728 x 90

رئیس جمهور تردمیلی!

رئیسی جلاد
رئیسی جلاد

چند روز بیشتر از سنگ روی یخ شدن ابراهیم رئیسی در دیدار نمایشی از سیل‌زدگان روستای مزداران فیروزکوه نگذشته بود که این بار خودیها او را به مضحکه تبدیل کردند. درست از جایی که گمان نمی‌کرد؛ آن هم در «مجلس انقلابی»! مجلسی که خامنه‌ای نفر به نفرش را از صافی شورای نگهبان ارتجاع عبور داده و دستچین کرده بود تا در اتحاد با «دولت جوان حزب‌اللهی» خط انقباض و یک‌دست کردن حاکمیت را در دوران سرنگونی به پیش ببرند. همانهایی که خامنه‌ای از کاربرد صفت «انقلابی»! [بخوانید سرسپرده و حلقه‌به‌گوش و تابع هژمونی ولایت فقیه] در مورد آنها دفاع کرد:

«بعضی‌ها از این تعبیر خوش‌شان نیآمد اما این یک تعبیر حقیقی بود چرا که مردم نمایندگانی را برای این مجلس انتخاب کردند که شعارها و جهت‌گیریها آنها انقلابی بود» (سایت خامنه‌ای. ۴تیر ۱۴۰۱).

«انتقاد و پرخاش مردم»!

این «مجلس انقلابی»! اکنون در مواجهه با شرایط جوشان اجتماعی و ناکارآمدی دولت سوگلی خامنه‌ای برای مقابله با بحرانها اعتراف می‌کند که هر روز با «انتقاد و پرخاش مردم» روبه‌رو می‌باشد. «انتقاد و پرخاش مردم»! اسم مستعار آبرومندانه و گرد شدهٔ وضعیت انفجاری جامعه و آمادگی آن برای به خیابان ریختن و به‌هم زدن هنجارهای دیکتاتوری است. این آمادگی و مشاهدهٔ آن از سوی نمایندگان مجلس ارتجاع، بیش‌از‌پیش در رأس حاکمیت هراس و نگرانی ایجاد کرده است.

«اگر پای صحبت تک‌تک نمایندگان محترم بنشینید جز اندکی شاید رضایت وجدانی از حضورشان در مجلس نداشته باشند نقشی از مجلس در حل مشکلات عمیق جامعه نمی‌بینند هر روز در حوزه انتخابیه با انتقاد و پرخاش مردم روبه‌رو هستند ولی تاثیری در حل مشکلات اونها در کار خودشان نمی‌بینند» (آخوند مجتبی ذوالنوری. انتخاب. ۱۱مرداد ۱۴۰۱)

 

دویدن دولت جوان حزب‌اللهی روی تردمیل!

این عضو مجلس ارتجاع، در ادامهٔ صحبت‌هایش خطاب به رئیسی، «دولت جوان حزب‌اللهی» را به کسی تشبیه می‌کند را که روی تردمیل می‌دود ولی مسافتی طی نمی‌کند.

«تحرک شما روحیه انقلابی شما منش مردمی شما موجب تشکر است ولی امروز حرکت دولت مثل حرکت کسی‌ست که روی تردمیل می‌دود! مسافتی طی نمی‌شود. امروز نقطه الف و ب شما کجاست که ما ارزیابی کنیم پیشرفتی در امور اتفاق افتاده یا نیفتاده»! (همان منبع)

او با یادآوری گذشت یک چهارم از دوران ریاست رئیسی بر قوه مجریهٔ نظام ولایت فقیه، با ابراز نگرانی می‌گوید: «فرصتها مثل ابر می‌گذرد»

سخنان او یادآور سخنان نمایندگان فرمایشی مجلس شاه در روزهای پایانی استبداد سلطنتی است. بدیهی است که این حرفها برای سفید‌سازی و سلب مسئولیت از خود در اوضاع پتال رژیم است اما در عین‌حال نشان می‌دهد که گاوهای عمامه‌دار نظام در برخورد با زمین سفت جامعه و وضعیت انفجاری آن در حال شاخ زدن به یکدیگر هستند.

دویدن بی‌حاصل رئیسی بر تردمیل درهم‌شکستهٔ استبداد دینی و نفس‌نفس زدنهای او نمادی از وضعیت تمامیت رژیم است. به‌عبارت دیگر پروژهٔ رئیسی برای نجات استبداد دینی از خطر سرنگونی شکست‌خورده است. اعتراف به شکست مجلس ارتجاع و ناکارآمدی رئیسی در مقابله با بحرانهای دوران سرنگونی، آینهٔ تمام‌نمای فلاکت خامنه‌ای است.

 

بارزترین شاخص دوران سرنگونی

دولت جوان حزب‌اللهی آخرین تیر ترکش خامنه‌ای بود که به سنگ اصابت کرده است. این علامتی از دوران پایانی رژیم است. اکنون بیش‌از‌پیش مشخص می‌شود که «انتصاب رئیسی به‌عنوان رئیس‌جمهور رژیم و کاندیدای جانشینی خامنه‌ای، که خامنه‌ای آن را نخستین و مهم‌ترین شیرینی سال گذشته در نمایش انتخابات رژیم توصیف کرد، نتیجه معکوس داده است».

خانم مریم رجوی در سخنرانی خود تحت عنوان ایران در آستانه انقلاب و سرنگونی رژیم به روشنی گفت:

«خامنه‌ای دو سال بود از دولت جوان حزب‌اللهی صحبت می‌کرد و آن را راه‌حل بحرانهای داخلی و خارجی رژیم‌اش می‌دانست. اما دولت مورد نظر خامنه‌ای از راه نرسیده در گل فرو رفت. نه فقط راه‌حل نبود، بلکه مزید بر علت شد و به‌طور جدی بر مشکلات رژیم و بحرانهای آن افزود. به نقطه انگیزش قیام‌ها ارتقا یافت و شعار مرگ بر رئیسی، شعار فراگیر جنبش اعتراضی شد.

قاتل مجاهدین آمده بود راه مجاهدین را سد کند، اما در برابر اعتلای کارزارهای این جنبش و کانون‌های شورشی در چارچوب قیامهای مردم ایران مات شد.

در یک‌کلام، آوردن رئیسی که قرار بود پروژه بقای رژیم باشد، دکل سرنگونی حکومت ولایت فقیه را ظاهر کرد و به‌قول مسعود رجوی بارزترین شاخص دوران سرنگونی این رژیم شد».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3ea4b6ff-2095-4a30-b9e1-8656545d798e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات