۲ماه پس از قیام آبان ۹۸ بحرانهای لاعلاج مانند دملهای چرکین از پیکرهٔ نظام قرونوسطایی حاکم بر ایران با وخامتی بهمراتب بیشتر از قبل سر برآوردهاند؛ بحرانهایی که رژیم بهلحاظ ماهیت ارتجاعیاش نه تنها هیچگاه راه علاج و برونرفت از آنها ندارد؛ بلکه بهطور قانونمند و در سراشیب تند سقوط بیشازپیش در باتلاق این بحرانها فرو رفته است.
نمایش انتخابات مجلس یکی از این بحرانهاست که ابعاد جدیدی از جنگ قدرت بین باندهای نظام را بارز کرده است.
علت سرباز کردن این بحران را باید در اعتلای خیزشهای مسلسلوار اجتماعی دید که بدون هیچ شکافی به تیزترین شکل بر روی هدف اصلی نشانه رفته است. خیزش ۲۱دی ۹۸ دانشجویان و همراهی اقشار مختلف با آن گواه روشنی بر این مدعاست.
سمت و سوی انقباض
آنچه از عملکرد شورای نگهبان خامنهای برمیآید، حذف مهرههای زیادی از باند رقیب است. خامنهای که بهتر از هر کس میداند هر تنشی در جامعه میتواند به یک انفجار مبدل شود، با این وجود چارهای ندارد که با اصرار بر رد صلاحیت مهرههای نخاله نظام، هزینهٔ سنگین یکپایگی حاکمیتش را بپردازد.
بنا به گفتهٔ عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع ۹۰نفر از نمایندگان فعلی مجلس بهخاطر مسائل مالی، از سوی هیأتهای نظارت رد صلاحیت شدند. وی در یک مانور فرار به جلو ادعا کرد که: «ما به جناح و گروه افراد نگاه نمیکنیم، اصلاً نگاه نمیکنیم اصلاحطلب است یا اصولگرا بلکه مستندات پرونده را میبینیم» و اضافه کرد: «تا الآن برای هر کرسی مجلس بیش از ۱۷نفر داریم که رقابت کنند».(خبرگزاری حکومتی جمهوری اسلامی روز ۲۵دی ۹۸)
ناگفته نماند وقتی ۹۰نفر از اعضای فعلی مجلس رژیم که توسط همین شورای نگهبان تأیید صلاحیت شده بودند فساد مالی دارند و هنوز بر سر کارند، میتوان از این مجمل حدیث مفصل فساد و غارت را در نظام آخوندی خواند.
کشور برای همه است
روحانی، رئیسجمهور ارتجاع که تحت محاصرهٔ بحرانهای روزافزون از جمله سقوط هواپیمای مسافربری و آغاز مکانیزم ماشه و موضوع برجام و خیزشهای اجتماعی... نایی برایش باقی نمانده، در واکنش به نمایش شورای نگهبان، نسبت به رد صلاحیتها لب به اعتراض گشود. وی در نشست هیأت دولت ارتجاع گفت: «به مردم نگوییم که در برابر یک صندلی مجلس ۱۷نفر، ۱۷۰نفر، هزار و ۷۰۰نفر، نامزد هستند از چند جناح هزار و ۷۰۰نفر و ۱۷نفر از چند جناح هستند آیا از یک جناح هستند؟ اینگونه که انتخابات نیست. مانند این است که در یک مغازهای از یک جنسی، دو هزار تا بگذارید و بگویید که تنوع است. این یک جنس است. آنطرف چی؟».(سایت حکومتی انتخاب ۲۵دی ۹۸)
روحانی در ادامه منظور اصلی خود را اینگونه بروز داد که: «با یک جناح نمیتوان کشور را اداره کرد. کشور برای همه است».
سهمخواهی روحانی
رئیسجمهور ارتجاع بهمنظور فشار گذاشتن بیشتر بر جناح رقیب گریزی به صحرای کربلا زد و با به میان کشیدن ماجرای هواپیمای مسافربری که توسط موشکهای سپاه سرنگون شد بهطور مضحکی در مقام مخالف و مدعی عارض باند رقیب شد که:
«در مخیلهام نمیگنجد که یک هواپیمای مسافربری در روت هوایی و در کنار فرودگاه بینالمللی مورد اصابت قرار بگیرد؛ در زمان جنگ همچنین اتفاقی نیفتاده بود / نیروهای مسلح توضیح دهند که از ابتدا چه جلسات کارشناسی بوده / باید مردم بفهمند قصد پنهانکاری وجود نداشته». این در حالی است که روحانی همزمان با سپاه پاسداران از موضع دولت نظام آخوندی در رابطه با ساقط کردن هواپیمای اکراینی اطلاعیه داد ولی حالا در تعادلقوای جدید نظام که خامنهای شکننده و در حضیض ذلت قرار گرفته و مردم روزانه در خیابان و در دانشگاه و مدارس نابودی وی را فریاد میکنند، فرصت را مغتنم شمرده تا اینچنین به سهمخواهی مبادرت کند.
قربانی کردن مهرهها
نه روحانی در آن موقعیت است که از این حذف و تصفیه و قربانی شدنها جلوگیری کند و نه خامنهای قادر است با این روند حاکمیتش را حفظ نماید. حذف ۹۰نفر از نمایندگان مجلس ارتجاع، با عنوان «رد صلاحیت»، در حقیقت اجبار ولیفقیه از فرط استیصال و از ترس عواقب قیام است. درست مانند بیمار یخزدهای که برای زنده ماندن انتخابی جز تندادن به قطع عضو ندارد؛ زیرا در قدم بعدی باید منتظر خزیدن مرگ به قلب و مغز خود باشد. دیکتاتوری به نفس افتادهٔ آخوندی نیز در مرحله پایانی چارهای جز این ندارد که برای کیش و مات نشدن به دست قیامآفرینان، باز هم دست به تصفیه و حذف و جراحی و قربانی کردن مهرههای وابسته به خود در شطرنج قدرت بزند.
پیشتر از او شاه این انتخاب ناگزیر را تجربه کرده بود اما سرانجامش را دید.