محسن هاشمی رئیس شورای حکومتی شهر تهران در جریان سخنرانی در یک جلسه از عناصر باند موسوم به اصلاحطلب احتمال داد که «در سال۱۴۰۰ اقتصاد کشور به سمت ونزوئلایی شدن پیش برود» (سایت خبر فوری ۲۷دی۹۹).
پیش از او نیز کارشناسان اقتصادی حکومتی دیگری از جمله حسین راغفر پیشبینی ونزوئلایی شدن اقتصاد کشور یعنی ویرانی و فروپاشی کامل را پیشبینی کرده بودند.
اما واقعیت این است که در شرایط کنونی وضعیت اقتصادی در حاکمیت آخوندی دست کمی از فروپاشی اقتصادی در ونزوئلای تحت حاکمیت نیکلاس مادرو جیرهخوار و متحد خامنهای ندارد.
در چند سال اخیر بیش از ۷برابر از ارزش پول ملی کاسته شده، انفجار قیمتها و افزایش بیسابقه نرخ تورم، بالا رفتن نرخ بیکاری، کوچک شدن مستمر و ماه به ماه سفره مردم، بسیاری از مردم فقیر را در بحران گرسنگی قرار داده است.
نمونه عینی این وضعیت رواج نان قسطی و نسیه توسط مردم در مناطقی از کشور است، و اگر نانوایان شریف و زحمتکش به آنها کمک نکنند، در بحران مرگ و زندگی قرار میگیرند.
نمونه عینی دیگر ونزوئلایی شدن اقتصاد کشور موج مهاجرت تودهیی از کشور است، بخشی از مردم که امکان رفتن به کشورهای اروپایی یا آمریکا را ندارند به کشورهای منطقه رفته، و حتی بخشی از آنها ناگزیر شده به کشورهایی نظیر عراق، افغانستان و پاکستان مهاجرت کنند.
کسانی که به عراق رفتهاند با تحمیل انواع ناملایمات مجبورند در شرایطی بسیار نابرابر با کارگران این کشور و با نصف دستمزد روزانه آنها کار کنند.
پیش از این بهرام صلواتی مدیر رصدخانه مهاجرت رژیم از «مهاجرت تودهای» خبر داد و در این رابطه گفت: «هر چند پیش از این، نگاهها بیشتر معطوف به خروج استعدادها و تحصیل کردهها و خروج نخبگان هنری و ورزشی از کشور بود، اما اکنون میل به خروج و مهاجرت از ایران در طبقههای مختلف اجتماعی و بهخصوص دهکهای پایین اقتصادی با سرعت در حال شیوع است. ممکن است در حال حاضر و به دلایل مختلف میل ایرانیان به مهاجرت در حال حاضر امکان بروز خود به شکل مهاجرت واقعی را پیدا نکرده باشد، اما زنگ خطر فشرده شدن فنر میل به مهاجرت در جامعه ایران بهوضوح در اقشار مختلف قابل مشاهده است. تلاطم شدید نرخ ارز، نرخ تورم، رکورد شدید اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری در اثر کرونا همراه با ناامیدی و استیصال اجتماعی و دیگر مسائل و معضلات، باعث شده پیشرانها و نیروهای رانشی تقویت کننده مهاجرت در ایران خیلی قویتر از تراز جهانی به کار افتد» (سایت تابناک ۸دی ۹۹).
بسیار روشن است که عنصری که باعث رانش مردم از کشور شده و میشود، سرکوب و چپاول حاکمیت آخوندی و فقر گستردهیی است که مردم را دچار آن کردهاند.
فقر گسترده مردم نتیجه این واقعیت دردناک است که اقتصاد کشور تماماً در اختیار دولت و یا نهادهای وابسته به خامنهای نظیر سپاه پاسداران، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و... است.
در زمینه سلطه دولت ضدمردمی روحانی بر اقتصاد کشور روزنامه جهان صنعت ۱۰آذر۹۹ از قول یک کارشناس اقتصادی حکومتی نوشت: «برخلاف اقتصادهای آزاد جهان که از صدر تا ذیل عاملیتها و کنشگریهای اقتصادی و تجاری در دست بخش خصوصی است ولی در کشور ما بیش از ۸۰درصد تصدیگریهای اقتصادی در دست دولت است و بخش خصوصی در سطوح خرد و کلان کمترین نقش را در تولید ناخالص داخلی دارد، مشاهده میکنیم که شاخصهای منفی و بسیار آسیبزا و ضداجتماعی امروز در سایه سیاستهای اقتصادی اشتباهآمیز دولت دوازدهم یک تورم افسارگسیخته را به جان اقتصاد ما انداخته و چنین اقداماتی نیز اقتصاد ایران را به سمت ونزوئلایی شدن هدایت میکند و فاجعه انگیز خواهد بود».
البته کارشناسان حکومتی بسیاری هم هستند که معتقدند بیش از ۶۰درصد اقتصاد کشور در قبضه نهادهای وابسته به بیت خامنهای نظیر سپاه پاسداران است که یه هیچ ارگان پاسخگو نیستند.
نهادهایی که همه ساله بخش زیادی بودجه را میبلعند. بودجههایی که بعضاً از بودجه بعضی از وزارتخانهها بیشتر است.
در این رابطه روزنامه ستاره صبح ۱۸آذر۹۹ نوشت: «یکی از موضوعات قابل بحث درباره لایحه بودجه امسال که کشور زیر ضرب تحریمها و کرونا قرار دارد، سهم برخی نهادهای خاص از بودجه کشور است. ۴۳دستگاه مذهبی در بودجه سال آینده ۷۲۵۲میلیارد و ۶۰۰میلیون تومان بودجه میگیرند. بودجه برخی از این نهادها چند برابر سهم برخی وزارتخانهها یا سازمانهای بزرگ کشور است. در این ارتباط برای نمونه خبرگزاری جماران نوشته که بودجه ۲هزار و ۹۱۶میلیارد تومانی سازمان صدا و سیما از بودجه عمرانی ۲۰استان کشور بیشتر است. یا برای نمونه وبسایت خبری تجارت نیوز نوشته که بودجه هزار میلیارد تومانی مرکز خدمات حوزههای علمیه از مجموع بودجه مجلس شورای اسلامی و سازمان اورژانس کل کشور بیشتر است. همچنین بودجه ۶۵۰میلیارد تومانی شورای عالی حوزههای علمیه نیز بیش از پنج برابر بودجه وزارت علوم است! ضمن آنکه افزایش بودجه برخی از این نهادها تا میزان ۱۵۰درصد در شرایطی صورت گرفته که بودجه برخی ردیفهای مهم از جمله وزارت آموزش و پرورش به یکسوم تقلیل یافته است!».
البته در نوشته این روزنامه وابسته به باند روحانی اشارهیی به بودجه نهادهایی مانند سپاه پاسداران، بنیاد شهید، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان و... نشده است.
چنین شرایطی از چپاول توسط نهادهای دولتی و بنیادهای وابسته به بیت خامنهای اقتصاد کشور را به سمت نابودی تمامعیار برده و گرد سیاه فقر بر سفرههای اکثریت ۹۶درصدی مردم پاشانده است. واقعیتی که سردمداران حاکمیت نیز ناگزیر به اعتراف به آن شدهاند.
در این رابطه علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی گفت: «ما در شرایط اقتصادی که سفره مردم نسبت به گذشته خالی شده تصمیماتی نیاز داشتیم بگیریم و امروز بحثهایی میشود مبنی بر اینکه این تصمیم رانت زا بوده است» (خبرگزاری ایرنا ۲۳دی۹۹).
این وضعیت دردناک که ایران تحت حاکمیت آخوندی را در زمره فقیرترین کشورها قرار داده در شرایطی است که ایران یکی از ثروتمندترین کشورها بهلحاظ منابع است. اما فساد و چپاولگری ذاتی و نهادینه در نظام ولایت فقیه بنیادهای اقتصادی ر ا نابود کرده است همان که مهرههای حکومتی از آن بهعنوان فروپاشی اقتصادی و ونزوئلایی شدن اقتصاد یاد میکنند.