رسانههای حکومتی اول دی۹۹ هر یک از زاویهیی مشکلات اجتماعی و اقتصادی مردم را مورد بررسی قرار دادهاند.
روزنامه آرمان با عنوان «نفس تنگ کارگران را تنگتر نکید» ضمن اشاره به اینکه تصمیمات ضدمردمی و ضدکارگری دولتها همواره به نفع کارفرمایان حکومتی و به ضرر جامعه کارگری تمام شده است نوشت: «تورم ۴۰درصدی و شاید بالاتر و همچنین کاهش ارزش پول ملی و قدرت پوشش هزینهای دستمزدها باعث شده تا بسیاری از افراد جامعه بزرگ و مهم کارگری که بار پیشبرد اهداف اقتصادی را بر دوش دارند، اسفبار شود و به حد بخور و نمیر زندگیشان را اداره کنند».
مقالهنویس آرمان ضمن اشاره به تاثیر کسری بودجه در سفرههای مردم و اینکه «اقتصاد بیمار» رژیم «در بدترین وضعیت خود قرار دارد» نوشت: «کسری بودجه بزرگترین مصیبتی است که بر سر بودجه یک کشور میآید چرا که تاوان این کسری را مردمی باید بدهند که بیش از ۴۰درصد آن خانوادههای کارگران هستند» (آرمان اول دی۹۹).
واقعیت این است که در شرایط کنونی و در حالی که گرانی و تورم بیداد میکنند نه تنها کارگران بلکه اکثریت مردم نان بخور و نمیر را به سختی گیر میآورند.
تهیه نان قسطی و نان قرضی توسط بخشی از مردم گواه این واقعیت تلخ بیسابقهای است که حاکمیت آخوندی بر زندگی مردم تحمیل کرده است.
این در شرایطی است که بحران کرونا هم بهطور مضاعف مردم را در تنگنای معیشت قرار داده و باعث بیکاری بسیاری از کارگران و اقشار فقیر شده و حداقل درآمدی هم که پیش از این بحران داشتند از دست دادهاند.
روزنامه حکومتی همدلی از «شکاف ۶۱درصدی تورم و معیشت کارگران» خبر داده و ضمن اشاره به افزایش قیمت کالاهای اساسی و افزایش هزینه معیشت اقشار فقیر بهخصوص کارگران از قول یک مهره حکومتی نوشت «هزینه مسکن در میان سایر اقشار طبقاتی جامعه بهدلیل تفاوت مکانی، با این گروه فرق دارد. در مجموع، هزینه مسکن، پوشاک و خوراک چیزی در حدود ۷۰درصد درآمد کارگران است. این سه بخش عمدهترین موارد مصرفی کارگران هستند که در برآورد هزینه سبد معیشتی این گروه در نظر گرفته میشود. اما هزینه سبد معیشتی در سال۱۴۰۰ بهمراتب بیشتر از امسال خواهد بود که در برآوردها حق مسکن و هزینه تحصیل بهصورت جداگانه در نظر گرفته میشود» (همدلی ۱دی۹۹).
نتیجه این وضعیت چیزی نیست جز فقیرتر شدن کارگران و سایر اقشار فقیری که بهدلیل افزایش تورم و هزینه معیشت، و از طرفی دریافت حقوق ناچیز که در بسیاری از موارد به یک پنجم خط فقر هم نمیرسد، قدرت خریدشان بسیار کمتر از سالهای قبل شود.
چنین وضعیتی از تورم و فقر است که به اعتراف بسیاری از رسانههای حکومتی شب یلدای امسال را برای بسیاری از خانوارهای ایرانی سوتوکور کرد.
روزنامه کار و کارگر ضمن اشاره به ناتوانی کارگران و مردم برای برپایی سادهترین مراسم شب یلدا که یک بار در سال اجرا میشود نوشت: «یک سفره کوچک شب یلدا برای یک خانوار متوسط ۳نفره شامل یک کیلو آجیل با کیفیت متوسط، سه کیلو انار و یک هندوانه چهار کیلویی، ۲۴۹هزار تومان، تمام میشود.
کارگر حداقلبگیری که با احتساب تمام مزایای مزدی، فقط ۲میلیون و ۶۱۱هزار تومان دستمزد میگیرد، باید بخش عمدهٔ دستمزد خود را فقط برای برپایی آیینهای یک شب صرف کند. اگر نرخ بالای اجاره مسکن، هزینههای آموزش و درمان و حمل و نقل و هزینههای متداول خوراکیها را در نظر بگیریم، آیا صرف چنین هزینه هنگفتی برای خانوارهای کارگری در یک شب، معقول و منطقی است؟
به نظر میرسد پاسداشت سنتها برای ۶۵درصد جمعیت کشور، دیگر اصلاً ساده نیست. کارگران پیمانکاری یا شاغل در کارگاههای کوچک و دچار رکود نمیتوانند ۳۰۰ یا ۴۰۰هزار تومان خرج یک شب کنند. این دسته از کارگران و همینطور بازنشستگانی که زیر ۳میلیون تومان حقوق ماهانه دارند، دیگر نمیتوانند حتی با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارند» (کاروکارگر ۱دی ۹۹).
بسیار واضح است که چنین وضعیتی محصول غارت و چپاول سیستماتیک و حکومتی و اختلاف شدید طبقاتی است که همین رژیم بر جامعه حاکم کرده است.
بسیار روشن است که دولت ضدمردمی و نظام آخوندی در پی آن است که منابع مردم را برای سرکوب و هزینههای جنگافروزی در لبنان و عراق و سوریه و یمن مصادره کند
پر کردن کیسه نهادهای حکومتی و دولت امری است که مقالهنویس جهان صنعت هم به آن اشاره کرده و به صراحت نوشته است: «نقشه راه اقتصادی دولت بهگونهیی تدوین شده که نهادهای وابستهاش به منافع کلانی دست یابند. با این حال نه اثری از کاهش فقر و بیکاری و بهبود فضای کسبوکار در نتیجه آن دیده میشود، نه جلوی رانت و فساد گرفته میشود و نه آزادی فردی و فعالیت آزادانه بخش خصوصی در جامعه تضمین میشود».
نتیجه چنین سیاستهای ضدمردمی را این روزها در اعتراضات اقشار مختلف کشور نسبت به گرانی و تبعیض و ستم و مشاهده میکنیم.
اعتراضاتی که باعث واکنش و هراس سردمداران و مهرههای رژیم شده، و هشدار میدهند که غفلت از این موضوع میتواند پیامدهای ناگواری برای نظام داشته باشد
پیامدی که پیش از این یک مهره وابسته به حاکمیت در روزنامه شرق ۵آبان۹۹ از آن بهعنوان «خارستان مزرعه خشم مردم» نام برد و نگران بود که با افتادن یک جرقه در این خارستان تمامیت نظام پلید ولایت در حریق خشم مردم آتش بگیرد