هر موجود زندهای در مسیر حیاتش از سه ایستگاه عبور میکند و بهقول «سوروکین» سه مرحله دارد:
اـ تولد و کودکی
۲ـ جوانی و رشد
۳ـ پیری و مرگ
اساساً سیاست رژیم ولایت فقیه برای حفظ نظام بر دو پایه سرکوب در داخل و صدور تروریسم و جنگافروزی در خارج بهعنوان سرپوش سرکوب داخلی سوار است. ابزار سرکوب این رژیم شکنجه و اعدام و سنگسار و قطع دست و درآوردن چشم و ایجاد رعب و وحشت در جامعه است. بازوی اجرایی پیشبرد این سیاست ضدمردمی چه در داخل و چه در خارج کشور سپاه پاسداران است. جمله معروف خمینی بیان کنندهٔ کامل این ادعا است که گفت: اگر سپاه نبود کشور [ولایت فقیه] هم نبود!
اکنون رژیم ولایت فقیه در موقعیت سوم نظریهٔ سوروکین یعنی در دوران پیری و مرگ و سراشیب سرنگونی قرار دارد. نارضایتی مردم از این رژیم بهگفته سران خود رژیم حدود ۹۶درصد است و فاقد هر گونه مشروعیتی بین مردم ایران است
به یمن افشاگریهای پیدرپی مقاومت حول ماهیت تروریستی رژیم ولایت فقیه و روشدن اعمال و توطئههای تروریستیاش در اروپا و منطقه کاملا در انزوای بینالمللی نیز قرار دارد. هرگاه حاکمیتی تمامی جوانب مشروعیت خود را از دست بدهد دیگر حضور فیزیکی خود را تنها در سرکوب و تهدید و تروریسم جستجو میکند. بدیهی است چنین حاکمیت نامشروعی دوام چندانی نخواهد آورد و سرنگونیاش بهدست همین ملت ستمزده تردید بر نمیدارد.
نتیجه ظلم و بیعدالتیهایی رژیم سرکوبگر خامنهای بر مردم ایران در اعتراضات و تحصنها و مخالفتها از طرف تمامی اقشار جامعه انعکاس یافته است و این آتش زیر خاکستر روزبهروز شعلههای خود را بیشازپیش آشکار میکند. نارضایتیها عمومی شده و از معلمین تا کارگران و دانشجویان و بازاریان و کشاورزان و دیگر اقشار تحت ستم جامعه را در بر گرفته و جامعه جوشان ایران تمام شرایط و پتانسیل یک انقلاب را در خود دارد.
نیروها و جوانان آگاه و شورشی که دیگر تاب تحمل وضع موجود را ندارند، در هر فرصتی، امان را از رژیم میبـُرند و ضربات خود را در هر زمان و هر مکان بر پیکر پوسیدهٔ نظام ولایت فقیه وارد میسازند. نمونهٔ بارز و سازمانیافته آن کانونهای شورشی و شوراهای مردمی هستند که در شرایط و جو خفقان حاکمیت، تصاویر منحوس خمینی و خامنهای را به آتش میکشند و کاری کردهاند که نیروهای مستاصل دشمن مجبور شوند بهطور ۲۴ساعته پای بنرهای خامنهای و نمادهای شیطان کشیک بگذارند و برای هر تصویری یک دوربین و سیستم مداربسته راه بیندازند.
ترفندهایی که البته بهرغم همه هزینههایش به هیچ نتیجهیی نمیرسد و نمیتواند جلوی خروش کانونهای دلاور شورشی را بگیرد.
خوشبختانه در رأس همه این خیزشها آلترناتیوی قرار دارد که هر ساله در کهکشانی از ستارگان مهاجر، قدرت واقعی مردم تشنه آزادی را در برابر رژیم ولایت فقیه به نمایش گذاشته است. این جایگزین دموکراتیک با کارنامهای درخشان، ۴۰سال است با پرداخت دهها هزار شهید و استقامت و پایداری پرشکوه در برابر همه توطئهها و کشتارها و قتلعامها، حقانیت آرمان و مسیر خود را به جهانیان نشان داده است. یک روز از هماوردی و نبرد علیه توطئههای رژیم عقب ننشسته است. با سیاست کثیف مماشات درافتاده است. همه پردههای ظلمت و زد و بند را از هم دریده و یکتنه در برابر همه تردیدها ایستاده است. آلترناتیوی که مسئولیت رهایی و آزادی یک خلق ستمدیده را بر دوش گرفته و ثابت کرده است که این رژیم جایگزین دارد. ثابت کرده است بعد از سرنگونی این رژیم، برخلاف اصحاب مماشات و کسانی که از وجود رژیم منفعت میبرند، ایران، سوریه و افغانستان نخواهد شد و یک مقاومت و جنبش مردمی، نماینده واقعی ایران فردا خواهد بود. به همین دلیل هم همیشه هدف اصلی اول و نوک حمله شیطانسازی و تروریزم رژیم بوده است.
امسال سالگرد کهکشان به همه ما ایرانیان این فرصت را میدهد که بتوانیم در همبستگی با قیام و مقاومت مردم ایران فریاد سر داده و پرچم دادخواهی مردم ایران را برافرازیم. این یک وظیفه تاریخی و ملی ـ میهنی برای همه ایرانیان آزاده و اشرفنشان است.
صدای نارضایتی مردم، فریاد اقشار مختلف در تظاهراتها و اعتصابهای گسترده و ندای آزادیخواهی زندانیان سیاسی اینک به تظاهرات هموطنان آزاده و ایرانیان مشتاق آزادی در شهرهای اروپا و آمریکا گسترش یافته است.
این همبستگی ملی با مقاومت سرفراز ایران در تظاهرات روز ۲۵خرداد امسال در شهر بروکسل، اولین آزمون سیاسی خود را در سال جدید و فاز پایانی رژیم آخوندی با موفقیت به پایان برد این تازه از نتایج سحر است. بیتردید با عزمی قویتر و تلاشی بسا بیشتر کهکشانهای بعدی را در واشنگتن و آلمان و.. رقم خواهیم زد و خواستههای مردم ایران را با فریادی رساتر به گوش جهانیان خواهیم رساند