یادداشتی دربارهٔ اردوگاههای کار اجباری [موسوم به کمپهای ترک اعتیاد] در ایران
«۵۳نفر از معتادانی که به کمپ شفق آورده شدند اسهال خونی گرفتند و مردند»
«امدادگر به بچهها میگفت اگر برایم برقصید داروی سرماخوردگی میگیرید»
«پایم را از خط زرد آنطرفتر گذاشتم و تا سرحد مرگ کتک خوردم...»
اینها روایتهای معتادانی است که تجربه رفتن به اردوگاه ترک اعتیاد اجباری شفق را از سر گذراندهاند... گزارش بالا مربوط به ۱۰ سال پیش است که در رسانههای حکومت انسان کش نظام ولایت فقیه بحث روز بود. حتی خبرنگار رژیمی هم قادر به تحمل شنیدن آه و ناله دردمندانه قربانیان نظام ضدانسانی حاکم نبود:
«... روایتهایی آن قدرتکاندهنده که گاه مجبورت میکند مصاحبه را قطع کنی و بروی قدم بزنی یا چند نفس عمیق بکشی» (تابناک۴دی۱۳۹۲). .
به تازگی هم یکی از کمپ های بهاصطلاح ترک اعتیاد در لنگرود شاهد سوختن دهها هموطنی بود که قربانیان سیاستهای ننگین حکومتی گردیده بودند.
رژیم آخوندی که خود عامل اعتیاد و گسترش پدیده شوم اعتیاد است و ایران را تبدیل به محل ترانزیت قاچاق مواد مخدر کرده است، قربانیان جنایت خود را در کمپهای اعتیاد به کام مرگ میکشاند.
در این کمپها به جای اینکه به درد معتادان رسیدگی شود و درد آنان طبق اسلوبهای علمی درمان شود، این قربانیان در معرض بدترین شقاوتها و جنایتهای عوامل رژیم قرار میگیرند. در آخرین نمونه آن هم سوخته شدن دردمندانی بود که در جستجوی رهایی در کمپی به همین نام بیمسما بودند.
اردوگاه مرگی به اسم «کمپ ترک اعتیاد»
سالها پس از استیلای قوم خونریز خمینی بر سرزمین ایران، کارگزاران این رژیم انواع و اقسام طرحها و شیوهها را برای کنترل جامعه محنتزده و غرق در مصیبت ایران بهکار گرفتند اما پاسخی نشنیدند. از جمله این موارد راهاندازی اردوگاههای کار اجباری برای بهقول خودشان «خردهفروشان مواد مخدر» بود:
«رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی با اشاره به موافقت برای احداث اردوگاههای کار اجباری در حاشیه کلانشهرها گفت: اولین گروهی که به این اردوگاهها اعزام میشوند، خردهفروشان مواد مخدر خواهند بود که پس از انتقال از زندانها، در سختترین شرایط ممکن به فعالیت و کار میپردازند» (ایسنا۲۰آبان۱۳۸۹).
معلوم است که نیروی انتظامی فاشیسم دینی چه برداشتی از «سختترین شرایط ممکن» دارد. اما از آن سالها، سالها گذشته است ولی درد همچنان باقی مانده است. مدتی بعد اخبار بدتری به گوش رسید. شرایط غیرانسانی کمپ نگهداری زنان معتاد، رسانهیی شد:
«شرایط نابسامان بهداشتی کمپ، تنبیه بدنی و کتک و بیاحترامی، کمبود غذا و دارو، باعث وخیمشدن هر چه بیشتر اوضاع زنان شده بود. سهمیه روزانه آنها برای پنیر بهاندازه یک سیمکارت تلفن بود و هرگز در پنج ماه بستریشدن در کمپ، لب به گوشت و مواد پروتئینی نزدند... سمیه و آذر بهدلیل گرسنگی مردند. زنها پرده از اتفاقاتی برداشتند که نمیتوان آن را بیان کرد» (شرق۱۷فروردین۱۳۹۵).
آتشسوزی در کمپ ترک اعتیاد بانوان
رژیم آخوندی تنها به شکنجه و گرسنگی دادن و زجرکش کردن قربانیانش اکتفا نمیکند بلکه با بیاعتنایی و بیاهمیت دانستن سرنوشت انسانهایی که اسیرش گردیدهاند، موجب رنجهایی طاقتفرسا و حتی سوختن آنها در آتش بیتدبیری و بیمسئولیتی گردیده است.
«سخنگوی سازمان اورژانس کشور از وقوع حریق در یک کمپ ترک اعتیاد بانوان قرچک ورامین خبر داد. این آتشسوزی ١٢ مصدوم داشته که حال شش نفر از آنها وخیم گزارششده است» (ایسنا۷ دی ۱۳۹۷).
آتشسوزی منجر به مرگ ۳ نفر در کمپ معتادان مشهد
بسیاری از این وقایع نیز از سوی رژیم آخوندی به ساکنان این کمپها نسبت داده میشود تا از هر گونه مسئولیتپذیری شانه خالی کنند:
«بهدنبال بروز یک آتشسوزی در یکی از مراکز اقامتی ترک اعتیاد در حومه شرق مشهد، یک نفر در صحنه و ۲ نفر پس از انتقال به بیمارستان جان باختند و ۲۳ نفر دیگر از مجروحان حادثه در مراکز درمانی مشهد تحت درمان قرار دارند» (خبرآنلاین ۲۲اردیبهشت۰۰ ۱۴).
آتشسوزی در کمپ ترک اعتیاد لرستان
همزمان با آتشسوزی کمپ لنگرود شاهد آتشسوزی کمپ در شهر نورآباد لرستان بودیم:
«فرماندار دلفان لرستان گفت: صبح یکی از مراکز ترک اعتیاد در شهر نورآباد دچار آتشسوزی و با اقدام سریع نیروهای اطفای حریق به موقع مهار شد» (ایرنا ۱۵آبان ۱۴۰۲).
زنده سوختن معتادان در کمپ لنگرود
و آخرین نمونه از شقاوت و بیرحمی کارگزاران نظام ولایت سوخته شدن ۳۲ انسان ستمزده و قربانی این نظام در کمپ موسوم به رهایی در لنگرود بود. حالا عوامل حکومتی همدیگر را مقصر و مسبب این واقعه دلخراش میدانند. عضو هیأترئیسه شورای شهر لنگرود گفت:
«در تقریباً تمام شهرستانهای کشور، دولت هیچ بودجهیی برای احداث کمپ ترک اعتیاد تخصیص نمیدهد و بناهای قدیمی بهعنوان کمپ ترک اعتیاد مجوز فعالیت میگیرند و به همین دلیل بناهای قدیمی و عمدتاً مدارس و مهدکودکهای متروکه اندکی بازسازی میشوند بهعنوان کمپ ترک اعتیاد مجوز فعالیت میگیرند. بهعلت کم بودن مبلغی که از مددجویان اخذ میشود، عملاً امکان نوسازی این مراکز وجود ندارد. طبق اعلام آتشنشانی، این حادثه از یک بخاری آغاز شده و دلیل تأخیر در امدادرسانی نیز وجود قفل (!) در بوده است» (هم میهن۱۶ آبان ۱۴۰۲).
گفته میشود شدت سوختگی برخی اجساد به حدی بود که هویت بسیاری از آنها قابلشناسایی نبود. از قضا در همین کمپ رهایی! «در سال ۹۷ ویدیویی از شکنجه معتادان منتشر شد که در آن چند نفر پای فردی را بسته بودند و با چیزی شبیه چوب، فرد خوابیده را فلک میکردند» (رکنا۲۷اسفند۱۳۹۷).
طی سالهای گذشته گزارشهای متعددی درباره وضعیت نامناسب کمپهای ترک اعتیاد در ایران منتشر شده است. وجود هفت هزار و ۵۰۰ مرکز ترک اعتیاد که بسیاری از آنان به شکل غیرقانونی و بدون مجوز فعالیت میکنند، هشدار میدهد که تا رژیم آخوندی بر جامعه حاکم است باید در انتظار اخبار تلخ سوخته شدن انسانها به دست حاکمان ستمگر باشیم. آنها بهخودی خود اعتیاد به ستمکاری را ترک نمیکنند؛ مگر...