روزانه حجم انبوهی از اطلاعات و اخبار در رسانههای بینالمللی در حال انتقال به جوامع انسانی است. فیلمها، کانالها و خبرگزاریهایی که هر کدام بهدنبال مقاصد خاصی هستند. البته در بسیاری از موارد مشاهده میشود کمپانیهای تولید فیلمِ سرگرمکننده در سرتاسر دنیا بیشتر جنبه سوددهی اقتصادی دارند اما برنامههای مختلف رسانهها نشانگر این است که تنها رسالت ایشان سرگرمی، تولید ثروت، تبلیغات کالا و مسائل مربوط به پیشرفت تکنولوژی نیست.
پیدایش و جهتدهی به افکار عمومی مردم از جمله اهداف سیاسی حکومتهاست که امروزه بهوسیله رسانهها بهراحتی انجام میشود؛ایجاد افکار و باورهایی که لزوما با واقعیت مطابق نیستند.
باید گفت بیشترین دغدغه سیاستمداران هر دولت فاسدی، متوجه افزایش مدت زمانی است که پستهای حکمفرمانی و مدیریتی، تحت سلطه و اختیار ایشان میباشد؛ به عبارت دقیقتر یعنی سیاست کثیفی که ایجاب میکند منفعت در ماندگاری بیشتر میباشد نه خدمت.
از آنجا که میدانیم هر حکومتی برای بقا، به مقبولیت اجتماعی از سوی مردم خویش بهعنوان یکی از اصلیترین پشتوانههای خود نیازمند است، مشاهده میکنیم که بودجههای کلانی در راستای تقویت رسانههای گوناگون برای مدیریت اذهان عمومی هزینه میگردد.
رسانههایی که هیچگاه به تعهدات بدیهی خود در گزارش واقعیات پایبند نبودهاند و نخواهند بود، وظیفهٔ ایشان آگاهیبخشی به آحاد مختلف جامعه است اما بیشتر به نشر اکاذیب و دروغ میپردازند تا آنچه حقیقتاً در دنیای واقعی وجود دارد.
پول طعمهای است که موجب میشود کارگزاران این رسانهها بهراحتی ادعای عدموابستگی، بیطرفی و استقلال خود را زیر پا گذاشته، هر نوع سناریوی دیکتهشدهای را اجرایی کنند.
رژیم پا لب گور کنونی ایران به هیچوجه از این قاعده مستثنی نیست، تمام انرژی دستگاههای ارتباطی خود را با هزینههای سرسام آور، در استای فریب مردم بر روی رسانههای مزدور خود متمرکز کرده است.
اما آنچه بهشدت حائز اهمیت است و از سوی دلسوزان واقعی ایرانیان باید طرح شود این است که لزوما هر رسانهٔ مزدوری، بیلبوردهای حمایتی از رژیم را در دست نمیگیرد.
یعنی تلوزیونهای اینترنتی و ماهوارهای بسیاری وجود دارند که سیاستها و مقاصد شوم حکومت آخوندی را دنبال میکنند، بدون اینکه کوچکترین تصریحی به ارتباط تنگاتنگ خود با رژیم داشته باشند. در موارد متعددی از افراد شاخص ج.ا تعریف و تمجید کرده، بسیار زیرکانه و هوشمندانه برای دفاع از وضعیت کنونی ایران از لحاظ نظامی، اقتصادی، سیاسی و تخریب اپوزیسیون و آلترناتیو واقعی حکومت، برنامه اجرا میکنند و ساعتها وقت مخاطبین خود را به این موضوع اختصاص میدهند.
گفته شده برخی از رسانههای مطرح انگلیسی هم جزء همین رسانههای وابسته به رژیم است، البته برخی در دفاع از این رسانهها مطرح کردهاند که هیچگاه رسانهٔ وابسته به رژیم از قصهٔ شکنجه و بیگناهی متهمان ترور دانشمندان هستهای، اجبار کردن ایشان به اعتراف و سپس آزادی آنها افشاگری نمیکند که موجب آبروریزی بیسابقه برای وزارت منحوس اطلاعات شد.
در پاسخ به این دفاع نسبتاً دقیق باید گفت حتی افشاگری از این قصه هم در راستای سیاستهای رژیم بوده؛ چرا که بهدنبال گسترش اعتراضات مدنی در بطن جامعه، با نشر این قضیه وحشت فراگیری در میان معترضان بهوجود میآید که رژیم از دستگیری بیگناهان هیچ ابایی ندارد؛ این یعنی همان جهتدهی به اذهان عمومی جامعه که از یکسو موجب سرکوب فریاد معترضان میشود و از سویی دیگر بهکمک نقاب فریبندهٔ این رسانههای مزدور میآید؛ چرا که در چند ماه اخیر هجمهٔ بسیار زیادی از جانب کاربران مجازیِ برانداز متوجه این رسانهها شده بود.
در پایان باید گفت شرط پیروزی آگاهی است، آگاهی که از مسیر رسانههای وابسته و مزدور نمیگذرد.
نفیسه از تهران
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است