یکی از ارزشمندترین اهداف انقلاب مشروطه ایران، ایجاد یک نظام مالی سراسری، نظارت بر خزانه دولتی، برقراری حقوق منظم و شفاف برای کارکنان دولت، نمایندگان مجلس و حتی حقوق شاه مملکت بود! یکی از دلایل مخالفت محمدعلی شاه نسبت به مشروطه، کم کردن حقوق و مزایایش از سوی مجلس بود. در دوران تیره اقتصادی آن زمان و در آستانه انقلاب مشروطه حقوق شاه مستبد بالغ بر۸۸۰ هزار تومان بود! مجلس آن را به یک کرورتومان (پانصد هزار تومان) کاهش داد. صدای شاه درآمد و گفت از گرسنگی خواهد مرد! البته علاوه بر ۵۰۰هزار تومان سالانه، ۵هزار خروار کاه (!) برای ولیعهد و بیوتات سلطنتی نیز همراه با این وجه نقد دریافت میکرد. آن روزها هم دولتها با کسری مواجه بودند که یک علتش پرداخت حقوق و مستمریهای کلان به درباریان، افراد ذینفوذ، بادمجاندورقابچیها، شاهزادگان و مباشران و غلامان خانهزاد... بود (کتاب حیات یحیی).
حقوق و مزایای نمایندگان مجلس اول مشروطه
اما نمایندگان دوره اول مجلس نه تنها حقوقی دریافت نمیکردند بلکه از جیب خود نیز هزینههای ناشی از این سمت را پرداخت میکردند. پس از یک سال اغلب نمایندگان دیگر قادر به تأمین هزینههای نمایندگی نشدند: «زمانی که مجلس اول مشروطه تأسیس شد هیچیک از نمایندگان مجلس بهدنبال حقوق و مزایا نبودند. هدف صرفاً اجرای اهداف مشروطه یعنی تأسیس عدالتخانه، حکومت مشروطه و اجرای قانون بود. نمایندگان مجلس پس از یک سال از تأسیس مجلس متوجه شدند که بدون حقوق و مزایا قادر نیستند کار کنند و مجبور شدند اثاثیه منزل خود را بفروشند... قرار شد ماهی ۱۰۰تومان بهعنوان حقوق پرداخت شود... از ۲۲ ماه نمایندگی، تنها سه و نیم ماه پرداخت شد آن هم همه نمایندگان ۳۵۰ تومان را دریافت نکردند... برخی از نمایندگان طلب حقوق نکردند و آن را بخشیدند... برخی از نمایندگان یا بازماندگان آنها حتی تا دوره نهم مجلس طلب حقوق معوقه خود را داشتند» (دنیای اقتصاد۲۸ تیر۱۳۹۵)
افشای حقوق اعضای مجلس ارتجاع
این روزها که بخشی از حقایق پنهان درباره اعضای دزد و غارتگر مجلس دستساز خامنهای افشا شده است، هر ایرانی شریفی از نقش بیبدیل نمایندگان مجلس در انقلاب مشروطه و دیگر نمایندگان دورههای مختلف در زمان شاه نظیر دکتر مصدق و همراهانش، در خود احساس غرور و سربلندی میکند. گرچه نباید مشتی رذل و شکنجهگر و پاسدار و خودفروش سیاسی در نظام ولایت فقیه را با الماسهای درخشان تاریخ ایران مقایسه کرد اما نگاه به ۲دوره از تاریخ ایران نشانگر اهمیت نگهبانی از ارزشهای انقلاب مشروطه و همچنین انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ است که خمینی آن را تحویل چپاولگران داراییهای ملت ایران داد و به گور سپرده شد.
سایت حکومتی بهار نیوز در شمارهٔ ۲۴بهمن نوشت: «بر اساس اطلاعات هک شده از مجلس، میزان حقوق دریافتی نمایندگان مجلس فقط در خردادماه امسال بهطور میانگین برای هر نفر بین ۱۷۰ تا ۲۷۰ میلیون تومان بوده است که بهعلاوه پاداشهای ۲۵ تا ۳۰ میلیونی در هر ماه متغیر است!»
کار این سارقان مسلح پاسدار و بسیجی و امنیتی و لباسشخصی به کجا رسیده است که پول آجیل و تخمه شب نشینیهای در جهنمشان را هم از جیب ملت ستمدیده ایران بر میدارند اما قسم و آیه میخورند که «فهرست پرداختی نمایندگان حدود ۲۵ میلیون تومان است و اعدادی که بیش از این در فضای مجازی منتشر میشود دروغپردازی علیه نمایندگان و مجلس است» (ایسنا۲۴بهمن ۱۴۰۲).
در حالیکه باند دیگر فاشیسم دینی اعتراف میکند که این دریافتیها قبلاً هم رونمایی شده است و نمیتوان حاشا کرد: «پیش از این نیز فاش شده بود، دریافتی اکثر نمایندگان مجلس تقریباً به ۲۰۰ میلیون تومان میرسد. البته برخی از نمایندگان پاسخ داده بودند که این عدد مربوط به مجموع فعالیتها و افراد تحت خدمت آنهاست!» (فرهیختگان۲۵ بهمن۱۴۰۲).
همین رسانههای حکومتی اعتراف میکنند که «رقم دریافتی کارگران و کارمندان چندین برابر کمتر از حقوق نمایندگان مجلس است» و این تبعیضها و ستم و بیعدالتیهاست که فوران خشم ملت را فروزانتر میکند. با نگاهی به این فاصله میتوان ماهیت رژیم آخوندی را بهتر دریافت.
از پروندههای فساد رئیس چماقدار مجلس آخوندی میتوان به وضعیت سایر اعضای مجلس دست چینشده خامنهای پی برد: پرونده فساد در دوران ریاست شهرداری و «املاک نجومی» تا ماجرای «سیسمونی گیت»، «هلدینگ یاس» و «شاسی بلندها»، «خیریه همسر قالیباف» و «توزیع پول نقد به رسانههای خودی «تا تلاش اسحاق قالیباف برای مهاجرت دائم به کانادا...» بار دیگر سبک زندگی اعضای خانواده رئیس مجلس انقلابی را زیر ذرهبین افکار عمومی قرار داده است» (جهانصنعت۲۶بهمن۱۴۰۲)
دستمزد شاغلان و بازنشستگان، هزینه یک هفته را تأمین میکند
حالا نگاهی به وضعیت معیشت مردم اسیر در دست فاشیسم دینی بیاندازیم. مردمی که با گوشت و پوستشان ابعاد فاجعهآور فقر، گرانی و تورم را لمس میکنند و این واقعیتی نیست که از دید رسانههای حکومتی نیز پنهان باشد.
روزنامهٔ ستارهٔ صبح، ۲۵بهمن مینویسد: «بر اساس دادههای مرکز آمار سبد هزینههای زندگی در تهران و کلانشهرها ۲۳ میلیون تومان شده است. این در حالی است که حقوق بیش از ۶۰ درصد بازنشستگان تأمین اجتماعی حدود ۹ میلیون تومان است. همچنین ۴۰ درصد کارگران حقوق حداقلی ۱۰ میلیون تومان میگیرند».
این حقوقها و دستمزدها و مستمریها فقط کفاف یک هفته را میدهد در حالیکه اعضای مجلس آخوندی برای فرزندان و نوههای خود نیز ثروت و سرمایه اندوختهاند.
حقوق بازنشستگان بنا بر دادههای رسمی، تنها کفاف یک هفته یک خانواده متوسط را میدهد. حداقل دستمزد کارگران نیز به زحمت به هزینه یکسوم ماه میرسد. «بیش از ۶۰ درصد بازنشستگان تأمین اجتماعی در ایران با حقوقی زیر ۹ یا حتی ۸میلیون تومان زندگی میکنند. با این حقوق شاید بتوان "یک هفته" زندگی کرد.» (ایلنا۲۳بهمن۱۴۰۲)
رستاخیزی برپا میشود
یکی از مهرههای قبلاً افشا شده (مالک شریعتی) در ماجرای اخیر گفته است: «یوم تبلی السرائر. آن روز که همه رازها فاش شود. فماله من قوه و لا ناصر، پس او را نه نیرویی ماند و نه یاری. پناه بر خدا از روز واپسین»!
و این معنایی ندارد جز اینکه خامنهای و مافیای همدستش به فرجام تاریخی خود نزدیک شدهاند و جز قیام و سرنگونی گزینه دیگری در پیش نیست.