با مشاهدهٔ تصاویر جنایت در اردوگاههای مرگ چه احساسی پیدا می‌کنید؟
روایت یک شاهد قتل‌عام در اردوگاه آشویتس:
مردها و زنها در دو گروه جداگانه از همدیگر مجزا می‌شدند. این آدمها دونه به دونه بررسی می‌شدند و به سمت راست یا چپ هدایت می‌شدند کسانی که به سمت چپ می‌رفتند برای مرگ توسط اتاقهای گاز انتخاب شده بودند
نصرالله مرندی از شاهدان قتل‌عام در زندان گوهردشت ـ ۳۰شهریور۱۴۰۰
ما شاهد آن بودیم که چگونه زنان و مردان مجاهد در مقابل جلادانی مانند رئیسی سر تسلیم فرود نیاوردند، بر موضع خود پافشاری کردند و به استقبال مرگ با افتخار رفتند
روایت یک شاهد قتل‌عام در اردوگاه آشویتس:
با نزدیک شدن سقوط نازیها اونها دونه به دونه اجسادی رو که آتش نزده بودند رو از زیر خاک بیرون آوردن و دونه به دونه آتیش زدن
اکبر بندعلی از شاهدان قتل‌عام در زندان گوهردشت ـ ۳۰شهریور۱۴۰۰
هر شب می‌دیدیم یک کامیونی دو تا کامیون از جلو ساختمان ما رد میشه ما می‌دونستیم که داخل اینها جنازه بچه‌هامونه اما یک شب یکی از این کامیونها جلو دید ما ترمز کرد و دنده عقب به طرف در ورودی آشپزخانه رفت بالای آشپزخانه یک لامپ مهتابی بود که افتاده بود روی این جنازه‌ها
انقدر سکوت مطلقی ایجاد شده بود که ما صدای قلب همدیگر رو می‌شنیدیم.
روز سه‌شنبه سی‌ام شهریور هم‌زمان با سخنرانی آنلاین رئیسی جلاد۶۷ در مجمع عمومی، اجلاس بین‌المللی شاهدان قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در افشای آخوند جلاد برگزار شد
بتول ماجانی از شاهدان قتل‌عام در زندان اوین ـ ۳۰شهریور۱۴۰۰
خودم هفت سال زندان بودم و هفت نفر از اعضای خانواده من اقوامم در زندان اعدام شدند که پنج نفرشون مال همین قتل‌عام سال۶۷ بودن
سعید ناصری از شاهدان قتل‌عام در زندان اوین ـ ۳۰شهریور۱۴۰۰
ظرف یازده ساعتی که اونجا نشسته بودم بلاانقطاع این دادگاه جریان داشت و تو این فاصله فقط خواهران را بردند و تمام‌شون از مواضع سازمان و نام مجاهدین استفاده کردند و تمام شون اعدام شدند
از همین خونها بود که نسلی به دادخواهی برخاست و خامنه‌ای ناگزیر جلادش را به‌میدان آورد. جلادی که حتی جرأت نمی‌کند در سالن مجمع عمومی حاضر شود
