تار و پود اقتصاد و معیشت ایرانیان نفوذ کردهاند که اثر آن در همه عرصهها مشهود است: از قبضهای سنگین انرژی تا آب کمکیفیت از سفرههای کوچکشده تا بازار کار راکد و صنعت فرسوده. تحریمها همان کردهاند که خشکسالی با زمین میکند؛ ریشههای رشد را خشک کردهاند... فرو نشست زمین، خشکیدن تالابها و دریاچهها، افت تولید کشاورزی، چهرهای نگرانکننده از آینده کشور ترسیم کرده است. اما در سایه این فشارها، پدیدهیی دیگر رشد کرده که شاید از خود تحریمها خطرناکتر باشد: فساد و رانتخواری کاسبان تحریم. گروههایی که از بسته بودن اقتصاد و نبود شفافیت بهره میبرند، از استمرار وضعیت موجود سود مستقیم میبرند. آنان با واسطهگری در تجارت نفت، واردات کالاهای اساسی و انتقال ارز، ثروتهای کلان اندوختهاند و با نفوذ در ساختارهای تصمیمگیری، مانع اصلاحات واقعی شدهاند. به این ترتیب، تحریم نه فقط ابزار فشار خارجی، بلکه بستری برای فساد داخلی و نابرابری بیشتر شده است... .
چگونه صنعت استراتژیک ایران به عامل ناترازی ملی در آب و انرژی تبدیل شد؟
اعتماد: فولاد تشنه!
امیررضا اعطاسی صنعت فولاد ایران که زمانی بهعنوان یکی از ارکان توسعه ملی و نماد خودکفایی صنعتی تلقی میشد، امروز بهدلیل یک مدل توسعه معیوب و ناپایدار، به عامل اصلی ناترازی سیستمی در منابع آب و انرژی کشور تبدیل شده است... . اشتهای سیریناپذیر صنعت فولاد برای انرژی، آن را به عامل اصلی بحران دوگانه در شبکه ملی تبدیل کرده است: کمبود برق در تابستان و کسری گاز در زمستان. ایران با یک بحران سیستمی و شدید انرژی مواجه است که ناشی از زیرساختهای فرسوده و پیشی گرفتن تقاضا از عرضه است... این صنعت سهم خود از کل مصرف آب کشور را تنها ۰.۱۵درصد اعلام میکند و واحدهای مدرن مانند فولاد مبارکه، به استناد گزارشهای خود، مدعی مصرف ۲ تا ۳ مترمکعب بر تن هستند، منابع دیگر، از جمله روزنامه فایننشال تریبون، میانگین کشوری را حدود ۶مترمکعب بر تن و حتی رسانههای ایران ارقام تکاندهندهای مانند ۲۳۰مترمکعب (۲۳۰۰۰۰لیتر) بر تن گزارش کردهاند. این اختلاف فاحش یا نشاندهنده ناکارآمدی شدید در واحدهای قدیمی یا حاکی از یک روش حسابداری ناقص است. این در حالی است که طبق گزارشهای علمی، میانگین جهانی مصرف واقعی (آبی که به چرخه باز نمیگردد) بین ۲ تا ۲۰مترمکعب بر تن است. رقابت بر سر منابع محدود آب، به درگیریهای خشونتآمیز منجر شده است. کشاورزان در اصفهان بارها در اعتراض به انتقال آب به یزد برای مصارف صنعتی و شهری، خطوط لوله را تخریب کردهاند، زیرا معتقدند این انتقالها عامل مرگ کشاورزی و خشک شدن زایندهرود است. این حوادث دیگر اتفاقاتی پراکنده نیستند، بلکه به بخشی از واقعیت سیاسی و اجتماعی منطقه تبدیل شدهاند. دفاع رسمی صنعت فولاد از عملکرد خود، اغلب بر سهم ناچیز از کل مصرف ملی آب استوار است. این آمار در سطح کلان، یک واقعیت فاجعهبار در سطح منطقهیی را پنهان میکند. آب یک کالای ملی و قابل انتقال در سراسر کشور نیست، بلکه یک منبع محلی و وابسته به حوضه آبریز است
محمود جامساز در گفتگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
آرمان ملی: ناترازی بانکها محصول ۴دهه خاموشی نظارت
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: ابعاد گسترده فاجعه اقتصادی و اجتماعی ناشی از بحران بانک آینده چنان عمیق و فراگیر است که هنوز هم در محافل اقتصادی و اجتماعی کشور موضوع بحث و بررسیهای گسترده قرار دارد... . بانک آینده با انباشت زیانهای هنگفت و اضافه برداشتهای بیسابقه از بانک مرکزی، به یکی از عوامل اصلی تشدید بحران نقدینگی و تورم تبدیل شده و بهطور مستقیم رفاه و معیشت اقشار مختلف جامعه را تحت تأثیر قرار داده است، این در حالی است که فرزین رئیس بانک مرکزی اعلام کرده که فقط پنج بانک با تراز منفی و عدم کفایت سرمایه وجود دارد، در حالی که کارشناسان بر این باورند که نظام پولی و مالی کشور وضعیت مناسبی ندارد و این شرایط، زنگ خطری جدی برای سلامت نظام پولی و مالی کشور است... ... . . جامساز ادامه داد: بانکهای به ظاهر خصوصی با زنجیره مالکیتی پیچیدهای که فقط یکی دو شخص آن را نمایندگی میکردند، یکی پس از دیگری با مجوز بانک مرکزی تأسیس شدند و در عدم نظارت قاطع بانک مرکزی به بنگاهداری پرداخته و بخشهای بزرگی از سپردههای مردم را در قالب تسهیلات به پروژههای مشکوک بدون تضمینهای کافی و وثایق متعارف به بنگاههای خودی پرداخت کردند و بر بار مطالبات معوق و سوخت شده افزودند و با اضافه برداشتهای به ظاهر قانونی خود از بانک مرکزی، ورشکستگی خود را پنهان کردند. به این ترتیب باید نظام بانکی را عملاً مولد نقدینگی تورمزا دانست زیرا تسهیلات تکلیفی، بنگاهداری بانکها، اضافه برداشت سنگین بانکها از بانک مرکزی و ناترازی بانکها، ناشی از قصور و بیعملی بانک مرکزی در محدود کردن بنگاهداری بانکها، کنترل اضافه برداشتها، وادار کردن بانکها به شفافسازی صورتهای مالی و حذف داراییهای موهوم و مسموم از تراز نامهها و از همه مهمتر پایش قاطع مقررات کفایت سرمایه بوده است... ... . هشدار مرکز پژوهشهای مجلس به بانک مرکزی در گزارشهای متعدد از جمله گزارش سال ۱۴۰۲ مبنی بر تخلفات بانک آینده و بهویژه اضافه برداشت ۸۰ تریلیون تومانی از بانک مرکزی، شاخکهای حسی این بانک را تحریک نکرد تا این بانک به تنهایی به یکی از عوامل مؤثر ویرانی نظام پولی و سوق دادن کشور به سمت بیثباتی و فروپاشی نظام پولی تبدیل گردد. بهطوری که بر اساس گزارشهای رسمی، اضافه برداشت این بانک از بانک مرکزی تاکنون به فراتر از ۵۰۰هزار میلیارد تومان رسیده که معادل تقریبی ۴۲درصد پایه پولی کشور است. در حالی که، یک محاسبه ساده نشان میدهد که این بانک طی ۱۲سال که از تأسیس آن میگذرد با زیان انباشته ٤٦٥هزار میلیارد تومانی تقریباً روزانه ١٠٦میلیارد تومان اموال متعلق به جامعه را نابود کرده، و از سوی دیگر روزانه بهطور میانگین ١١٤میلیارد تومان از بانک مرکزی برداشت نموده است. برداشت از بانک مرکزی بهمثابه افزایش پایه پولی و به مفهوم دریافت پول بدون پشتوانه از بانک مرکزی و تشدید تورم و به بیانی دیگر انتقال زیان سهامداران خصوصی به داراییهای عمومی یا در واقع ملیسازی زیان است، علاوه بر این ۲۴۰هزار میلیارد تومان نیز به سپردهگذاران متعهد است... . این بانک که هنوز تشریفات قانونی انحلال آن به پایان نرسیده اما بهصورت شفاهی منحل اعلام و در بانک ملی که خود با کفایت سرمایه پایینتر از استاندارد، ناگزیر به افزایش سرمایه است، بهگونهیی ادغام شده است و معلوم نیست بانک مرکزی چگونه و با چه مکانیسمی، بدهیها، زیانها و اضافه برداشتهای بیش از ۱۲۰۰هزار میلیارد تومانی این بانک را تسویه خواهد کرد. هر چند در بدو امر شفافسازی سیاستهای بانک مرکزی مرتبط با حل معضل بهویژه حمایت از حقوق سپردهگذاران و جبران زیانهای انباشته، بدون افزایش پایه پولی و تورم، برای روشن شدن اذهان و بازسازی اعتماد عمومی نسبت به نظام بانکی، از اهمیت بهسزایی برخوردار است، چرا که ادغام بدون شفافسازی نوعی تطهیر ساختاری است نه اصلاح اقتصادی شفافسازی مشخص میکند که وضعیت بانک آینده و نقش نهادهای ناظر، سهامداران عمده آشکار و نهان و تصمیمات اخیر پیرامون ادغام در بانک ملی چگونه خواهد بود. این کارشناس معتقد است: طبق آخرین برآوردها همانطور که اشاره شد زیان انباشته بانک آینده به ۴۶۵تریلیون تومان رسیده، اگر قرار باشد در مرحله ادغام نیز همان روش تزریق پول به بانک از طریق اضافه برداشت صورت گیرد بهمعنای افزایش بیشتر پایه پولی، نقدینگی و تورم است. بهعلاوه ۵۰۰ تریلیوناضافه برداشت بانک مرکزی با احتساب ضریب فزاینده ۷ تا ۸ حدود ۳۵۰۰ نا ۴۰۰۰تریلیون تومان بر حجم نقدینگی اضافه کرده است، یعنی از ۱۰۱۶۵تریلیون تومان حجم نقدینگی در پایان ۱۴۰۳ حدود ۳۵درصد از سوی بانک آینده ایجاد شده مگر آن که با استفاده از سیاستهای استریلیزاسیون از جمله عملیات بازار باز، تغییر در نسبت سپرده قانونی، انتشارگواهی سپرده با اوراق بانک مرکزی بخشی از افزایش نقدینگی خنثی شده باشد، ... … . جامساز مردم را اصلیترین محل جبران خسارت بانک آینده ذکر و بیان کرد: در نهایت ظاهراً بانک ملی و یا صندوق وابسته به دولت نقش تسویه کننده را ایفا میکنند، اما در عمل از محل داراییهای عمومی و سپردههای مردم این انتقال انجام میشود