بهدنبال بمباران مواضع مزدوران رژیم در سوریه ـ ۱۱ اسفند ـ توسط ترکیه، بحران دیگری در نظام آخوندی سرباز کرد. بحران شکست استراتژیک در سوریه و قرار گرفتن بر سر دوراهی سوریه یا ترکیه. رسانههای رسمی رژیم تلاش کردند ضربه ترکیه را که تا آن موقع متحد رژیم در سوریه شناخته می شد لاپوشانی کنند
تلویزیون شبکه خبر رژیم ۱۰اسفند ۹۸گزارش داد: «رئیسجمهور کشور مان در تماس با رئیسجمهور ترکیه بر ریشهکن کردن تروریستها و حفظ جان انسانهای بیگناه در ادلب تأکید کرد. آقای روحانی پیشنهاد داد اجلاس سه جانبه ایران، ترکیه و روسیه برای حل مشکل ادلب تشکیل شود....
اردوغان همچنین با تاثیرگذار خواندن نقش ایران در تحولات سوریه گفتگوهای سیاسی را تنها راهحل مشکل سوریه خواند و خواستار مساعدت و همکاری جمهوری اسلامی ایران در این زمینه شد».
اما انتشار بیانیه نیروهای رژیم در سوریه تحت عنوان «مرکز مستشاری نظامی ایران در سوریه» خیلی زود از چرخیدن تعادلقوای موجود علیه نظام خبر داد. روز ۱۱اسفند بهاصطلاح مرکز مستشاری نظامی رژیم آخوندی، مستقر در شمال سوریه، ضمن اشاره به کشته شدن ۲۱نفر از تیپ فاطمیون و زینبیون در حملات ترکیه، اعلام کرد ارتش ترکیه همچنان به بمباران مواضع این مرکز ادامه میدهد. در این بیانیه آمده است: «به نیروهایمان دستور دادیم نظامیان ترکیه را در ادلب هدف قرار ندهند تا جان آنها حفظ شود». (سایت حکومتی عصر ایران ۱۱اسفند۹۸)
پاسدار سعدالله زارعی با بیان اینکه ترکیه در ادلب از لاک خود خارج شد و نیروهای نظام را مورد حمله قرار داد این واقعه را موازی شکست رژیم در به قدرت رساندن دولت محمد علاوی در بغداد ارزیابی کرده و طبق معمول آنرا توطئههای استکباری علیه نظام خواند. (روزنامه حکومتی کیهان۱۳اسفند ۹۸)
اما واقعیت موضع ضعیف رژیم در سوریه در برابر ترکیه بسا عمیقتر است. جاوید قربان اوغلی از مقامات پیشین وزارتخارجهٔ رژیم ضمن اشاره به سردرگمی مواضع رژیم و تناقضات بین حرفهای روحانی و سخنگوی وزارتخارجه و بیانیه مزدوران رژیم در سوریه ابراز نگرانی کرد که این حملات: «میتواند روابط کشورهای منطقه بهویژه ایران و ترکیه را دستخوش تحولات منفی و خطرناکی نماید». (جهان صنعت ۱۲اسفند۹۸)
آنچه را که این دیپلمات پیشین رژیم «تحولات منفی و خطرناک» توصیف میکند روزنامه حکومتی جهان صنعت به شکل صریحتری به آن اعتراف کرده و ضمن اشاره به خفگی اقتصادی نظام و اینکه در شرایط تحریمهای کرونایی، ترکیه تنها راه نفس اقتصادی نظام است، ادامه دخالت در سوریه را شکستخورده خوانده و نوشته است:« منطق و خرد سیاسی و اقتصادی فرمان میدهد به بهانه ادلب که برای ایران منطقه راهبردی نیز به حساب نمیآید راه تجارت با ترکیه را مسدود نکنیم». (همان منبع)
همزمان قاسم محب علی مقام سابق وزارتخارجه رژیم ضمن تأکید بر این نکته که اگر اهداف رژیم در ادلب با منافع حفظ مناسبات با آنکارا قابل جمع نباشد، قطعاً برای حفظ منفذ اقتصادی برای نظام، اولویت با تلاش برای تداوم روابط با ترکیه است، به شکست دخالتهای نظام در سوریه و به جنایتهای رژیم برای حفظ دیکتاتوری اسد اذعان کرد و از جمله گفت: «حضور جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه از همان روزهای اول بنا به ادعای برخی برای حفظ حکومت بشار اسد بوده است، هیچ توجیه اخلاقی ندارد و این تلاشها برای دفاع از مستضعفین نبوده چرا که حفظ حکومت بشار اسد اساساً اخلاقی نبوده است. چون دولت بشار اسد یک دولت دموکراتیک برخاسته از نظر و آرای مردم سوریه نبوده است، بلکه یک حکومت دیکتاتور بود که کارنامه جنایات او باعث شد مردم کشورش در تقابل با آن بهپا خیزند». (سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی ۱۵اسفند)