میزان بحرانها و تلاطمهای اقتصادی و اجتماعی از یکسو و سرکوب داخلی و سیاست خارجی در گل فرو رفته دولت جوان حزباللهی از سوی دیگر صدای به حاشیه رانده شدگان از سفره چپاول و غارت را نیز درآورده است. آنها از ترس فردای ناگزیر و ناگریز خود به فغان آمدهاند. یک روز پس از انعکاس پرت و بلا گویی آخوند رئیسی در استان همواره محروم و رنجدیده کرمان، اینگونه صداها آشکارتر به گوش رسید. رئیسی گفته بود همه تقصیرها به گردن دولت قبلی است. [همان حرفهای دولت قبلی به دولت قبلی] و من آمدهام که به وعدهها عمل کنم و عمل هم کردهام!...
به همین خاطر قلم بهدستان باند غالب و مغلوب به او نهیب زده و نگران شدند که سرشناسترین قاتل زندانیان سیاسی در جهان، خودش و بقیه کارگزاران بیت خامنهای و جمیع آخوندهای دینفروش و پاسداران بمبساز و صادرکننده تروریست را به باتلاق ببرد و در آنجا دفن کند.
«دولت رئیسی نهتنها نتوانست قد علم کند، بلکه در زیر کوهی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و ناکارآمدی مدیریت سابق و لاحق دستوپا میزند و بعید است راه نجاتی بیابد و از اینرو است که صاحبنظران باور دارند دست و پازدنهای دولت سیزدهم همچون دولت گرفتار در باتلاق است که با هر تلاش بیشتر فرو میرود» (شرق۲۲مرداد۱۴۰۱).
متهم اصلی مشکلات اقتصادی
راستی! متهم ردیف اول چهل سال مشکلات و چالشهای اقتصادی، راهاندازی جنگهای مرزی و منطقهای و هزاران زخم باز شده از رنج و گرسنگی و بیسرپناهی میلیونها هموطنی که از قضا صدها هزار نفرشان در کرمان و سیستان و بلوچستان در مرز مرگ و زندگی در ترددند کیست؟
اگر تا دیروز فقط مجاهدین میگفتند که مافیای خونخوار حکومتی و ساختار فاسد ولایت فقیه عامل ۴دهه فساد و غارت و چپاول و گرسنگی مردم است، امروز معما آنقدر آسان شده که خودیهای نظام هم در وحشت از آتش خشم مردم به گوشههایی از جنایت سیستماتیک و سازماندهی شده اعتراف میکنند. روزنامه حکومتی جهان صنعت ۲۲مرداد نوشت:
«در ۴دهه اخیر دولتهای زیادی بر سر کار آمدهاند... اما اطلاعات و آمارهای ارائه شده تاکنون در اقتصاد ایران نشاندهنده وخیمتر شدن وضعیت زندگی مردم در طول زمان است. چالشهای اقتصادی ایران ریشه در ساختار نظام تصمیمگیری دارد و مهم نیست چه کسی در رأس دولت قرار داشته باشد»
امروز بسیاری از رسانهها و کارشناسان بر این امر تأکید میکنند که تلاش دولتمردان برای نسبت دادن مشکلات امروز به سیاستهای دولتهای گذشته در حقیقت راهی برای فرار از واقعیت است چه آن که فقر، ناامیدی، بیکاری، نااطمینانی و عدم اعتماد به دولتمردان مسائلی است که از نگاه مردم پنهان نمیماند. هم اینان اذعان دارند که «اکنون دولتمردان از حمایت و پشتیبانی مردم برخوردار نیستند و تعداد حامیان دولت تنها به افرادی محدود میشود که از شرایط کنونی نفع میبرند» (همان).
کار بهجایی رسید که یک عضو مجلس دستچین شده خامنهای که یک سال پیش رئیسی جلاد را حلوا حلوا میکرد و عربدهٔ دولت کاردان و جوان حزباللهی میکشید، از ترس انتقام مردمی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، چشم در چشم سوگلی و آخرین امید نظام فریاد میزند:
«آقای رئیسجمهور! دیگر مردم توان تحمل این همه گرانیها را ندارند بهفکر مردم باشید که بیشترین و مهمترین سرمایه نظام و انقلاب ما مردم عزیز و شریفمان هستند مردم بیش از حد گلایهمند هستند که رئیسجمهور نمیتواند جامعه را اداره کند» (حمزه امینی در مجلس آخوندی ـ ۲۳مرداد ۱۴۰۱).
سایر ارگانها و رسانههای حکومتی هم با اشاره به شرایط لرزان نظام، در وحشت از جوشش شرایط عینی جامعه به رکورد فساد و گرانی در دولت جلاد اشاره کردهاند. روزنامه اعتماد ۲۵مرداد با اشاره به دو گزارش و هشدار جدی تورمی در حوزه صنعت و خدمات از طرف مرکز آمار نوشت: «تورم به ثبت رسیده این بخش [خدمات] در بهار ۱۴۰۱ در تمامی شاخصهای تورمی اعم از نقطهای، سالانه و فصلی رکورد ۱۰سال گذشته را شکسته است»
بله! به اعتراف کارشناسان حکومتی کل نفع برندگان و رانتخواران وابسته به بیت خامنهای و آخوندهای سوار بر خرمراد تنها ۳درصد جامعه را تشکیل میدهند و ۹۷درصد «مردم نه از وضعیت فعلی رضایت دارند و نه امیدی به بهبود شرایط موجود دارند». و آنچه که برای رژیم آخوندی باقی میماند نفرت فزاینده اجتماعی از ساختار فاسد و مافیای حکومتی و به کف خیابان آمدن بازنشستگانی است که با شعار «مرگ بر رئیسی» و «دولت شش کلاسه همین روزها خلاصه» شیرینی انتصاب رئیسی را به کام خامنهای تلخ کردند.
پایان فصل گفتاردرمانی
واقعیت فاجعهبار کنونی دیگر جایی برای گفتار درمانیهایی که پشت به بشکههای نفتی داشت باقی نگذاشته است. اگر هزار بار دیگر آخوند رئیسی وعده و وعید دهد فایده ندارد. جهان صنعت شکست قاطع سیاستهای اقتصادی جلاد [بخوانید شکست استراتژیک خامنهای] را اینگونه بیان میکند:
«در یک سالی که از عملکرد دولت میگذرد گرانی بیشتر شده، شکاف طبقاتی عمیقتر شده، فقر چهره اقتصادی کشور را پوشانده، سرمایهگذاری به حوزههای مولد نرسیده، رکود در حوزههای ساختمانی تشدید شده و نرخ بیکاری نیز با افزایش همراه بوده است» (جهانصنعت۲۲مرداد۱۴۰۱).
حالا دیگر رسانههای دستساز رژیم آخوندی هم به رئیسی هشدار میهند با دستور دادن مسألهای حل نمیشود. باید در زمین واقعی بدود و تردمیل را کنار بگذارد. تصویرسازیهای جعلی و بازی با اعداد اتاق تجمیع برای مردم پذیرفتنی نیست. چون تخممرغ به شانهای حدوداً صد هزار تومان و افزایش ۱۲برابری رسیده است. قیمت روغن و نرخ گوشت هم، هر چه باشد دیگر دست یافتنی نیست.
در مجموع عملکرد تیم اقتصادی دولت رئیسی را بنا به اعتراف (شرق آنلاین۲۲مرداد۱۴۰۱) میتوان «با قاطعیت محض ضعیفترین و ناکارآمدترین دولت»! دستنشانده در طول حاکمیت استبداد دینی نامید. این سایت حکومتی آرزو کرده است که رئیسی از خواب زمستانی بیدار شود؛ اما باید تصریح کرد که خواب زمستانی این رژیم از خامنهای گرفته تا سپاه و رئیسی و دیگر مهرههای فاشیسم مذهبی تنها با قیام سراسری لشکر گرسنگان و تهیدستان و کانونهای برپادارنده آزادی و عدالت برمیآشوبد. هر چند که مانند سرنوشت حاکم سابق، کار از کار گذشته است.