علی خامنهای، ولیفقیه درماندهٔ نظام ولایت روز سهشنبه ۱۹بهمن ۱۴۰۰ جمعی از سرکردگان نیروی هوایی ارتش تحتامر رژیم را احضار و برای آنها سخنرانی کرد. اگر دست کم برخی از بخشهای این سخنان را بدون ذکر نام، جلوی هر کودک ایرانی در هر گوشهٔ این کشور بگذارید، قطعاً به عقل گوینده شک خواهد برد!
وضعیت فاجعهبار زندگی مردم ایران از هر زاویهیی که مورد بررسی قرار بگیرد، جز بر درد و آه و افسوس نمیافزاید؛ اما خامنهای در این سخنان مدعی «حماسه!» های متعددی «در عرصههای اجتماعی، در عرصههای اقتصادی، در عرصههای عمرانی، در عرصههای آموزشی، در عرصههای بهداشت و درمان، در صنعت» شده است که قطعاً جای بحث و بررسی دارد.
این مقال، مجال واکاوی اقتصادی و نمونه و فاکتها و اعداد و ارقام و آمار نمیدهد؛ اما ذکر برخی نمونهها خالی از فایده نیست.
در عرصههای اجتماعی، نیازی به غور و تفحص نیست، ترمها و عباراتی مانند «فتیلهٔ انفجاری» و یا «انبار باروت» که در رسانههای حکومتی نقل هر قال و مقال است، خود گویای آن «حماسه» ای است که خامنهای اصرار دارد با آن نیروهای وارفتهٔ نظام را بفریبد! اما هیچ روزی نیست که گوشهگوشهٔ این مملکت یک یا چندین و چند تجمع اعتراضی مردمی یقهٔ نظام را نچسبد. بدین ترتیب پنبهٔ اولین حماسهٔ خامنهای، نزده وارفت!
در عرصههای اقتصادی هم که بهقول قدما «چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است!» کار به جایی رسید که خود ولی وقیح نظام هم در سخنان ۱۰بهمن سال جاری گفت: «آمارهای اقتصادی... حقا و انصافاً خرسند کننده نیست!»
روشن است که خط فقر بالای ده میلیون تومانی و تورم همراه با رکود، اصلیترین محصول اقتصاد فاسد آخوندهاست. البته این موضوع از همان روزی که پیرکفتار جماران گفت: «اقتصاد مال خر است». قابل پیشبینی بود!
در عرصههای عمرانی سخن بسیار است. آیا حکومتی که یک قلم افتضاح مهندسی عظیمی مانند سد گتوند را به گردن دارد، میتواند از «حماسهٔ عمرانی» بگوید؟! عملیاتی که به بیان رسانههای حکومتی، ۲۰سال پشتوانه مطالعاتی داشته و ساخت آن هم بیش از ۱۴سال طول کشید؛ اما حتی رسانههای تحت فرمان خامنهای هماکنون با عناوین «ننگ چهار هزار میلیاردی!» (ماهنامه پیشه و تجارت -مهر ۱۳۹۵) و «فاجعه ملی» در مقابل «افتخار ملی!» (تسنیم ۲۰خرداد ۱۳۹۷) از آن یاد میکنند.
دربارهٔ پروژهٔ گسترده و پر دود و دم «مسکن مهر» که توسط سپاه پاسداران اجرا شد هم آن قدر افشاگری مردمی شده است که نیاز به شرح و بسط نیست. یک قلم در زلزلهٔ آبان سال۹۶ سرپلذهاب، تصاویر ستونهای پرشده با نخاله ساختمانی، بهخوبی مفهوم عمیق «حماسه عمرانی» خامنهای را روشن و قابل لمس میکرد!
اما شاهکار خامنهای در ۳۲سال گذشته را میتوان در سلسلهای از حماسههای اقتصادی مافیای ولایت دید. به جای توضیح و تفسیر فقط کافی است نگاهی داشته باشیم به بخشی از مقاله لایحه مرحله آخر در رسانه حکومتی شرق به تاریخ ۲۱بهمن ۱۴۰۰:
«میخواهم برای معیار فساد در ایران یک شاخص تازه معرفی کنم. تصور کنید یک نوار از اسکناسهای هزار تومانی به طول ۴۰هزار کیلومتر (طول محیط کره زمین) داریم که آن را میتوان بهصورت یک کمربند دور کره زمین بست؛ نام «کمربند اسکناس دور زمین» را بهصورت کوتهنوشت، «کاد» (ک. ا. د) میگذاریم. حجم فساد در کل خصوصیسازیهای دوران ۳۰ساله پس از جنگ حدوداً معادل هزار و ۴۴۰ کاد میشود؛ یعنی کمربند اسکناسی که هزار و ۴۴۰بار دور کره زمین بسته میشود. اکنون اگر درجه فساد اداری امروز کشور را معادل فساد گذشته هم بدانیم و نه بیشتر، میتوان گفت لایحه «مشارکت عمومی و خصوصی» که اکنون دارد بیسر و صدا در مجلس تصویب میشود، «ظرفیت فسادی» معادل هزار و ۵۶۰ همت در کشور ایجاد میکند که حدوداً معادل شش هزار کاد میشود؛ یعنی بیش از چهار برابر کل فساد خصوصیسازی ۳۰ساله پس از جنگ».
اما رسانهٔ حکومتی جهان صنعت در همین روز در وحشت از آثار فجایع اقتصادی کمی تعارف را کنار گذاشت و نوشت:
«این تورم و گرانی اثرات بسیاری دارد. نه فقط اثرات اقتصادی، بلکه اثرات سیاسی. یعنی موجب ایجاد بحران و نارضایتی است و در آینده شاید اغتشاش و آشوب هم ایجاد کند.
مسأله این است که وقتی اقتصاد وضعیت خوبی نداشته باشد و مردم در تأمین معیشت خود مشکل داشته باشند، درمییابند که ناروایی در جامعه وجود دارد و باید بهدنبال تغییر بود، در نتیجه انقلابات شکل میگیرد»
خروش همزمان شعارهای مردمی علیه استبداد و طنین فریاد مرگ بر خامنهای در شب ۲۲بهمن در بیش از ۶۰شهر کشور نشانهٔ ارادهٔ ملی برای همین تغییر و انقلابات است
باری؛ از «حماسههای عمرانی!» در بگذریم و نگاهی گذرا به «عرصهٔ آموزش» بیاندازیم. برای پرهیز از اطالهٔ کلام در این زمینه سه عبارت کوتاه و آشنا اما تلخ، نمایی از «حماسه!» ی مدنظر خامنهای میدهد: «مافیای آموزش، سهمیههای دانشگاه، فرار مغزها»
سخن از عرصهٔ «بهداشت و درمان» درد آور است. تا همین امروز بیش از ۵۰۰هزار تن از مردم ایران قربانی فرمان مستقیم خامنهای در ممنوعیت از ورود واکسن کرونا و ایجاد تسهیلات در گسترش بیماری شدهاند. چه آن زمان که در ۱۳اسفند ۱۳۹۸ کرونا را کوچک جلوه داد و فرمان صادر کرد که «بزرگش نکنید!» و چه در ۱۹ دیماه ۱۳۹۹ که ورود واکسن معتبر جهانی به ایران را ممنوع کرد.
در عرصهٔ «صنعت» اما یک نام کافی است که هر مدعی دهان بر یاوهگویی ببندد: «خودرو سازی!» البته از آنجا که هنوز ده روز از حرفهای خود عمود پوسیدهٔ خیمهٔ ولایت دربارهٔ فضاحت صنعت خودروی ولایت نگذشته، کمی عجیب بود که بخواهد ادعای «حماسه» داشته باشد. باید گفت در این مورد علی خامنهای پیشاپیش پاسخ خودش را داده است! آش آن قدر شور بود که خامنهای در سخنرانی ۱۰ بهمن۱۴۰۰ خود به نارضایتی گسترده مردم از فضاحت کیفیت خودروهای تولید داخل اعتراف کرد!
بسیار خوب؛ با این همه طول و تفصیل، چه جای سخن از «حماسه» است؟!
از دو حال خارج نیست. یا باید گویندهٔ این سخنان را دیوانه دانست و به سلامت عقل او شک کرد؛ یا هدفی دیگر در میان است.
از آنجا که صاحب این کلام، عمود جنایتکار خیمهٔ ننگین ولایت است که مسئولیت رهبری حاکمان فاسد این مملکت را برعهده دارد؛ «دیوانه» خواندن او، مسئولیت مفاسد و جنایات صورت گرفته در سالهای سیاه حکومت آخوندی را از گردنش باز خواهد کرد!
واقعیت را نه در «دیوانگی»، بلکه در «دجالیت» ولیفقیه نظام باید جستجو کرد. خامنهای خودش بهخوبی میداند که هیچ جای آبادی در سراسر آب و خاک این سرزمین باقی نگذاشته؛ هم از این روست که به سبک و سیاق آخوندی، برای پوشاندن واقعیت، دروغی بزرگ ۱۸۰ درجه مخالف واقعیتها میسازد و تمامی قلم بهمزدهای حکومتی و رسانههای تحت فرمانش را به باد کردن این بادکنک دروغین فرامیخواند!