728 x 90

«رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت» یعنی چه؟

مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت
مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت

ممکن است برای هر مخاطبی که برای نخستین بار با ادبیات مقاومت و ترم‌هایی نظیر «برنامهٔ ۱۰ماده‌یی» و نیز «رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت» [یا شورای ملی مقاومت ایران] مواجه می‌شود، این سؤال پیش بیاید که «رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت» یعنی چه؟‌ سؤال‌های دیگری که در این راستا ممکن است پیش بیاید این است:

ـ مگر می‌شود پیشاپیش و در حالی که استبداد مذهبی سرنگون نشده رئیس‌جمهور بعدی را مشخص کرد؟

ـ یک شورا که نمی‌تواند و نباید به نیابت از مردم تصمیم بگیرد.

ـ انتخاب ریاست‌جمهوری مطابق یک سازوکار شناخته‌شده و با شرکت تمام افراد یک جامعه مشخص می‌شود، از کجا معلوم انتخاب مردم ایران همین باشد؟

ـ در حالی که مجلس مؤسسان، قانون اساسی و نوع حکومت آینده مشخص نشده، چه جای انتخاب رئیس‌جمهور؟!

ـ و سؤال‌هایی از این دست...

 

خمینی زیر درخت سیب نگفت چه می‌خواهد 

شورای ملی مقاومت و نیروی محوری آن، سازمان مجاهدین خلق ایران عمد دارد که پیشاپیش تمام برنامه‌های خود برای ایران آزاد فردا را ـ با جزئیات آن ـ به اطلاع مردم ایران برساند. نسل‌های شرکت‌کننده در انقلاب ضدسلطنتی می‌دانستند چه نمی‌خواهند اما نمی‌دانستند چه چیزی قرار است جایگزین شاه شود.

اگر خمینی هنگامی که در پاریس و در زیر درخت سیب بود، می‌گفت حکومت مطلوب من نظام ولایت فقیه است که در آن من ـ با سلطنت مطلقه فقیه ـ اختیار جان و مال و فرزندان شما را خواهم داشت، اگر می‌گفت به‌محض خزیدن به قدرت آخوندها را مصدر امور خواهم کرد، اگر می‌گفت با کشور همسایه جنگ راه خواهم انداخت و دارایی‌ها و نفوس ایران را به‌هدر خواهم داد. اگر می‌گفت ما نه برای ارزان شدن خربزه که برای «اسلام!» (یعنی سلطنت آخوندها) انقلاب کرده‌ایم، اگر می‌گفت که می‌خواهد ۳۰هزار تن از جوانان ایران را صرفاً به‌خاطر قبول نداشتن ولایت فقیه، حلق‌آویز نماید...، مگر مردم ایران به او اعتماد می‌کردند؟ نسل‌های آن زمان، شاه را سرنگون کردند زیرا آزادی می‌خواستند. خمینی با لاپوشانی نیت خود و تظاهر به آن چیزی که نبود، به آرمان آزادیخواهی مردم ایران خیانت کرد.

 

شورای ملی مقاومت پیشاپیش می‌گوید چه می‌خواهد 

برخلاف خمینی، مجاهدین به رهبری مسعود رجوی، از همان فردای سرنگونی شاه، مرز روشنی با ارتجاع کشیده و بر خواستهایی پای فشردند که در رأس آنها آزادی قرار داشت. سازمان مجاهدین خلق ایران،‌ در جریان کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست‌جمهوری یک برنامهٔ ۱۲ماده‌یی را به اطلاع مردم ایران رساند. این برنامه در آن زمان مورد استقبال گروهها و احزاب سیاسی قرار گرفت.

به‌دنبال آغاز قیام سراسری در ۳۰خرداد۶۰ با این رژیم، مجاهدین یک ائتلاف سیاسی را در ۳۰تیر همان سال در تهران با شرکت جریانها و شخصیت‌های سیاسی خواهان سرنگونی نظام ولایت فقیه و استقرار دموکراسی در ایران به‌وجود آوردند. این ائتلاف سیاسی ـ که تا همین امروز تداوم داشته ـ «شورای ملی مقاومت ایران» نام گرفت.

این شورا طرحها و مصوبات متعددی برای ایران آزاد فردا به‌تصویب رساند. این طرحها و مصوبات در کتاب دولت موقت و نیز در سایت شورای ملی مقاومت قابل دستیابی است و بارها از طریق سیمای آزادی، رسانه‌ٔ تصویری مقاومت، به اطلاع مردم ایران رسیده است.

شورای ملی مقاومت به‌عنوان پارلمان در تبعید این مقاومت، مریم رجوی را به‌عنوان رئیس‌جمهور دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، برگزید. مریم رجوی در مسئولیت جدید، نماد وحدت‌بخشی و اتحادآفرینی بین نیروهای شرکت‌کننده در سرنگونی استبداد مذهبی است.

اما اگر بخواهیم مشروعیت و پشتوانه‌ٔ این انتخاب را بیشتر بشناسیم باید به ۱۲سال(۶۰ تا ۷۲) مقاومت خون‌بار و بلاوقفه در پیکار با نظام ولایت فقیه نگاه کرد. اگر امکان انتخابات آزاد و رأی‌گیری بود دیگر چه نیازی به چند دهه مقاومت و شکنجه و دهها هزار تیرباران؟!

مسعود رجوی در «سلسله آموزش برای نسل جوان در داخل کشور ـ اسفند ۱۳۸۸» در همین رابطه می‌نویسد:

«شورای ملی مقاومت ایران از روز اول در سال ۱۳۶۰ در ماده ۲ برنامهٔ دولت موقت اعلام کرده است، مشروعیت خود را تماماً از مقاومت علیه رژیم ارتجاعی خمینی و خون‌بهای رشیدترین فرزندان مجاهد و مبارز این میهن کسب می‌کند.

کما این‌که بلادرنگ در ماده ۳ تصریح شده است: پس از خلع‌ید و سلب حاکمیت از رژیم ضدخلقی خمینی که حیاتی‌ترین حق مشروع مردم ایران یعنی “حق حاکمیت مردم” را غصب نموده... مجلس مؤسسان منتخب مردم را از طریق انتخابات آزاد (با هر گونه نظارت و تضمین لازم) برای تعیین نظام قانونی جدید و تدوین قانون اساسی آن دعوت به‌ کار می‌کند.

در ماده اول هم گفته شده است مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی حداکثر تا ۶ماه پس از سرنگونی رژیم خمینی... از طریق انتخابات آزاد، با رأی عمومی، مستقیم، مساوی و مخفی تشکیل خواهد شد.

پس حرف ما این بوده و هست که مشروعیت خود را از مقاومت می‌گیریم و در دورانی که دسترسی به رأی آزادانه مردم و صندوق انتخابات آزاد امکان‌پذیر نیست، منشأء و شاخص مشروعیت، مقاومت است و بس، ایستادگی در برابر این رژیم است و بس، والا هر کس می‌تواند الی غیرالنهایه حرف بزند، ادعا کند و این رشته سر دراز دارد.

راستی بدون مقاومت و ایستادگی، در روزگار اختناق و استبداد، چه معیار دیگری می‌توان یافت که اصالت و حقانیت داشته باشد؟

دقیقاً بر همین اساس، پیوسته گفته‌ایم و باز هم من تکرار می‌کنم، اگر کسی بیشتر از ما مقاومت کند و در مقابل این رژیم بایستد، هر که می‌خواهد باشد، وظیفه خود می‌دانیم که در مقابل او زانو بزنیم، ایدئولوژی ما سر جای خودش اما از نظر سیاسی هژمونی او را می‌پذیریم و باید هم بپذیریم والا معلوم می‌شود که در سرنگونی این رژیم صداقت نداریم و بیشتر به فکر منافع گروهی خودمان هستیم و به این می‌گویند اپورتونیسم».)مسعود رجوی ـ استراتژی قیام و سرنگونی )

 

بنابراین شورای ملی مقاومت ایران برای مردم ایران رئیس‌جمهور مشخص نکرده، بلکه برای دولت موقت دوران انتقال، رئیس‌جمهور برگزیده است. آوردن پسوند «رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت» همراه با نام مریم رجوی به‌خوبی مؤید این ادعاست.

 

دوران انتقالی و دولت موقت

منظور از دولت موقت چیست؟ دوران انتقالی یعنی چه؟

دوران انتقالی، دوره کوتاه‌مدتی است که در آن رژیم ولایت فقیه سرنگون شده و تا استقرار نهادهای دموکراتیک دولت جدید، یک خلأ قدرت در کشور وجود دارد. اگر نیروهای انقلابی پیشاپیش برای آن وضعیت راه‌کار و برنامه نداشته باشند، بیم آن می‌رود مانند تجارب تلخ گذشته، میوه‌چینان و فرصت‌طلبان دستاوردهای انقلاب جدید را به‌یغما ببرند.

عمر این دولت موقت طبق مصوبات شورای ملی مقاومت، فقط ۶ماه است. در این ۶ماه دولت موقت باید کارهای زیر را انجام دهد:

۱ـ ادارهٔ کشوری بر جای مانده از نظام ولایت فقیه که در حقیقت به تعبیر رژیمی‌ها در آن هنگام، چیزی بیشتر از یک «زمین سوخته!»(۱) نخواهد بود.

۲ـ برگزاری یک انتخابات آزاد برای تعیین مجلس مؤسسان، مرکب از نمایندگان منتخب مردم؛ تا این مجلس قانون اساسی و نوع حکومت آینده را مشخص کرده و آن را به رفراندم بگذارد.

«پس از تشکیل این مجلس، وظیفه شورای ملی مقاومت و موجودیت آن خاتمه می‌یابد و دولت موقت استعفای خود را به مجلس مؤسسان تقدیم می‌کند».

«دوره ریاست‌جمهوری مریم رجوی نیز «پس از تصویب قانون اساسی جمهوری جدید در مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی و انتخاب رئیس‌جمهوری جدید ایران پایان می‌پذیرد».

با این اوصاف کدام عقل سلیم و کدام جریان سیاسی است که چنین ریسکی را بپذیرد؟!‌ مگر جریانی که سراپا آمادهٔ فداکاری و گذشت از منافع سازمانی، در مسیر آزادی و بهروزی مردم خویش باشد.

در واقع این دولت موقت و رئیس‌جمهور دوران انتقال آن،‌ نقشی جز زمینه‌سازی برای استقرار دولت منتخب و برآمده از رأی مردم ایران را ندارند. در نهایت، این مردم ایران هستند که مجلس مؤسسان، قانون اساسی و نوع حکومت آینده را انتخاب می‌کنند.

 

بازگرداندن حق حاکمیت به مردم 

ماحصل این‌که این مقاومت هیچ‌گاه درصدد این نبوده که قیم برای مردم تعیین کند. زیرا با حکومتی می‌جنگد که بانی آن خمینی است و خمینی ابا نداشت از این‌که بگوید قیم مردم است. این مقاومت با ۱۲۰۰۰۰شهید پاکبازش برای این در برابر نظام ولایت فقیه شکل گرفت تا حق حاکمیت را به مردم برگرداند. هدف از ریاست‌جمهوری مریم بازگرداندن حاکمیت غصب شده به خلق قهرمان ایران است.

 

میوه‌چینی و فرصت‌طلبی ممنوع

مسعود رجوی پیرامون چشم‌ندوختن مجاهدین به قدرت، سخنان تکان‌دهنده‌یی دارد که یادآوری آن به‌عنوان حسن ختام در اینجا بی‌مناسبت نیست:

«در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۵۸، خمینی گفت، هر کی به قانون اساسی(یعنی ولایت‌ فقیه) رأی نداده صلاحیت ریاست‌جمهوری رژیم رو ندارد. نیم ساعت بعد من اطلاعیه دادم که خداحافظ شما. ما نیستیم.

ما این کاره نیستیم. الآن چه می‌گویم؟

اول روشن باشه از روز اول ما هیچی نمی‌خواهیم. ببین آقاجان هر کی می‌خواد بیاد تو ایران روی کار، خوب، ما ستادمون، آزادی بیان، آزادی اجتماعات و این‌که شکنجه و اعدام نباشه. همین. دو تا چیز. هیچی نمی‌خوایم. هیچی از هیچ‌کس. هر کی می‌خواد رئیس بشه هر کی می‌خواهد مرئوس بشه. هر کی می‌خواد انتخاب بشه. خون شهدامون و رنج زنده‌هامون و تاریخچه‌یی که پشت سر گذاشتیم، بسا بسا بسا فراتر از این حرفهاست. مگر به خمینی چی می‌گفتیم؟
باشه آقا جون ما ریاست‌جمهوری تو رو نخواستیم. مجلست رو هم نخواستیم. ببین آقا جون، می‌گم اعدام و شکنجه نکن. آخه حق داشته باشم حرفم رو بزنم.

یا آقا می‌ریم، بالاخره خونه یکی از شهدامون رو پیدا می‌کنیم. اگر نشد، اجاره می‌کنیم. اگر نشد، یادتون باشه قرار ما خاورانه. محل شهدای قتل‌عام و اشرف و موسی. اونجا چادر می‌زنیم. هیچی نمی‌خوایم، هیچی.

پس قرار ما خاوران است».

 

مجاهدین چه می‌خواهند؟

 

پانویس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ـ اشاره به این جمله آخوند احمد دشتلو، به تاریخ ۲۶اسفند ۹۶ در شبکه مجازی:

«اگر قرار باشد که روزی فرابرسد که دیگر نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران حکومت نکند، قطعاً آن روز زمین سوخته‌یی را تحویلتان خواهیم داد تا هر چقدر هم سگدو بزنید، نتوانید آن را آباد کنید...».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4c0c5815-acd7-4aaa-8c63-74d409dceed4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات