728 x 90

درد دل‌های یک پرستار برای ثبت در خاطره مردم

اعتراض پرستاران
اعتراض پرستاران

درد دل‌های یک پرستار

برای ثبت در خاطره مردم

تا روز حسابرسی آخوندها در دادگاه بزرگ مردم

 

سالانه دست‌کم ۳هزار نفر پرستار از ایران مهاجرت می‌کنند، هزاران پرستار دیگر تغییر شغل می‌دهند.

سالانه چند پرستار خودکشی می‌کنند؟ روشن نیست! هر سال چند پرستار هنگام کار سکته می‌کنند؟ این هم روشن نیست!

دیکتاتوری آخوندها اجازه انتشار آمار دقیق چنین رخدادهایی را عموماً نمی‌دهد،

همه ساله شماری از پرستاران از سوی بیمار یا همراهان بیمار مورد برخورد حتی برخورد فیزیکی واقع می‌شوند، رخدادی غم‌انگیز و تکان‌دهنده که از آن‌هم هیچ آماری در دسترس قرار نمی‌گیرد!

و در چنین حال و هوایی ظاهراً اشتغال در اسنپ یا هر شغل دیگری، بهتر از پرستاری است.

این، تصویری کوچک از وضعیت یکی از اقشار اجتماعی میهن ماست که اکنون روزهاست «جان‌شان به لب رسیده» و دست به اعتصاب سراسری و تظاهرات خیابانی زده‌اند. و مقامات حکومتی هم‌چنان با وعده وعید و دروغ‌درمانی تلاش می‌کنند، این زخم کهنه را پانسمان کنند.

این وضعیت اکنون به یک بحران در کوچه خیابانهای شهرهای میهن تبدیل شده و خامنه‌ای و دولت تازه از راه رسیده‌اش همراه با یک فقره وزیر بهداری اصلاحاتی تلاش می‌کند، آتش خشم پرستاران را خاموش یا دست‌کم مهار کند.

یکی از ایستگاههای آتش‌نشانی رژیم که مأموریت مهار این قبیل آتش‌ها!؟ را دارد، رسانه‌های حکومتی همین دیکتاتوری هستند که با شعله‌ور شدن هر کانون اعتراضی در جامعه، بلافاصله با عکاس و خبرنگار‌هایشان از راه رسیده و تلاش می‌کنند، امیدی واهی به معترضان تزریق کنند.

در همین راستا، روزنامه حکومتی اعتماد در گزارشی از وضعیت پرستاران، گفتگوهایی هم با شماری از معترضان منتشر کرد که نگاهی به آ‌ن‌ها، گوشه‌یی کوچک از وضعیت بحران‌زده زندگی و کار پرستاران را نشان می‌دهد،

آن‌هم در حالی‌که سراسر روزنامه را که نگاه کنید، گفتگو با این مقام و آن وزیر و آن یکی وکیل حکومتی است که پشت سر هم در کنار بیان مشکلات، وعده بهبود می‌دهند.

با این مقدمه نگاهی کنیم به یک مصاحبه روزنامه حکومتی اعتماد با یکی از پرستاران معترض.

اعتماد از قول این پرستار کرمانشاهی نوشته است؛

پرداخت ۱۴۰هزار تومان بابت ۷ساعت اضافه‌کاری به یک پرستار؛ کمتر از پول یک ساندویچ!

اما در استان کرمانشاه، پرداخت همین چندرغاز کارانه و حق‌الزحمه اضافه کار و تعرفه خدمات پرستاری، ۱۳ماه است که به تعویق افتاده و پرداخت نشده است!

بابت هر ساعت اضافه‌کار ۲۰ الی ۳۰هزار تومان به پرستار می‌دهند،
در حالی‌که اضافه‌کاری، اجباری است و نه اختیاری! یعنی پرستار به‌علت کمبود نیروی انسانی، مجبور به اضافه‌کاری است
و با این حال، بابت ۷ساعت اضافه‌کاری اجباری و تحمیلی، به پرستار ۱۴۰هزار تومان می‌دهند که این پول حتی از قیمت یک ساندویچ هم کمتر است.
اما با این حال ما مجبوریم هر ماه حدود ۸۰ تا ۱۲۰ساعت، اضافه‌کاری داشته باشیم. آن‌هم در شرایطی که حق‌الزحمه اضافه‌کاری هم ۱۸ماه بعد به ما پرداخت می‌شود!

این پایان گفتگوی اعتماد با آن پرستار هموطن است، اما ضروری است این پرسش‌ها هم مطرح شوند که؛

راستی کجای دنیا چنین وضعیت شغلی‌ای سراغ دارید؟ آیا دستمزد پاسداران را هم همینطوری می‌دهند؟ آیا دستمزدهای نجومی وزرا و نمایندگان مجلس آخوندها هم همین مشکلات و بدبختی‌ها را دارد؟ آخوندها و طلبه‌های حوزه‌های آخوندی چطور؟ پاسداران مأمور به خدمت در دانشگاه که برای سرکوب دانشجویان به دانشگاهها گسیل شده‌اند چطور؟ یا اطلاعاتی‌هایی که به اسم «استاد؟!» در مؤسسه‌های آموزش عالی و هیأت علمی دانشگاهها جاخوش کرده‌اند، چطور؟

حراستی‌های آدم‌فروش چی؟

این‌ها و دهها پرسش مشابه دیگر البته از آن سؤال‌هایی هستند که مطمئناً تا روز سرنگونی پاسخ داده نخواهند شد!

روزی که؛ روز سیادت مظلوم بر ظالم است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f9371b96-b83d-4aa5-a38c-fd7c6396f70c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات