همه جای دنیا برای امحاء یا تبدیل زباله به مواد بازیافتی جدید، برنامهریزی و سرمایهگذاری میکنند. بازیافت زباله اینک برای بسیاری کشورهای جهان به یک منبع درآمد مطمئن تبدیل شده است تا آنجا که برای استفاده از زباله صنایع عظیمی بهکار گرفته میشود.
استخراج سرمایه از زباله اکنون به نقطهای رسیده که اصطلاحا به زباله میگویند «طلای کثیف»! البته عجیب نیست که آخوندها تاکنون سراغ این منبع ثروت نرفتهاند و چنین گنجی را به کارگزاران دستچندم خود در شهرداریها سپردهاند! برای آنها درآمدهای نجومی نفت و گاز و پترو شیمی و ارز مفت دولتی وقتی باقی نگذاشته که در این زمینه وارد شوند!
معضل جهانی زباله
توان بشریت ساکن در کره آبی برای تولید زباله در شرایط فعلی روزانه ۵میلیون و ۳۰۰هزار تن است! سهم ایران روزانه نزدیک به ۵۵هزار تن است (سالانه ۲۰میلیون تن). هر حکومتی البته برای حل و فصل مسایل ناشی از انباشته زباله محدوده سرزمینی خودش برنامههای دارد.
سوئدیها نه تنها تمامی زبالههایشان را بازیافت میکنند بلکه از خارج هم زباله وارد میکنند چرا که کسب پرسودی است! بسیاری کشورهای جهان با برقراری اولین خط تفکیک زباله در معابر (سطل زبالههای مجزا برای مواد مختلف) کار تفکیک و بازیافت زباله را از همان پشت در مغازهها و منازل آغاز میکنند.
بازیافت زباله صنعتی است که دو سود مستقیم دارد:
- تبدیل زباله به پول
- جلوگیری از گسترش فاجعهبار زباله و الزام به سرمایهگذاری برای مقابله با آن!
این صنعت تنها خاص کشورهای اروپایی نیست در کشورهای آسیایی و آمریکای جنوبی و آفریقا نیز این صنعت وجود دارد. برزیلیها و هندیها از سرآمدان این فن هستند. آلمانیها نیز در شمار برترینها در این کار هستند.
چینیها تا سال ۱۹۸۰نیمی از زبالههای جهان را برای تأمین سوخت کارخانجات خود وارد میکردند! در واقع بسیاری کشورهای جهان چه برای حفظ سلامت محیطزیست خود و چه برای تهیه منابع درآمد جدید رو به این صنعت آوردهاند.
نگاهی به ایران خودمان
اما در ایران که در حال حاضر توسط آخوندها اشغال شده است و از آنجا که آخوندها تاراج نفت و گاز و دیگر ثروتهای ملی این مملکت را در دست دارند، در زمینه مقابله با گسترش زباله در محیطزیست و حتی شهرها آنچنان احساس بینیازی میکنند که اساساً وارد این کارها نمیشوند! به همین علت است که اکنون خبر میرسد جنگلهای شمال در حال تبدیل شدن به زبالهدانی هستند! و این امر در سایر شهرها نیز کم و بیش در حال گسترش است.
تظاهرات اعتراضی مردم مریوان و یکی دو شهر دیگر کردستان در زمستان سال گذشته و انباشتن زبالههای جمعآوری نشده شهر در ورودی شهرداری مریوان را شاید بسیاری به یاد داشته باشند، خبری که در آن روزها خیلی صدا کرد و عملاً به یک حرکت اعتراضی تبدیل شد.
اکنون فراتر از شهرها جنگلها نیز در معرض نابودی زیر آوار زباله قرار گرفتهاند.
جنگل یا زبالهدانی؟ رودخانه یا قتلگاه ماهیان؟
روز سی و یکم اردیبهشت ۹۸یک عضو مجلس ارتجاع از مازندران به نام «نانوا کناری» به شکایت از اقدام شهرداری پرداخت که مشکل زبالهها را حل نمیکند و باعث تخریب محیطزیست شده است.
ولیالله نانوا کناری گفت:« فرق استان شمالی کشور با استانهای دیگر در این است که رودخانههای متعددی به دریای خزر سرازیر میشود همه دپوهای زباله در کنار رودخانهها میباشد تمام شیرابه های این پسماندها در رودخانهها جاری است تمام رودخانهها به زمینهای کشاورزی متصل میشه از اونجا به دریای خزر من خدمت همکاران عرض بکنیم میلیونها ماهی در فصل صید بهصورت فلج شده در ساحل افتاده هستند».
جنگل زیر تیغ آخوندها
بنا به آمار موجود از ۱۸میلیون هکتار جنگلهای مازندران حدود ۷میلیون هکتار آن توسط سپاه پاسداران، آقازادهها و ایادی رژیم تراشیده شده و از بین رفته است. مابقی هم در وضعیت وخیمی بهسر میبرند. جنگلهای باقیمانده تکهتکه از طریق فروختن زمینهای جنگلی برای ویلا یا آپارتمان سازی و امثال اینها تراشیده و نابود میگردند. یکی از کارهای ننگین حاکمیت آخوندی این است که جنگلهای شمال را تبدیل به زباله دانی کرده و به طرز وحشتناکی در حال نابودی جنگل، ماهیان و زندگی مردم است.
در اسفند ۱۳۹۵پایگاه اطلاعرسانی "بلاغ"، یک سایت محلی در مازندران نوشت:
« در محمودآباد در ۲متری ساحل دریای خزر زباله دپو میشود.
در سرخرود در ۲۰متری ساحل زبالهها را دپو میکنند.
در قائمشهر ۴۰سال است زباله را در بستر رودخانه دپو میکنند.
در فریدونکنار ارتفاع دپوی زباله به ۱۰متر رسیده است.
در شهرستان تنکابن ۴۰سال است زباله در رودخانه تلار تخلیه میشود و ارتفاع زباله در این رودخانه به ۱۵تا ۲۰متر میرسد.
یک فعال محیطزیست مازندرانی درباره وضعیت زباله در ساری، مرکز استان مازندران گفت: «وضعیت بهگونهیی است که "از دپوی زبالهها در کنار پارک کیاسر یک دریاچه شیر آبه بهوجود آمده است».
نفوذ شیرابه زبالهها به رودخانهها و آبهای زیرزمینی باعث شده است که مازندران در کشور رتبه نخست شیوع سرطان دستگاه گوارش را داشته باشد.
انتشار سیستماتیک «سم» در جغرافیای میهن
بر اساس گزارشهای کارشناسی متعدد، شیرابهها که حامل مواد سمی و فلزات سنگین و آلودگی میکروبی هستند با وارد شدن به رودخانهها باعث افزایش غلظت آب و سمی شدن آن میشود. اولین نتیجه مخلوط شدن شیرابه و آلودگی آب ها، تلف شدن آبزیان است. با ورود فلزات سنگین به آبهای سطحی و زیر زمینی، آلوده شدن خاک و در پی آن محصولات کشاورزی را بهدنبال دارد.
رئیس اداره حفاظت محیطزیست شهرستان نور در تاریخ ۲۷مردداد ۹۷به خبرگزاری حکومتی ایسنا گفته بود: «آلودگی هوا و تکثیر پشه و مگس و جوندگان، سگ های ولگرد و کلاغ ها که هر کدام در نوع خود ناقل بیماریهای خاص هستند و همچنین انتشار گازهای گلخانهای از دیگر خطرات زباله در محل دفن آن است».
نورزاد سالاریان، کارشناس مسئول بهداشت محیط شبکه بهداشت و درمان شهرستان نور با اشاره به اینکه دفن غیراصولی و غیرعلمی زباله و پسماندهای شهری، بحران آلودگی آب و خاک و هوا را بهدنبال دارد، اظهار داشت: «انتشار بیماری، ایجاد بوی بد و متعفن، چشمانداز زشت و نشست شیرابه آلودگیهای شدید را در پی دارد».
وی با بیان اینکه بیماریهایی چون کزاز، حصبه، انگلهای رودهای و اسهال خونی از جمله بیماریهایی هستند که از طریق مواد زائد جامد یا همان پسماند انتقال مییابند، تصریح کرد: «بیماریهایی مانند سالمونلا، هاری و انگلی میتواند توسط جوندگان از جمله موش از راه مدفوع، ادرار و گزش موجب انتشار این بیماریها در منطقه شود».
ملاحظه میشود آنچه که در کشورهای دیگر امکانی برای بهبود همهجانبه محیطزیست و ساکنان آن میباشد در دیکتاتوری ولایت فقیه به یک فاجعه تبدیل میشود!
اعترافهای حکومتی
دولت و دستگاههای وابسته به آن تاکنون هیچ اقدامی برای حل معضل زبالهها در هیچ نقطهای از ایران نکرده است. بهگفته کلانتری رئیس سازمان محیطزیست رژیم حتی برای سال ۹۸بودجهای برای حل و فصل مسأله زباله و پسماندها در نظر گرفته نشده است. این نکته را کلانتری (وزیر اسبق) روز ۲۷دی ۹۷یعنی پس از ارائه لایحه بودجه ۹۸به مجلس رژیم به خبرگزاری حکومتی گفت و اضافه کرد: «آبزیان همه رودخانههای شمال کشور بهدلیل شیرابهها و زبالهها از بین رفتهاند و حذف بودجه پسماند به منزله نابودی مناطق شمالی است». کلانتری گفت: برای اولین بار دولت ۱.۳میلیارد دلار برای مدیریت پسماند با اولویت استانهای شمالی در نظر گرفت ولی این بودجه در مجلس حذف و در بخش دیگری صرف شده است».
کشورهای دیگر چه میکنند؟
در کشورهای دیگر بازیافت زباله از پشت در فروشگاهها و با تفکیک آنها آغاز میشود
یکی از مهمترین و بزرگترین اقدامات پیشرفته کشورها همین سیستمهای کارخانهیی تفکیک زباله و تبدیل به مواد قابل استفاده است. اخیراً در اروپا کارخانهیی درست شده که از قوطیهای پلاستیکی آسفالت درست میکنند. امروزه در بسیاری کشورهای پیشرفته موضوع دفن زبالهها یا ایجاد کوه زباله سوز تقریباً به فراموشی سپرده شده است. و همانطور که در ابتدای نوشته گفته شد از زباله بهعنوان طلای کثیف نام برده میشود.
بهعنوان نمونه در آمریکا برخی ایالتها تا بیش از ۴۰درصد زباله هایشان را بازیافت میکنند و در ژاپن اساساً همه زبالهها بازیافت میشود. اما رژیم آخوندی تنها ۵درصد از زبالهها را آنهم توسط عواملش در شهرداریها با ابتداییترین امکانات و به شیوههایی بسیار نازل و ضدبهداشتی بازیافت کرده و ۹۵درصد باقیمانده زبالهها را در دپوهای زباله در حاشیه شهرها رها کرده یا در بدترین شکل زبالهها را در معابر شهری یا رودخانهها و ساحل دریا رها میکند.
دیکتاتوری آخوندها یا استثمار و چپاول یا نابود کردن محیطزیست
آنچه در ایران اتفاق میافتد با هیچ معیاری در دنیا قابل مقایسه نیست. بهنوشته خبرگزاری حکومتی ایسنا و طبق یک پژوهش دانشگاهی که مورد قبول همین خبرگزاری فاشیستی نیز میباشد شهرداری تهران روزانه دو میلیارد و ۲۴۰میلیون تومان از زباله پول استخراج میکند و این کار در شهرهای دیگری همچوناصفهان، یزد، نیشابور، تبریز، بناب، اردبیل و مشهد نیز انجام میگردد. و حیرتانگیز تر آن که از هر خانوار تهرانی روزانه یکصد تومان بابت جمعآوری زباله و پسماندها بهطور سیستماتیک دریافت میشود مبلغی که سالانه در حدود ۴۵۰تا ۶۰۰میلیارد تومان میشود!
با این پول شهرداریهای مربوطه کودکان ۱۰ساله و زنان را به نازلترین دستمزدها در ضدبهداشتیترین شرایط به کار وا میدارد و با استثمار آنها دو میلیارد دیگر نیز از بازیافت زبالههایی بهدست میآورد که دستمزد کارگرانش را مردم مستقیماًً میپردازند اما حتی یک ریال این پول نه خرج کارگران و نه هزینه بهداست محیط نمیگردد.
آخوندها، همه چیز در خدمت دیکتاتور!
آخوندهای حاکم این ترتیب وجه دیگری از تخریب محیطزیست و نابودی زاد و بوم مالیاتدهندگان و استثمار نیروی کار را به نمایش میگذارند اما متقابلاً هرجا که پای امنیت نظام و کیان قدرت خودشان در میان باشد از هیچ سرمایهگذاریای دریغ نمیکنند البته پیشاپیش برای مردم ما روشن است که هر طرح و برنامهیی در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه اساساً و یکسویه از امنیت رژیم چیده میشود. امری که اکنون با واکنشهای شدید اجتماعی روبهرو شده و یک به یک در حافظه مردم ثبت و به کینهای عمیق برضد دیکتاتور و عمالش تبدیل میگردد. تا روزی که فرصت محاکمه جانیان حاکم در دادگاههای صالحه مردم فرا رسد