728 x 90

رابطهٔ فرار مغزها با «خزانهٔ دولت و خزانهٔ ولی‌فقیه»

رابطهٔ فرار مغزها با «خزانهٔ دولت و خزانهٔ ولی‌فقیه»
رابطهٔ فرار مغزها با «خزانهٔ دولت و خزانهٔ ولی‌فقیه»

چه عوامل و نشانه‌هایی گویای مرحله یا روند فروپاشی و نابودی یک حاکمیت هستند؟ قدرت و سلطهٔ یک حاکمیت را با چه عناصری می‌شناسیم؟

دارایی‌های اصلیِ یک حاکمیت سیاسی، علاوه بر ارگانهای نظامی و انتظامی، اقتصاد و آموزش هستند. ارگانهای نظامی و انتظامی را همواره باید اجزای ساختار حاکمیت دانست. اقتصاد و آموزش اما اگر چه با سیاست‌های حاکمیت، نسبت مستقیم دارند، با این‌حال تبدیل شدن‌شان به چالش و تنش و بحران، هم‌چون زهر در پیکر ساختار حاکمیت عمل خواهد نمود.

علوم و فنون در هر کجای دنیا، مغز و فرمانده حیات یک ملت و کشور هستند؛ در پزشکی، کشاورزی، مهندسی، معماری، محیط‌زیست، آب و برق، ترابری، آموزش، ادبیات، هنر و ورزش.

 

با این مفروضات مسلم که هیچ‌کدام‌شان را نمی‌توان از فوریت‌های حیات مردم حذف کرد، تصور کنید صاحبان و عالمان این علوم، خود گرفتار و قربانیِ سیاست‌های تمامیت‌خواهیِ حاکمیت بشوند؛ طوری که زندگی و معیشت‌شان دست‌وپاگیر کار و تخصص‌شان شود.

نشانیِ این وضعیت این است که نخبه‌های مملکت اعم از دانشمند، استاد، دانشجو و آزادیخواه، در تنگنای ماندن در کشور و رفتن به غربت یا مهاجرت، ناچار شوند برای خلاصی از حاکمیت ناصالح و تمامیت‌خواه، جلای وطن کنند. مرحله یا روند فروپاشی و نابودیِ یک حاکمیت سیاسی، چنین نشانه‌های قوی و غیرقابل انکار دارد؛ حتی اگر حاکمیت خود را بر تکیه‌گاه نظامی و انتطامی، پابرجا و باثبات جلوه دهد.

 

تفاوت مهم علوم و آموزش با اقتصاد در این اصل است که اقتصاد بیمار را می‌توان طی چند روز با چاپ کلان پول، تنفس مصنوعی داد، ولی کمبود هزاران استاد و معلم و دانشجو را طی یکی دو سال که سهل است، طی چندین سال متمادی هم نمی‌توان جایگزین و جبران نمود. چنین مجازات اتودینامیکی هم‌اکنون گریبان نظام ملایان متکی بر نظامی و انتظامیِ سرکوبگر و جانی را سخت می‌فشارد.

 

این وضعیت را حسین سیمایی صراف وزیر علوم پزشکیان به‌ناگزیر اعتراف کرده است. سایت عصر ایران، ۲ آذر ۱۴۰۳:

«در چند سال اخیر، ۲۵ درصد از استادان دانشگاه مهاجرت کرده‌اند. برخی حتی قصد بازگشت نیز ندارد. وقتی این روند ادامه پیدا کند، افرادی جایگزین می‌شوند که از مرتبهٔ ضعیف‌تری برخوردارند. این باعث شده دانشگاه و دانشجو نزول پیدا کرده است.»

وقتی پولی که باید هزینهٔ علوم و آموزش و صاحبان و استادان آن شود، میلیاردمیلیارد خرج نیابتی‌های برون‌مرزیِ نظام و سپاه و حوزه‌های تحت‌امر حاکمیت غیرملی می‌شود، سیاست کشور کوچک همسایه، آینهٔ خفت و خواریِ کشورداران جغرافیایی صدها برابر کشور همسایه می‌شود:

«حقوق اساتید در دانشگاه همسایهٔ ما آن طرف آب، بین ۴ تا ۷ هزار دلار است و حقوق استاد تمام ما با ۵۰ پایه به‌سختی به هزار دلار می‌رسد. حالا فکر کنید یک استاد جوان که وارد دانشگاه می‌شود ۳۰۰ دلار می‌گیرد.» (همان)

این از وضعیت علوم و آموزش به‌عنوان اتاق مغز و فرمانده حیات یک ملت که حاکمیت آخوندی چنین بلایی را بر سر آن آورده است.

 

حالا بنگرید به نمونه‌یی ضد ملی و ضدبشری از مبانی و علل تشدید این وضعیت علیه علوم و آموزش بعلاوهٔ بحران‌آفرینی علیه زندگی و معیشت مردم. بی‌نیاز از هیچ تفسیر و تحلیل، به گزارش روغنی زنجانی رئیس سابق برنامه و بودجه که در کانال یوتوب ۱ آذر ۱۴۰۳ منتشر شده است، توجه کنید:

«در نظام مالی ما، حاکمیت دو خزانه دارد، خزانهٔ دولت و خزانهٔ رهبری. ما در هیچ‌جای دنیا چنین چیزی نداریم. در خزانهٔ رهبری درآمدهای نفتی و گازی هست که برای جبهه مقاومت هزینه می‌شود، اما در خزانهٔ دولت فقط درآمدهای مالیاتی است! دولت با کسری شدید بودجه، یا باید از گردهٔ مردم بودجه را تراز کند یا پول چاپ کند و تورم را ببرد بالا.»

 

این هم از تفاوت سطح تورم در پنج کشور همسایهٔ ایران که باز هم بی‌هیچ تحلیل و تفسیر، گویای چراییِ فوج‌فوج مهاجر و فرار مغزها از ایران آخوندزده و انواع مصیبت‌های شغلی و معیشتی علیه مردم چپاول‌شده است. بلومبرگ، نوامبر ۲۰۲۴:

«تورم: عمان ۰.۷ (هفت دهم) درصد / بحرین ۱.۱ (یک‌ویک دهم) درصد / قطر ۱.۱۵ (یک‌وپانزده صدم) درصد / عربستان ۱.۶ (یک‌وشش دهم) درصد / امارات ۲.۴ (دو و چهار دهم) درصد / ایران ۴۲.۵ (چهل‌ودو و نیم) درصد»

 

این نمونه‌ها رابطهٔ مستقیم فرار مغزها با خزانهٔ دولت و خزانهٔ ولی‌فقیه را برجسته می‌کنند. این‌ها عوامل و نشانه‌های گویای مرحله یا روند فروپاشی و نابودی حاکمیت ولایت فقیه هستند. نه خامنه‌ای با دولت جوان حزب‌اللهی‌اش توانست ذره‌یی از این بحران داغ بکاهد، نه اکنون پزشکیان می‌تواند با حرافی‌های تهی از علم و قانون‌مندی‌های سیاسی و اقتصادی، قدم از قدم بردارد. چنین شکاف عمیق میان مردم ایران و حاکمیت اشغال‌گر ایران وجود دارد که جز با نابودیِ بانیان و مجریان ولایی ــ آخوندیِ آن، به سامان نخواهد رسید.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/9bdd8591-9038-4378-ad45-cd2967301d00"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات