خامنهای روز چهارشنبه ۲۵مهر ۹۷ با گروهی از نیروهای رژیم که بهعنوان «نخبگان علمی» معرفی شدند، دیدار کرد و برای آنها منبر رفت.
خامنهای چی گفت؟ هدفش از بیان این حرفها چه بود و میخواست از این طریق چه تضادی را در رژیمش حل کند؟
نکات مهم حرفهای دیروز خامنهای
بهلحاظ حجم، عمده سخنرانی چهارشنبه خامنهای همان روضهخوانیهای همیشگی و قدرتنماییهای پوشالی و رجزخوانیهای مسخره بود نظیر این که:
«جمهوری اسلامی نقشههای شوم آمریکا را برهمزده است.
همه یقین و مسلم بدانند که آمریکا این بار هم از ملت انقلابی ایران تودهنی و شکست خواهد خورد.
توان موشکی باید به کوری چشم دشمن هر روز افزایش یابد. و...»
خامنهای با همین دود و دمهایی که سعی میکند با آن ضعف شدید رژیمش را بپوشاند، همان حرفهایی که خودش در سخنرانیش در ورزشگاه آزادی(۱۲مهر) گفت را تکرار کرد و بعد هم از سر ناچاری اضافه کرد:
«اینها رجزخوانی نیست اینها شعار محض نیست سخن توخالی مثل بعضی از شعارها و حرفهایی که بعضی دیگر میزنند نیست»!
بعضی حرفها و دود و دمهای خامنهای عیناً تکرار حرفهای قبلیاش بود؛ مانند:
«جنگ نظامی اتفاق نمیافتد اما مسائلی هست که اهمیتش از جنگ کمتر نیست».
«تا طرف مقابل، برجام را پاره نکند، ما آن را پاره نمیکنیم، اما اگر برجام را پاره کنند ما آن را ریزریز میکنیم».
جالب است که آمریکا به گفته خود رژیم برجام را آتش زده، اما این تازه میگوید اگر پاره کنند... چرا که نیروهای باند خودش هم اینجا و آنجا او را مضحکه کرده و گفته بودند مگر خود مقام رهبری نگفت که برجام را آتش میزنم پس چه شد؟
درباره برجام چه گفت؟
خامنهای در مورد اروپا و برجام اروپایی هم گفت:
«اروپاییها با درک اینکه برجام به نفع آنها و آمریکاییهاست، با سخنان رئیسجمهور آمریکا دربارهٔ پاره کردن برجام مخالفت کردند که این موضعگیری خوب است اما کافی نیست».
در حالی که پیش از این خیلی محکمتر در مورد اروپا حرف زده بود.
حرفهایی که خامنهای نزد!
اما به هر حال، حرفهایی که خامنهای نزد خیلی مهمتر از حرفهایی بود که زد. یعنی به مسائل و بحرانهایی که همین الآن روی میز رژیم است، مانند؛
FATF و لایحه CFT که این روزها گریبانگیر رژیم است یا مذاکره با آمریکا که دعواهای سختی در درون رژیم بر سر آنها جریان دارد، صحبتی نکرد و تنها با اشارهیی که البته اهل فن میفهمند و میگیرند، گفت:
«نباید مطالبی مطرح شود که اگر مثلاً در فلان قضیه توافق نکردیم چنین و چنان میشود».
خامنهای با همان فرهنگ دوگانهگویی خودش حرفهای ترامپ را اباطیل خواند و در جای دیگری بلافاصله با یک چراغزدن آشکار به طرف مقابل گفت:
«بارها گفتهایم که با سرمایهگذاری خارجی از جمله غربیها مشکلی نداریم».
هدف اصلی خامنهای از ورود به صحنه
هدف خامنهای از به صحنه آمدن امروز چه بود؟ او چه مسألهای و چه تضادی را میخواست حل کند؟
هدف او در یککلام «امیددرمانی» و «بایددرمانی» بود!
در این سخنرانی که تازه خلاصهای از آن را پخش کردند، در همین خلاصه، خامنهای ۲۳بار از کلمه «باید و نباید» استفاده کرده است.
«باید به کاهش وابستگی و افزایش قدرت درونزای اقتصادی اهتمام جدی کرد».
«اقتصاد ایران باید به «ستونِ توان و ظرفیت داخلی» تکیه کند».
«باید به القائات دشمن اعتنا نکنیم».
«باید برای تحقق اهداف و جبران عقبماندگیهای ناشی از حرفهای انتخاباتی، تلاش مضاعف شود».
و از آنجا که هم خودش و هم روحانی گفتهاند باید «امیدپراکنی»! کرد و نباید گفت که این نظام رو به موت است و دیگر فایدهیی ندارد. بخشی از حرفهایش هم امیددرمانی بود.
مانند آنجا که؛
«جوانان نخبهٔ میهن را مایهٔ امید به آیندهٔ درخشان ایران» نامید.
نتیجه حرفهای خامنهای
با این تفاصیل سؤالی که در ذهن ناظران نقش میبندد این است که: از حرفهای دیروز خامنهای چه نتیجهیی میشود گرفت؟ و بالاخره برآیند این حرفهای ضدونقیض چیست؟
پاسخ این است که: بلاتکلیفی و بیتصمیمی همچنان ادامه دارد و خامنهای قادر نیست از هیچ طرف درباره بحرانهایی که گریبان رژیم را گرفته، تعیینتکلیف کند و راه مشخص کند. گفته میشود که او و رژیم چشم به انتخابات ۲سال بعد آمریکا دوختهاند که چشم دوختن به سراب از فرط بدبختی است.