صبح روز شنبه هزاران تن از مردم لردگان در استان چهارمحال و بختیاری، علیه رژیم آخوندی دست به تظاهرات زدند. جوانان خشمگین فرمانداری لردگان و دفتر امامجمعه و نماینده خامنهای و شماری دیگر از مراکز حکومتی را به آتش کشیدند. تظاهرکنندگان شعار میدادند «مرگ بر دیکتاتور»، «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم»، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران».
مأموران سرکوبگر با شلیک گاز اشکآور و با تیراندازی به تظاهرکنندگان حملهور شدند. شماری از مردم مجروح و مصدوم گردیدند.
در پی خیزش مردم لردگان، شاهد جلوههای زیبا و انگیزانندهٔ همبستگی مردم شهرهای مختلف کشور بودیم. از جمله در اصفهان گروهی از مردم با در دست داشتن پلاکاردهایی به خیابان آمدند و همبستگی و حمایت خود را از مردم لردگان و قربانیان آن اعلام کردند. در برخی شهرهای کشور از جمله کازرون، مسجدسلیمان و ارومیه گروههایی به اشکال مختلف از جمله ارسال پیامهای حمایت، با مردم لردگان ابراز همبستگی نمودند.
بسیج تبلیغاتی دجالگرانهٔ رژیم
شنبه شب گذشته، رژیم، برای مهار اوضاع، سراسیمه به بسیج تبلیغاتی گستردهای دست زد؛ از یکسو «نمکی» وزیر بهداشت و درمان دولت روحانی را جلو دوربین تلویزیون فرستاد تا او فضیحت این وزارتخانه را که موجب خشم و اعتراض مردم شده تکذیب کند و اعتراضات مردم را بیدلیل جلوه دهد.
تلویزیون حکومتی نیز برای توجیه فاجعهای که بهبار آمده بود بسیج شد تا طی گزارشی، خیزش دلیرانهٔ مردم لردگان را مخدوش جلوه دهد و در حالی که خیزش مردم لردگان را «فضاسازی» در فضای مجازی میخواند به نقل از مقامهای وزارت بهداشت رژیم گفت: «مبتلا بودن تعداد محدودی به ویروس اچایوی با مبتلا شدن به ایدز متفاوت است».
در همین گزارش، وزیر بهداشت و درمان رژیم هم گفت: «ما ۴۰روز قبل خبرهایی از ویروس اچایوی داشتیم... داشتیم با آرامش و بیسر و صدا مشکل را حل میکردیم تا اینکه ۲روز پیش این خبر پخش شد که گویا از سرنگ آلوده استفاده شده که این خبر درست نیست».
از همین توجیهات ضدونقیض بهوضوح پیداست که افتضاحی رخ داده و وزارت بهداشت دستکم از ۴۰روز قبل هم از آن خبر داشته، اما میخواسته روی آن سرپوش بگذارد و «با آرامش و بیسر و صدا مشکل را حل» کند، یعنی طبق معمول ماستمالی کند و بر آن سرپوش بگذارد؛ اما مردم متوجه میشوند و به اعتراض برمیخیزند.
واقعیت مهمتر؟
استاندار چهار محال و بختیاری به نام عباسی در همان گزارش تلویزیونی(۱۳مهر) با سخافت گفت که تظاهرکنندگان اهل لردگان نبوده و ضدانقلابهایی بودند که از جاهای دیگر آمده بودند «مسلح هم بودند و (اینها) به فرمانداری به دفتر امامجمعه، به ساختمان بهداشت و درمان، حملهور شدند» و دستگیر شدند.
این اباطیل مسخره نه تنها نمیتواند یک واقعیت مهم را از انظار پنهان کند، بلکه آن را برجستهتر هم میسازد. اگر قضیهٔ لردگان چنان که وزیر بهداشت دولت روحانی ادعا میکند خیلی بزرگ و جدی نبوده، درست باشد، رژیم باید جواب بدهد پس چرا به چنین تظاهرات و خیزشی منجر شده؟
جواب رژیم همان است که پاسدار سرکردهٔ سپاه استان چهارمحال و بختیاری گفت: «در ناآرامیهای لردگان (مجاهدین) حضور داشتند». وی که علیمحمد اکبری نام دارد، شنبه شب گذشته با حضور در روستای چنارمحمودی که کانون اعتراضات بود، با تأکید بر اینکه بهنمایندگی از سوی شورای تأمین استان حرف میزند گفت: «حاضر شدهام تا بگویم دشمن به نام مردم چنارمحمودی در حال فضاسازی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی است... امروز در نا آرامی ایجاد شده در لردگان (مجاهدین) حضور داشتند».
عجبا که این (مجاهدین) چه سوپرمنهایی هستند که تا در هر نقطهٔ کشور کمترین نارضایتی بروز میکند، معلوم نیست از کجا خود را مسلحانه بهسرعت برق و باد به آنجا میرسانند و هدایت امور را به دست میگیرند، شعارهای «ساختارشکنانه» سرمیدهند و مظاهر و نمادهای رژیم را تخریب میکنند و به آتش میکشند!
شرایط انفجاری جامعه ایران
از سوی دیگر اگر اظهارات وزیر بهداشت رژیم را باور کنیم که مردم لردگان چیزی را که خیلی جدی و مهم نبوده بهانه کردهاند و با چنین خشم و خروشی بهپاخاستهاند و مراکز حکومت را به آتش کشیدهاند، این خود اذعان به واقعیت سیاسی اجتماعی بسا جدیتری است و از آن میتوان وضعیت انفجاری جامعه را نتیجه گرفت. یک بار جهانگیری، معاون اول روحانی، شرایط کنونی کشور را به یک اتاق پر از گاز تشبیه کرد که منتظر یک جرقه است.
آری، این همان واقعیتی است که رژیم آخوندی با هر اندازه دجالیت نمیتواند بر آن سرپوش بگذارد. دجالان حاکم قیامکنندگان ۸۸ را عدهای مرفه که خواستار آزادیهای نوع غربی هستند، توصیف میکردند و قیام دیماه ۹۶ را نیز به آمریکا و صهیونیسم و غیره ربط میدادند، اما این بار در مورد خروش و خیزش مردم روستای چنارمحمودی لردگان چه میتوانند بگویند؟! البته باز هم مقامات ولایت آخوندی از رو نمیروند و با سر هم کردن خزعبلاتی که در خود رژیم هم مورد تمسخر قرار میگیرد، خیزش را کار یک عده که از خارج از منطقه آمده بودند، لباسشان چنین بود و لهجهشان چنان بود قلمداد میکنند.
اما روشن است که این تبلیغات مسخره و همچنین تبلیغات سرسامآور و مستمر حکومت برای لاپوشانی دشمن واقعی و اصلی نظام، یعنی مردم ایران و مقاومت سازمانیافتهٔ آنان، نتوانسته و نمیتواند از یکسو واقعیت فضای انقلابی و انفجاری جامعه ایران و از سوی دیگر فرسایش و اضمحلال رژیم ولایت فقیه در مقابل این مقاومت را بپوشاند. این واقعیت آنقدر سترگ است که خود را نه فقط در سپهر سیاسی ایران، بلکه حتی به ولیفقیه نیز تحمیل میکند و بر زبان او جاری میسازد.
۱۰سال پیش، وقتی که در قیامهای سال ۱۳۸۸ میلیونها تن از زنان و مردان ایرانزمین هیمنهٔ ولایت خامنهای را در کف خیابان لَگدمال کردند، ولیفقیه اعتراف کرد که مردم در حرکتی «ساختارشکنانه»، «اصل ولایت فقیه» را نشانه گرفتهاند.
از جهاتی خیزش لردگان قابل مقایسه با قیام دی ۹۶ است. چرا که در خیزش لردگان هم مردم همان شعارهای قیام دی ۹۶ را تکرار میکردند. شعارهایی مانند «مرگ بر دیکتاتور»، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران». کما اینکه در عراق هم مردم بهجان آمده با شعارهای «الشعب یرید اسقاط النظام» و «رژیم ایران، گمشو گمشو!» همین معنا و همین مضمون را فریاد میزدند.
از سوی دیگر، خیزش لردگان، با همان شعارها و با همان شیوهٔ قیام دیماه ۹۶ در یک منطقهٔ روستایی و نسبتاً دورافتاده خیلی بامعناست و نشان میدهد روح قیام، همان روحی که مجاهدین تجسم آن هستند و توسط کانونهای شورشی، همچون خونی حیاتبخش جریان دارد، در سراسر کشور و در میان همهٔ اقشار مردم رسوخ یافته است.
سردادن شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» توسط مردم لردگان گواه آن است که دیگر حنای دجالگری آخوندها برای هیچیک از اقشار جامعه ایران رنگی ندارد و همهٔ مردم میدانند که رژیم برای حفظ حاکمیت ننگین و متزلزل خود به این شعارها و جنگافروزیها آویخته است.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت نیز در پیامی که برای مردم بهپاخاسته لردگان فرستاد، ضمن تصریح این نکته که «تمام مردم ایران، نظام ولایت فقیه را مسبب اصلی همه جنایاتی میدانند که بر مردم ایران وارد میشود و مصممانه همان را نشانه گرفتهاند» افزود: «این رژیم فاسد و تبهکار با چپاول و هدر دادن ثروتهای کشور در پروژههای اتمی و موشکی و جنگافروزی خارجی، همه عرصههای زندگی مردم ایران از جمله بهداشت را به تباهی کشانده است».